الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

نوع هفتاد و نهم: در غرایب تفسیر

نوع هفتاد و نهم: در غرایب تفسیر

محمودبن حمزه کرمانی کتابی در این باره در دو جلد تألیف کرده که آن را العجایب و الغرایب نامیده، در آن اقوال منکری که در معانی آیاتی ذکر شده آورده است، که اعتماد بر آنها حلال نیست، و یاد کردن آنها جز به خاطر برحذر داشتن از آنها جایز نمی‌باشد، از آن جمله گفته شده: درباره فرموده خدای تعالی: «حمعسق» که حاء: حرب (= جنگ) علی و معاویه، و میم: ولایت مروانیان، و عین: ولایت عباسیان، و سین: ولایت سفیانیان، وقاف: قدوه مهدی. این را ابومسلم حکایت کرده و گفته است: با نقل این مطلب خواستم که دانسته شود که در بین مدعیان علم افراد احمقی هم هستند، و از این گونه است که بعضی درباره‌ی «الم» گفته‌اند: «الف» یعنی: الف الله محمداً فبعثه نبیاً = خداوند با محمد الفت گرفت پس او را به پیغمبری برانگیخت، و «لام» یعنی: لامه الجاحدون و انکروه = رد کنندگان و جاحدان آبله و برسام گرفتند:

و از همین گونه است که کسی گفته: ﴿وَلَكُمۡ فِي ٱلۡقِصَاصِ حَيَوٰةٞ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ[البقرة: ۱۷۹]. منظور قصص قرآن است، و استدلال کرده به قرائت أبی الجوزاء: ‹ولكم فی القصَص› و آن بعید است، بلکه این قرائت معنی دیگری غیر از معنی قرائت مشهور دارد که از وجوه اعجاز قرآن است، چنان که در اسرارالتنزیل بیان نموده‌ام.

و از این گونه است آنچه ابن فورک در تفسیر خود درباره‌ی فرموده خدای تعالی: ﴿وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِي[البقرة: ۲۶۰]. گفته: ابراهیم دوستی داشت که او را به عنوان «قلب» خود توصیف کرد که این دوست با دیدن آن نشانه آرامش و اطمینان یابد.

کرمانی گفته: و این جداً بعید است.

و از همین قبیل است که کسی درباره فرموده خداوند: ﴿رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦ[البقرة: ۲۸۶]. گفته: منظور محبت و عشق است، کواشی این را در تفسیرش حکایت کرده است.

و از همین گونه است سخن کسی که درباره: ﴿وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ٣[الفلق: ۳]. گفته: منظور آلت مرد است هنگامی که راست شود.

و از این قبیل است که ابومعاذ نحوی درباره فرموده‌ی خدای تعالی: ﴿ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلۡأَخۡضَرِیعنی: ابراهیم، ﴿نَارٗایعنی: نوراً که محمدصباشد، ﴿فَإِذَآ أَنتُم مِّنۡهُ تُوقِدُونَ[یس: ۸۰]. یعنی: دین را از او بر می‌گیرند.