فصلی در بیان آیات مبهم
بدانکه شناختن مبهمات فقط از راه نقل امکانپذیر است، و جایی برای فکر و نظر در آن نیست، و چون کتابهایی که در این باره تألیف شده و تفاسیری که متعرض نامهای مبهمات گردیده و اختلافات آنها بیان شده است، مستند و مدرک یا عرف مورد اعتمادی در آنها ذکر نشده بود، کتابی که تألیف کردم هر قول را به قائل آن از صحابه و تابعین و غیر آنها نسبت دادم، با استناد به مؤلفان کتابهایی که با اساتید خود آنها را آوردهاند، و آنچه سندش صحیح یا ضعیف بود توضیح دادم، که کتاب جامع در نوع خود بینظیری شد، و آن را به همان ترتیب قرآن تنظیم نمودم، من در اینجا با عبارت مختصری مبهمات آن را میآورم و غالباً از نسبت دادن اقوال به صاحبانشان؛ و تخریج اسانید خودداری مینمایم، به جهت اختصار و حواله به کتاب مذکور، و آن را بر دو قسم ترتیب میدهم:
قسم اول: آنچه از مردان و زنان و فرشته و جنی مبهم گردیده، یا تثنیه و جمعی که نام تمامی آنها شناخته شده یا من، یا الذی هست که مراد از آن عموم نباشد ذکر میکنیم:
۱- فرموده خدای تعالی: ﴿إِنِّي جَاعِلٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَةٗ﴾[البقرة: ۳۰]. او آدم است و همسرش حواء به مد؛ زیرا که از موجود حی (= زنده) آفریده شد.
۲- ﴿وَإِذۡ قَتَلۡتُمۡ نَفۡسٗا﴾[البقرة: ۷۲]. نام او عامیل میباشد.
۳- ﴿وَٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ﴾[البقرة: ۱۲۹]. او پیغمبر اکرم عمیباشد.
۴- ﴿وَوَصَّىٰ بِهَآ إِبۡرَٰهِۧمُ بَنِيهِ﴾[البقرة: ۱۳۲]. آنها اسماعیل و اسحاق و مدین و زمران و سرح و نفش و نفشان و أمیم و کیسان و سورح و لوطان و نافش میباشند.
۵- ﴿وَٱلۡأَسۡبَاطِ﴾[البقرة: ۱۳۶]. فرزندان یعقوب دوازده مرد: یوسف، روبیل، شمعون، لاوی، یهوذا، ودان، نفتالی، بفاء، مثناه، جاد، أشیر، یشجر، ریالون، و بنیامین.
۶- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُعۡجِبُكَ قَوۡلُهُۥ﴾[البقرة: ۲۰۴]. او أخنس بن شریق است.
۷- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡرِي﴾[البقرة: ۲۰۷]. صهیب است.
۸- ﴿إِذۡ قَالُواْ لِنَبِيّٖ لَّهُمُ﴾[البقرة: ۲۴۶]. او شمویل بوده، و بقولی: شمعون، و بقولی: یوشع.
۹- ﴿مِّنۡهُم مَّن كَلَّمَ ٱللَّهُ﴾[البقرة: ۲۵۳]. مجاهد گفته: موسی است.
۱۰- ﴿وَرَفَعَ بَعۡضَهُمۡ دَرَجَٰتٖ﴾[البقرة: ۲۵۳]. گفته: محمد است.
۱۱- ﴿ٱلَّذِي حَآجَّ إِبۡرَٰهِۧمَ فِي رَبِّهِۦٓ﴾[البقرة: ۲۵۸]. نمرود بن کنعان بوده است.
۱۲- ﴿أَوۡ كَٱلَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرۡيَةٖ﴾[البقرة: ۲۵۹]. او عزیر، و بقولی: أرمیاء، و بقولی: حزقیل بوده است.
۱۳- ﴿ٱمۡرَأَتُ عِمۡرَٰنَ﴾[آلعمران: ۳۵]. حنه دختر فاقوذ بوده است.
۱۴- ﴿وَٱمۡرَأَتِي عَاقِرٞ﴾[آلعمران: ۴۰]. او أشیاع، یا أشیع دختر فاقود بوده است.
۱۵- ﴿مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ﴾[آلعمران: ۱۹۳]. او محمد صمیباشد.
۱۶- ﴿إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ﴾[النساء: ۶۰]. ابن عباس گفته: او کعب بن الاشرف میباشد، این را امام احمد آورده است.
۱۷- ﴿وَإِنَّ مِنكُمۡ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ﴾[النساء: ۷۲]. او عبدالله بن أبی میباشد.
۱۸- ﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا﴾[النساء: ۹۴]. او عامربن الأضبط الأشجعی، و بقولی: مرداس بوده است، و گوینده اینکه: تو مؤمن نیستی تعدادی از مسلمانان بودهاند از جمله ابوقتاده و محلّم بن جَثامه، و بقولی: آنکه این سخن را بزبان آورد همان محلم بود.
و گویند: مباشرت قتل را نیز او بعهده گرفت، و بقولی: مقدادبن الأسود آن شخص را کشت و بقولی: اسامه ابن زید او را کشت.
