الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

گونۀ بیستم ـ اعتراض

گونۀ بیستم ـ اعتراض

که قدامه آن را إلتفات نامیده، و آن آوردن یک یا چند جمله است که محلی از إعراب نداشته باشند، در میان یک یا دو کلامی که در معنی بهم متصلند، به خاطر نکته‌ای غیر از دفع إیهام، مانند فرموده خداوند:

﴿وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ ٱلۡبَنَٰتِ سُبۡحَٰنَهُۥ وَلَهُم مَّا يَشۡتَهُونَ ٥٧[النحل: ۵۷].

«و (مشرکان) برای خداوند دختران را قرار می‌دهند، او منزه از آن است و برای خود (پسران را) آرزو می‌کنند».

که (سبحانه) إعتراض است به جهت تنزیه خدای منزه و متعال از برگرفتن دختران، و نکوهش کسانی که چنین پنداشته‌اند. و مانند فرموده خداوند:

﴿لَتَدۡخُلُنَّ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ[التفح: ۲۷].

«البته وارد مسجد الحرام خواهید شد به خواست خداوند با امنیت».

که جمله استثنا (إن شاء الله) اعتراض است که برای تبرک آمده.

و از مواردی که بیش از یک جمله است:

﴿فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَكُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ ٢٢٢ نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ[البقرة: ۲۲۲-۲۲۳].

«پس از آنجا که خدا دستور داده به آنها (زنها) نزدیک شوید که همانا خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد، زنان شما کشتزار شمایند».

که (نساؤکم) متصل است به (فأتوهن) چون بیان آن است، و جمله‌های وسط إعتراض است به جهت سوق دادن به پاکیزگی و پرهیز از پشت (دُبر) زنان.

و فرموده خداوند:

(یا أرض ابلعی ماءک) تا آنجا که فرموده:

﴿وَقِيلَ بُعۡدٗا[هود: ۴۴].

در این آیه اعتراض در سه جمله هست:

﴿وَغِيضَ ٱلۡمَآءُ وَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِيِّۖ[هود: ۴۴].

«و آب فرو نشست و أمر (عذاب) انجام گرفت و کشتی بر کوه جودی قرار یافت».

درالأقصی القریب گوید: و نکته‌اش آن است که برساند اینکه أمر الهی بین دو قول أنجام شد، که اگر این جمله‌ها را در آخر می‌آورد بظاهر می‌رساند که این أمور بعداً واقع شده‌اند، و چون در وسط آمد معلوم شد که اجرای آنها به تأخیر نیفتاده است. و نیز اعتراضی در اعتراض آن هست که: «وقضی‌الأمر» اعتراضی است بین: «وغیض» و«واستوت» چون پهلو گرفتن کشتی پس از فرونشستن آب حاصل می‌شود.

و فرموده خداوند:

﴿وَلِمَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ جَنَّتَانِ ٤٦[الرحمن: ۴۶].

تا آنجا که فرموده:

﴿مُتَّكِ‍ِٔينَ عَلَىٰ فُرُشِۢ[الرحمن: ۵۴].

که در آن هفت جمله اعتراضی هست، در صورتی که جمله اخیر را حال از آن إعراب کنیم.

و از موارد وقوع اعتراض در اعتراض است، مانند:

﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ ٧٥ وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ ٧٦ إِنَّهُۥ لَقُرۡءَانٞ كَرِيمٞ٧٧[الواقعة: ۷۵-۷۷].

«سوگند به محل نزول ستارگان (یا نزول آیات قرآن) و این سوگند اگر بدانید سوگند بزرگی است، که این قرآن بسیار گرامی و بزرگ است».

که بین قسم و جواب آن اعتراض آمده: (وإنه لقسم...) و بین قسم و صفت آن اعتراض دیگری آمده (لو تعلمون) به جهت تعظیم و بزرگ شمردن مقسم به، و برای اینکه به آنان اعلام کند که آن را عظمتی است که آنها نمی‌دانند.

طیبی در التبیان گفته: وجه خوبی اعتراض خوبی افاده است، با اینکه انتظار نمی‌رود بیاید، که همچون حسنه‌ای است که شخص حسابش را نکرده باشد و به او برسد.