۱۹- ﴿وَمَن يَخۡرُجۡ مِنۢ بَيۡتِهِۦ مُهَاجِرًا إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ يُدۡرِكۡهُ ٱلۡمَوۡتُ﴾[النساء: ۱۰۰]. او ضمره بن جندب، و بقولی: ابن العیص و از قبیله خزاعه ـ و بقولی: ابوضمره بن العیص، و بقولی: نامش سبره، و بقولی: خالدبن حزام بوده است که قول اخیر جدا غریب است.
۲۰- ﴿وَبَعَثۡنَا مِنۡهُمُ ٱثۡنَيۡ عَشَرَ نَقِيبٗا﴾[المائدة ۱۲]. آنها شموع بن زکور از نوادگان روبیل، و شوقط بن حوری از سبط شمعون، و کالب بن یوفنا از نوادگان یهوذا، و بعورک بن یوسف از نوادگان اشاجر، و یوشع بن نون از نوادگان افراثیم بن یوسف، و بلطی بن روفوا از نوادگان بنیامین، و کرابیل بن سودی از نوادگان زبالون، و کدی بن شاس از نوادگان منشا بن یوسف، و عماییل بن کسل از نوادگان ودان، و ستوربن میخائیل، از نوادگان أشیر، و یوحنا و قوسی از نوادگان نفتالی، و إلّ بن موخا از نوادگان کاذلوا.
۲۱- ﴿قَالَ رَجُلَانِ﴾[المائدة: ۲۳]. آن دو یوشع و کالب بودند.
۲۲- ﴿نَبَأَ ٱبۡنَيۡ ءَادَمَ﴾[المائدة: ۲۷]. آنها قابیل و هابیل بودهاند و هابیل کشته شده است.
۲۳- ﴿ٱلَّذِيٓ ءَاتَيۡنَٰهُ ءَايَٰتِنَا فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا﴾[الأعراف: ۱۷۵]. بلعم، و گفته میشود: بلعام بن آیر، و گفته میشود: باعر، و بقولی: او أمیه بن أبی الصلت و بقولی: صیفی بن راهب، و بقولی: فرعون که غریبترین اقوال است میباشد.
۲۴- ﴿وَإِنِّي جَارٞ لَّكُمۡ﴾[الأنفال: ۴۸]. منظورش سراقه بن جعشم میباشد.
۲۵- ﴿فَقَٰتِلُوٓاْ أَئِمَّةَ ٱلۡكُفۡرِ﴾[التوبة: ۱۲]. قتاده گفته: آنها ابوسفیان و ابوجهل و امیه بن خلف و سهیل بن عمرو و عتبه بن ربیعه.
۲۶- ﴿إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ﴾[التوبة: ۴۰]. او ابوبکر صدیق بوده است.
۲۷- ﴿وَفِيكُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡ﴾[التوبة: ۴۷]. مجاهد گفته: آنها عبدالله بن ابی بن سلول رفاعه بن التابوت و أوس بن قیظی بودهاند.
۲۸- ﴿مَّن يَقُولُ ٱئۡذَن لِّي﴾[التوبة: ۴۹]. او جد بن قیس بوده است.
۲۹- ﴿وَمِنۡهُم مَّن يَلۡمِزُكَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ﴾[التوبة: ۵۸]. او ذوالخویصره بوده است.
۳۰- ﴿إِن نَّعۡفُ عَن طَآئِفَةٖ مِّنكُمۡ﴾[التوبة: ۶۶]. او مخشی بن حُمَیر میباشد.
۳۱- ﴿وَمِنۡهُم مَّنۡ عَٰهَدَ ٱللَّهَ﴾[التوبة: ۷۵]. او ثعلبه بن حاطب است.
۳۲- ﴿وَءَاخَرُونَ ٱعۡتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمۡ﴾[التوبة: ۱۰۲]. ابن عباس گفته: آنها هفتنفرند: ابولبابه و همراهانش؛ و قتاده گفته: آنها هفت نفر از انصار بودهاند: ابولبابه، جدبن قیس، خذام، أوس، کردم، و مرداس.
۳۳- ﴿وَءَاخَرُونَ مُرۡجَوۡنَ﴾[التوبة: ۱۰۶]. آنها هلال بن امیه، و مراره بن الربیع، و کعب بن مالک، میباشند، و آنها هستند که از سپاهیان اسلام تخلف جستند.
۳۴- ﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مَسۡجِدٗا ضِرَارٗا﴾[التوبة: ۱۰۷]. ابن اسحاق گفته: دوازده تن از انصار بودهاند: خذام بن خالد، ثعلبه بن حاطب که از فرزندان امیه بن زید است، معتب بن قشیر، ابوحبیبه بن الأزعر، عبادبن حنیف، جاریه بن عامر و دو فرزندش مجمع و زید، و نبتل بن الحارث، و بحزج، و بجادبن عثمان، و ودیعه بن ثابت.
۳۵- ﴿لِّمَنۡ حَارَبَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ﴾[التوبة: ۱۰۷]. او ابوعامر راهب بوده است.
۳۶- ﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ﴾[هود: ۱۷، او محمد ص.
۳۷- ﴿وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ﴾[هود: ۱۷]. او جبرئیل، و بقولی: قرآن، و بقولی: ابوبکر و بقولی علی است.
۳۸- ﴿وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُۥ﴾[هود: ۴۲]. نامش كنعان، و بقولی: یام بوده است.
۳۹- ﴿وَٱمۡرَأَتُهُۥ قَآئِمَةٞ﴾[هود: ۷۱]. نام او ساره است.
۴۰- ﴿هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطۡهَرُ لَكُمۡ﴾[هود: ۷۸]. دختران لوط ریتا و رغوثا بودهاند.
۴۱- ﴿لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ﴾[یوسف: ۸]. بنیامین برادر یوسف بوده است.
۴۲- ﴿قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ﴾[یوسف: ۱۰]. او روبیل، و بقولی: یهوذا، و بقولی: شمعون بوده است.
۴۳- ﴿فَأَرۡسَلُواْ وَارِدَهُمۡ﴾[یوسف: ۱۹]. او مالک بن دعر است.
۴۴- ﴿وَقَالَ ٱلَّذِي ٱشۡتَرَىٰهُ﴾[یوسف: ۱۲]. او قطیفیر یا أطیفیر. ﴿لِٱمۡرَأَتِهِۦٓ﴾[یوسف: ۲۱]. او راعیل، و بقولی زلیخا بوده است.
۴۵- ﴿وَدَخَلَ مَعَهُ ٱلسِّجۡنَ فَتَيَانِ﴾[یوسف: ۳۶]. مجلث و ینوه که ساقی بوده، و بقولی: راشان و مرطش، و بقولی: شرهم و سرهم بودهاند.
۴۶- ﴿لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُۥ نَاجٖ﴾[یوسف: ۴۲]. همان ساقی پادشاه بوده است.
۴۷- ﴿عِندَ رَبِّكَ﴾[یوسف: ۴۲]. او پادشاه؛ ریان بن الولید بوده است.
۴۸- ﴿بِأَخٖ لَّكُم﴾[یوسف: ۵۹]. او بنیامین بوده که در سوره یوسف تکرار شده است.
۴۹- ﴿فَقَدۡ سَرَقَ أَخٞ لَّهُۥ﴾[یوسف: ۷۷]. منظورشان یوسف بوده است.
۵۰- ﴿قَالَ كَبِيرُهُمۡ﴾[یوسف: ۸۰]. او شمعون و بقولی: روبیل بوده است.
۵۱- ﴿ءَاوَىٰٓ إِلَيۡهِ أَبَوَيۡهِ﴾[یوسف: ۹۹]. پدرش و خاله اش لیا بودهاند، و بقولی: مادرش بوده و نامش راحیل میباشد.
۵۲- ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ﴾[الرعد: ۴۳]. او عبدالله بن سلام، و به قولی: جبرئیل بوده است.
۵۳- ﴿أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي﴾[ابراهیم: ۳۷]. اسماعیل بوده است.
۵۴- ﴿وَلِوَٰلِدَيَّ﴾[ابراهیم: ۴۱]. نام پدرش تارح، و به قولی: آزر، و به قولی یازر بوده، و نام مادرش مثانی، و به قولی نوفا، و به قولی: لیوثا بوده است.
۵۵- ﴿إِنَّا كَفَيۡنَٰكَ ٱلۡمُسۡتَهۡزِءِينَ ٩٥﴾[الحجر: ۹۵]. سعیدبن جبیر گفته: پنج نفر بودهاند: ولید بن المغیره، و عاصی بن وائل، و ابوزمعه، و حارث بن قیس، و أسودبن عبد یغوث.
۵۶- ﴿رَّجُلَيۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡكَمُ﴾[النحل: ۷۶]. او اسیدبن ابی العیص بوده است.
۵۷- ﴿وَمَن يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ﴾[النحل: ۷۶]. او عثمان بن عفان سبوده است.
۵۸- ﴿كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا﴾[النحل: ۹۲]. او ریطه دختر سعیدبن زید مناةبنی تمیم بوده است.
۵۹- ﴿إِنَّمَا يُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞ﴾[النحل: ۱۰۳]. منظورشان غلام پسر حضرمی بوده که نامش مقیس بوده، و به قولی: دو غلام نامبرده: یسار و جبر، و به قولی: منظورشان بندهای به نام بلعام که در مکه بود، و به قولی: سلمان فارسی بوده است.
۶۰- ﴿أَصۡحَٰبَ ٱلۡكَهۡفِ﴾[الکهف: ۹]. تملیخا که رئیس آنها بود، و آنکه گفت: ﴿فَأۡوُۥٓاْ إِلَى ٱلۡكَهۡفِ﴾[الکهف: ۱۶]. و نیز گفت: ﴿رَبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا لَبِثۡتُمۡ﴾[الکهف: ۱۹]. و تکسلمینا و او بود که گفت: ﴿كَمۡ لَبِثۡتُمۡ﴾[الکهف: ۱۹]. و مرطوش، و براشق، ایونس، واریسطانس، و شلططیوس.
۶۱- ﴿فَٱبۡعَثُوٓاْ أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمۡ﴾[الکهف: ۱۹]. او تلمیخا بود.
۶۲- ﴿مَنۡ أَغۡفَلۡنَا قَلۡبَهُۥ﴾[الکهف: ۲۸]. او عیینه بن حصن بوده است.
۶۳- ﴿وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلٗا رَّجُلَيۡنِ﴾[الکهف: ۳۲]. آن دو تلمیخا ـ که شخص متدینی بود ـ و فطروس بودهاند، و همین دو هستند که در سورهی الصافات یاد شدهاند.
۶۴- ﴿قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَىٰهُ﴾[الکهف: ۶۰]. او یوشع بن نون، یا برادرش یثربی بوده است.
۶۵- ﴿فَوَجَدَا عَبۡدٗا﴾[الکهف: ۶۵]. او خضر است که نامش بلیا میباشد.
۶۶- ﴿لَقِيَا غُلَٰمٗا﴾[الکهف: ۷۴]. نامش جیسور ـ با جیم ـ و بقولی با حاء بوده است.
۶۷- ﴿وَرَآءَهُم مَّلِكٞ﴾[الکهف: ۷۹]. او هددبن بدد بوده است.
۶۸- ﴿وَأَمَّا ٱلۡغُلَٰمُ فَكَانَ أَبَوَاهُ﴾[الکهف: ۸۰]. نام پدرش کازیرا و نام مادرش سهوی بوده است.
۶۹- ﴿لِغُلَٰمَيۡنِ يَتِيمَيۡنِ﴾[الکهف: ۸۲]. آن دو اصرم و صریم بودند.
۷۰- ﴿فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ﴾[مریم: ۲۴]. بقولی: عیسی و بقول دیگر: جبرئیل بوده است.
۷۱- ﴿وَيَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ﴾[مریم: ۶۶]. او أبی بن خلف، و بقولی: امیه بن خلف، و بقولی: ولیدبن المغیره است.
۷۲- ﴿أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي كَفَرَ﴾[مریم: ۷۷]. او عاصی بن وائل بوده است.
۷۳- ﴿وَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا﴾[طه: ۴۰]. همان قبطی است که نامش فاقون بوده.
۷۴- ﴿ٱلسَّامِرِيُّ﴾[طه: ۸۵]. نامش موسی بن ظفر بوده است.
۷۵- ﴿مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ﴾[طه: ۹۶]. یعنی جبرئیل.
۷۶- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ﴾[الحج: ۳]. او نضربن الحارث بوده است.
۷۷- ﴿هَٰذَانِ خَصۡمَانِ﴾[الحج: ۱۹]. شیخین از ابوذر آوردهاند که گفت: این آیه درباره حمزه و عبیده بن الحارث، و نیز علی بن ابی طالب و عتبه و شیبه و ولیدبن عتبه نازل شد.
۷۸- ﴿وَمَن يُرِدۡ فِيهِ بِإِلۡحَادِۢ﴾[الحج: ۲۵]. ابن عباس گفته: این آیه درباره عبدالله بن انیس نازل شد.
۷۹- ﴿ٱلَّذِينَ جَآءُو بِٱلۡإِفۡكِ﴾[النور: ۱۱]. آنها حسان بن ثابت و مسطح بن اثاثه، و حمنه دختر جحش، و عبدالله بن أبی، و او کسی است که گناهش بیشتر از دیگران است.
۸۰- ﴿وَيَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ﴾[الفرقان: ۲۷]. او عقبه بن ابی معیط میباشد.
۸۱- ﴿لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا﴾[الفرقان: ۲۸]. او امیه بن خلف، و بقولی أبی بن خلف میباشد.
۸۲- ﴿وَكَانَ ٱلۡكَافِرُ﴾[الفرقان: ۵۵]. شعبی گفته: وی ابوجهل است.
۸۳- ﴿ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ﴾[النمل: ۲۴]. او بلقیس دختر شراحیل میباشد.
۸۴- ﴿فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ﴾[النمل: ۳۶]. نام کسی که نزد سلیمان آمد: منذر بوده است.
۸۵- ﴿قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ﴾[النمل: ۳۹]. اسم او کوزن بوده است.
۸۶- ﴿ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ﴾[النمل: ۴۰]. او آصف بن برخیا کاتب سلیمان ÷است و بقولی: مردی به نام ذوالنور، و بقولی: اسطوم، و بقولی: ملیخا، و بقولی: بلخ، و بقولی: ضبه ـ پدر قبیله معروف و بقولی: جبرئیل، و بقولی: فرشته دیگر، و به قولی: خضر ÷.
۸۷- ﴿تِسۡعَةُ رَهۡطٖ﴾[النمل: ۴۸]. آنها عبارت بودهاند از: رعمی، رعیم، هرمی، هریم، دأب، صواب، رآب، مسطع و قدار فرزند سالف پی کننده ناقه صالح.
۸۸- ﴿فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ﴾[القصص: ۸]. اسم کسی که موسی را از آب برگرفت طابوث بود.
۸۹- ﴿ٱمۡرَأَتُ فِرۡعَوۡنَ﴾[القصص: ۹]. او آسیه بنت مزاحم بود.
۹۰- ﴿أُمِّ مُوسَىٰ﴾[القصص: ۱۰]. یحانذ دختر یصهربن لاوی، و بقولی أباذخت بوده است.
۹۱- ﴿وَقَالَتۡ لِأُخۡتِهِۦ﴾[القصص: ۱۱]. نام او مریم و بقولی: کلثوم بوده است.
۹۲- ﴿هَٰذَا مِن شِيعَتِهِۦ﴾[القصص: ۱۵]. همان سامری. ﴿وَهَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦ﴾[القصص: ۱۵]. نامش فاتون میباشد.
۹۳- ﴿وَجَآءَ رَجُلٞ مِّنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ يَسۡعَىٰ﴾[القصص: ۲۰]. او مؤمن آل فرعون و نامش شمعنان. و به قولی: شمعون، و به قولی: جبر، و به قولی: حزقیل بوده است.
۹۴- ﴿ٱمۡرَأَتَيۡنِ تَذُودَانِ﴾[القصص: ۲۳]. آن دو دختران شعیب: لیا و صفوریا. ـ که موسی او را تزویج کرد ـ بودهاند و به قولی: پدرشان: یثرون پسر برادر شعیب بوده است.
۹۵- ﴿وَإِذۡ قَالَ لُقۡمَٰنُ لِٱبۡنِهِۦ﴾[لقمان: ۱۳]. نامش باران و به قولی: داران، و به قولی: انعم، و به قولی: مشکم بوده است.
۹۶- ﴿أَفَمَن كَانَ مُؤۡمِنٗا كَمَن كَانَ فَاسِقٗا﴾[السجدة: ۱۸]. درباره علیبن ابیطالب و ولیدبن عقبه نازل شده است.
۹۷- ﴿مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ﴾[السجدة: ۱۱]. در زبانها مشهور شده که نامش عزرائیل است و ابوالشیخ بن حبان از وهب آن را روایت کرده است.
۹۸- ﴿وَيَسۡتَٔۡذِنُ فَرِيقٞ مِّنۡهُمُ ٱلنَّبِيَّ﴾[الأحزاب: ۱۳]. سدی گفته: آنها دو مرد از بنی حارثه بودهاند: ابو عرابه بن أوس و أوس بن قیظی.
۹۹- ﴿قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ﴾[الأحزاب: ۵۹]. عکرمه گفته: در آن هنگام پیغمبر صنه همسر داشت: عایشه، حفصه، ام حبیبه، سوده، ام سلمه، صفیه، میمونه، زینب بنت جحش و جویریه، و دخترانش: فاطمه، زینب، رقیه و ام کلثوم رضی الله عنهن بودهاند.
۱۰۰- ﴿أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ﴾[الأحزاب: ۳۳]. پیغمبر اکرم صفرمود: آنها علی و فاطمه و حسن و حسین میباشند.
۱۰۱- ﴿لِلَّذِيٓ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَأَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِ﴾[الأحزاب: ۳۷]. او زیدبن حارثه بود، ﴿أَمۡسِكۡ عَلَيۡكَ زَوۡجَكَ﴾[الأحزاب: ۳۷]. او زینب دختر جحش بود.
۱۰۲- ﴿وَحَمَلَهَا ٱلۡإِنسَٰنُ﴾[الأحزاب: ۷۲]. ابن عباس گفته: او آدم است.
۱۰۳- ﴿إِذۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمُ ٱثۡنَيۡنِ﴾[یس: ۱۴]. آن دو شمعون و یوحنا، و سومی بولس بوده، و به قولی: صادق، صدوق و شلوم بودهاند.
۱۰۴- ﴿وَجَآءَ مِنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ رَجُلٞ﴾[یس: ۲۰]. او حبیب نجار بوده است.
۱۰۵- ﴿أَوَ لَمۡ يَرَ ٱلۡإِنسَٰنُ﴾[یس: ۷۷]. او عاصی بن وائل، و به قولی أبی بن خلف، و به قول دیگر امیه بن خلف بوده است.
۱۰۶- ﴿فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ﴾[الصافات: ۱۰۱]. او اسماعیل یا اسحاق است، بنا به دو قول مشهور.
۱۰۷- ﴿نَبَؤُاْ ٱلۡخَصۡمِ﴾[ص: ۲۱]. آن دو فرشته بودهاند که گویند: جبرئیل و میکائیل بودهاند.
۱۰۸- ﴿جَسَدٗا﴾[ص: ۳۴]. او شیطانی است که به آن أٌسید، و به قولی: صخر، و به قولی: حبقیق گفته میشود.
۱۰۹- ﴿مَسَّنِيَ ٱلشَّيۡطَٰنُ﴾[ص: ۴۱]. نوف گفته: شیطانی که به ایوب آزار رسانید مسعط نام داشت.
۱۱۰- ﴿وَٱلَّذِي جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ﴾[الزمر: ۳۳]. محمد صو به قولی جبرئیل است، ﴿وَصَدَّقَ بِهِۦٓ﴾[الزمر: ۳۳]. محمد صو به قولی: ابوبکر.
۱۱۱- ﴿ٱلَّذَيۡنِ أَضَلَّانَا﴾[فصلت: ۲۹]. ابلیس و قابیل.
۱۱۲- ﴿رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ﴾[الزخرف: ۳۱]. منظورشان ولیدبن المغیره از مکه، و مسعودبن عمرو ثقفی و به قولی: عروه بن مسعود از طایف بوده است.
۱۱۳- ﴿وَلَمَّا ضُرِبَ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ مَثَلًا﴾[الزخرف: ۵۷]. عبدالله بن الزبعری این مثل را زد.
۱۱۴- ﴿طَعَامُ ٱلۡأَثِيمِ ٤٤﴾[الدخان: ۴۴]. ابن جبیر گفته: او ابوجهل است.
۱۱۵- ﴿وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ﴾[الأحقاف: ۱۰]. او عبدالله بن سلام است.
۱۱۶- ﴿أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ﴾[الأحقاف: ۳۵]. بنا به اصح اقوال عبارتند از: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمدص.
۱۱۷- ﴿يُنَادِ ٱلۡمُنَادِ﴾[ق: ۴۱]. او اسرافیل است.
۱۱۸- ﴿ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ﴾[الذاریات: ۲۴]. عثمان بن محصن گفته: چهار تن از فرشتگان بودند: جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و رفائیل.
۱۱۹- ﴿وَبَشَّرُوهُ بِغُلَٰمٍ﴾[الذاریات: ۲۸]. کرمانی گفته: مفسرین اجماع کردهاند که او اسحاق بوده، مگر مجاهد که گفته: او اسماعیل است.
۱۲۰- ﴿شَدِيدُ ٱلۡقُوَىٰ﴾[النجم: ۵]. جبرئیل است.
۱۲۱- ﴿أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ ٣٣﴾[النجم: ۳۳].او عاصی بن وائل، و به قولی: ولیدبن المغیره میباشد.
۱۲۲- ﴿يَدۡعُ ٱلدَّاعِ﴾[القمر: ۶]. او اسرافیل است.
۱۲۳- ﴿قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ﴾[المجادلة: ۱]. او خوله دختر ثعلبه است، ﴿فِي زَوۡجِهَا﴾[المجادلة: ۱]. اوس بن الصامت.
۱۲۴- ﴿لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَ﴾[التحریم: ۱]. او ماریه قبطیه بوده است.
۱۲۵- ﴿أَسَرَّ ٱلنَّبِيُّ إِلَىٰ بَعۡضِ أَزۡوَٰجِهِۦ﴾[التحریم: ۳]. وی حفصه بود، ﴿نَبَّأَتۡ بِهِۦ﴾[التحریم: ۳]. به عایشه خبر داد.
۱۲۶- ﴿إِن تَتُوبَآ﴾[التحریم: ۴]. ﴿وَإِن تَظَٰهَرَا﴾[التحریم: ۴]. آن دو عائشه و حفصه بودهاند، ﴿وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾[التحریم: ۴]. منظور ابوبکر و عمر میباشد، این را طبرانی در الاوسط آورده است.
۱۲۷- ﴿ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ﴾[التحریم: ۱۰]. والعه؛ ﴿وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖ﴾[التحریم: ۱۰]. والهه، و به قولی: واعله.
۱۲۸- ﴿وَلَا تُطِعۡ كُلَّ حَلَّافٖ﴾[القلم: ۲]. درباره اسودبن عبد یغوث، و به قولی: أخنس بن شریق، و به قولی: ولید بن المغیره نازل شده است.
۱۲۹- ﴿سَأَلَ سَآئِلُۢ﴾[المعارج: ۱]. او نضربن الحارث بوده است.
۱۳۰- ﴿رَّبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ﴾[نوح: ۲۸]. نام پدرش لمک بن متوشلخ و نام مادرش شمخا دختر أنوش بوده است.
۱۳۱- ﴿سَفِيهُنَا﴾[الجن: ۴]. او ابلیس است.
۱۳۲- ﴿ذَرۡنِي وَمَنۡ خَلَقۡتُ وَحِيدٗا ١١﴾[المدثر: ۱۱]. او ولیدبن المغیره میباشد.
۱۳۳- ﴿فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١﴾[القیامة: ۲۱]. دربارهی ابوجهل نازل شد.
۱۳۴- ﴿هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ﴾[الإنسان: ۱]. او آدم است.
۱۳۵- ﴿وَيَقُولُ ٱلۡكَافِرُ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ تُرَٰبَۢا﴾[النبأ: ۴۰]. گویند: او ابلیس است.
۱۳۶- ﴿أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢﴾[عبس: ۱۰]. او عبدالله بن ام مکتوم است، ﴿أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ ٥﴾[عبس: ۵]. او امیه بن خلف، و به قولی عتبه بن ربیعه بوده است.
۱۳۷- ﴿لَقَوۡلُ رَسُولٖ كَرِيمٖ﴾[التکویر: ۱۹]. گویند جبرئیل است، و به قولی: محمد ص.
۱۳۸- ﴿فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَكۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَكۡرَمَنِ ١٥﴾[الفجر: ۱۵]. دربارهی امیه بن خلف نازل گشت.
۱۳۹- ﴿وَوَالِدٖ﴾[البلد: ۳]. او آدم است.
۱۴۰- ﴿فَقَالَ لَهُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ﴾[الشمس: ۱۳]. او صالح بوده است.
۱۴۱- ﴿ٱلۡأَشۡقَى﴾[اللیل: ۱۵]. امیه بن خلف، ﴿ٱلۡأَتۡقَى﴾[اللیل: ۱۷]. ابوبکرصدیق سبوده است.
۱۴۲- ﴿ٱلَّذِي يَنۡهَىٰ ٩ عَبۡدًا﴾[العلق: ۹-۱۰]. آنکه نهی میکرد ابوجهل، و منظور از عبد، پیغمبر اکرم صمیباشد.
۱۴۳- ﴿إِنَّ شَانِئَكَ﴾[الکوثر: ۳]. او عاصی بن وائل، و به قولی: ابوجهل، و به قولی: عقبه بن ابی معیط، و به قولی: ابولهب، و به قولی: کعب بن الاشرف.
۱۴۴- ﴿ٱمۡرَأَتُهُۥ﴾[المسد: ۴]. زن ابولهب ام جمیل عوراء دختر حرب بن امیه میباشد.
* * *
قسم دوم: در جمعهای مبهمی است که نامهای برخی از آنها را شناختهام:
۱- ﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ لَوۡلَا يُكَلِّمُنَا ٱللَّهُ﴾[البقرة: ۱۱۸]. از جمله آنها: رافع بن حرمله نام برده شده است.
۲- ﴿سَيَقُولُ ٱلسُّفَهَآءُ﴾[البقرة: ۱۴۲]. از آنان این افراد را نام بردهاند: رفاعه بن قیس، قردم بن عمر، کعب بن الاشرف، رافعبن حرمله، حجاج بن عمرو، و ربیعبن أبی الحقیق.
۳- ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ﴾[البقرة: ۱۷۰]. نام این افراد از آنها برده شده: رفع و مالک بن عوف.
۴- ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَهِلَّةِۖ﴾[البقرة: ۱۸۹]. از جمله سؤالکنندگان که اسمشان ذکر شده: معاذبن جبل و ثعلبه بن غنم.
۵- ﴿يَسَۡٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ﴾[البقرة: ۲۱۵]. از سؤالکنندگان: عمروبن الجموح را نام بردهاند.
۶- ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡخَمۡرِ﴾[البقرة: ۲۱۹]. از آنها عمر فاروق و معاذ و حمزه بودهاند.
۷- ﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰۖ﴾[البقرة: ۲۲۰]. از آنها: عبدالله بن رواحه نام برده شده است.
۸- ﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِ﴾[البقرة: ۲۲۲]. از آنها ثابت بن الدحداح و عبادبن بشر و اسیدبن الحضیر یاد شدهاند.
۹- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ﴾[آلعمران: ۲۳]. از آنها نعمان بن عمرو، و حارثبن زید را نام بردهاند.
۱۰- ﴿ٱلۡحَوَارِيُّونَ﴾[آلعمران: ۵۲]. این اسمها را از آنها آوردهاند: فطرس، یعقبوس، یحنس، أنداریس، فیلس، درنایوطا، و سرجس که به شباهت حضرت عیسی بدار آویخته شد.
۱۱- ﴿وَقَالَت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ ءَامِنُواْ﴾[آلعمران: ۷۲]. آنان دوازده تن از یهود بودهاند که نام این افراد از آنها برده شده: عبدالله بن الضیف، و عدیبن زید، و حارث بن عمرو.
۱۲- ﴿كَيۡفَ يَهۡدِي ٱللَّهُ قَوۡمٗا كَفَرُواْ بَعۡدَ إِيمَٰنِهِمۡ﴾[آلعمران: ۸۶]. عکرمه گفته: دربارهی دوازده نفر نازل شد از جمله: ابوعامر راهب، و حارث بن سویدبن الصامت، و وَحوَح بن الأسلت، ابن عسکر افزوده: طعیمه بن أبیرق.
۱۳- ﴿يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ ٱلۡأَمۡرِ مِن شَيۡءٖ﴾[آلعمران: ۱۵۴]. از کسانی که این سخن را گفتهاند: عبدالله بن أبی نام برده شده.
۱۴- ﴿يَقُولُونَ لَوۡ كَانَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٞ مَّا قُتِلۡنَا هَٰهُنَا﴾[آلعمران: ۱۵۴]. از جمله کسانی که این سخن را گفتهاند: عبدالله بن أبی و معتب بن قشیر را نام بردهاند.
۱۵- ﴿وَقِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ قَٰتِلُواْ﴾[آلعمران: ۱۶۷]. گوینده این حرف عبدالله پدر جابربن عبدالله انصاری بوده و کسانی که به آنها این سخن گفته شده: عبدالله بن أبی و یارانش بودهاند.
۱۶- ﴿ٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِلَّهِ﴾[آلعمران: ۱۷۲]. هفتاد نفر بودهاند؛ از جمله: ابوبکر و عمر و عثمان و علی و زبیر و سعد و طلحه و ابن عوف و ابن مسعود و حذیفه بن الیمان و ابوعبیده ابن الجراح ش.
۱۷- ﴿ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ﴾[آلعمران: ۱۷۳]. از جمله کسانی که این سخن را گفتهاند: نعیم بن مسعود اشجعی نام برده شده است.
۱۸- ﴿ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ فَقِيرٞ وَنَحۡنُ أَغۡنِيَآءُۘ﴾[آلعمران: ۱۸۱]. این سخن را فنحاص گفته، به قولی: حیی بن أخطب، و به قولی: کعب بن الاشرف.
۱۹- ﴿وَإِنَّ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَمَن يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ﴾[آلعمران: ۱۹۹]. درباره نجاشی نازل شد، و به قولی: دربارهی عبدالله بن سلام و اصحابش.
۲۰- ﴿وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗ﴾[النساء: ۱]. ابن اسحاق گفته: فرزندان صلبی آدم چهل تن در بیست شکم بودند، هر شکمی یک پسر و یک دختر، و از پسرانش این نامها برده شده است: قابیل و هابیل و ایاد و شبونه و هند و صرابیس و مخور و سند و بارق و شیث و عبدالمغیث و عبدالحارث و ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر، و از دخترانش این نامها را آوردهاند: أقلیمه و أشوف و جزوزه و عزورا و أمة المغیث.
۲۱- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يَشۡتَرُونَ ٱلضَّلَٰلَةَ﴾[النساء: ۴۴]. عکرمه گفته: درباره رفاعه بن زیدبن التابوت، و کردم بن زین، و اسامه بن حبیب، و رافع بن أبی رافع، و بحری بن عمرو، و حیی بن أخطب نازل شد.
۲۲- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ﴾[النساء: ۶۰]. درباره جلاس بن الصامت و معتب بن قشیر و رافع بن زید و بشر نازل شد.
۲۳- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ قِيلَ لَهُمۡ كُفُّوٓاْ أَيۡدِيَكُمۡ﴾[النساء: ۷۷]. از جمله آنها عبدالرحمن ابن عوف نام برده شده است.
۲۴- ﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىٰ قَوۡمِۢ﴾[النساء: ۹۰]. ابن عباس گفته: دربارهی هلال بن عویمر أسلمی و سراقه بن مالک مدلجی، و درباره خزیمه بن عامربن عبد مناف نازل شده است.
۲۵- ﴿سَتَجِدُونَ ءَاخَرِينَ﴾[النساء: ۹۱]. سدی گفته: دربارهی جماعتی از جمله نعیم بن مسعود أشجعی نازل شد.
۲۶- ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ﴾[النساء: ۹۷]. عکرمه نام این افراد از آنها را برده است: علیبن أمیه بن خلف، حارثبن زمعه، ابوقیس بن الولید بن المغیره، ابوالعاصی بن منبه بن الحجاج، و ابوقیس بن الفاکه.
۲۷- ﴿إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ﴾[النساء: ۹۸]. از جمله آنها این افراد را نام بردهاند: ابن عباس و مادرش ام الفضل لبانه دختر حارث، و عیاش بن ابی ربیعه، و سلمه بن هشام.
۲۸- ﴿ٱلَّذِينَ يَخۡتَانُونَ أَنفُسَهُمۡ﴾[النساء: ۱۰۷]. بنی ابیرق: بشر و بشیر و مبشر.
۲۹- ﴿لَهَمَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ أَن يُضِلُّوكَ﴾[النساء: ۱۱۳]. آنها اسید بن عروه و همکیشانش میباشند.
۳۰- ﴿وَيَسۡتَفۡتُونَكَ فِي ٱلنِّسَآءِۖ﴾[النساء: ۱۲۷]. از جمله استفتاکنندگان خوله دختر حکیم بوده است.
۳۱- ﴿يَسَۡٔلُكَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ﴾[النساء: ۱۵۳]. ابن عسکر از آنها: کعب بن الأشرف و فنحاص را نام برده است.
۳۲- ﴿لَّٰكِنِ ٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ﴾[النساء: ۱۶۲]. ابن عباس گفته: عبدالله بن سلام و اصحاب او هستند.
۳۳- ﴿يَسۡتَفۡتُونَكَ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِي ٱلۡكَلَٰلَةِ﴾[النساء: ۱۷۶]. از آنان: جابربن عبدالله نام برده شده است.
۳۴- ﴿وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ﴾[المائدة: ۲]. از جمله آنان: حطم بن هند بکری نام برده شده است.
۳۵- ﴿يَسَۡٔلُونَكَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمۡ﴾[المائدة: ۴]. از آنها: عدی بن حاتم، و زیدبن ا لمهلهل طائیان، و عاصم بن عدی، و سعدبن خیثمه، و عویمربن ساعده نام برده شدهاند.
۳۶- ﴿إِذۡ هَمَّ قَوۡمٌ أَن يَبۡسُطُوٓاْ﴾[المائدة: ۱۱]. از جمله آنها: کعببن الأشرف و حیی ابن أخطب نام برده شدهاند.
۳۷- ﴿وَلَتَجِدَنَّ أَقۡرَبَهُم مَّوَدَّةٗ...﴾[المائدة: ۸۲]. دربارهی هیأتی که از سوی نجاشی آمدند نازل شد که دوازده تن بودند؛ و به قولی: سی نفر، و به قولی: هفتاد نفر بودند، این افراد را از آنها نام بردهاند: ادریس، ابراهیم، الأشرف، تمیم، تمام، و درید.
۳۸- ﴿وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ مَلَكٞ﴾[الأنعام: ۸]. از آنها این افراد نام برده شدهاند: زمعه بن الاسود، نضربن حارث بن کلده، و أبی بن خلف و عاصی بن وائل.
۳۹- ﴿وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم﴾[الأنعام: ۵۲]. اینها را نام بردهاند: صهیب، بلال، عمار، خباب، سعدبن أبی وقاص، ابن مسعود، و سلمان فارسی.
۴۰- ﴿إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَيۡءٖ﴾[الأنعام: ۹۱]. نام فنحاص و مالک بن الضیف از گویندگان این حرف آمده.
۴۱- ﴿قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ رُسُلُ ٱللَّهِۘ﴾[الأنعام: ۱۲۴]. از گویندگان این حرف: ابوجهل، و ولیدبن المغیره نام برده شدهاند.
۴۲- ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ﴾[الأعراف: ۱۸۷]. از جمله آنها: حمل (حسل) بن قشیر، و شمویل ابن زید، نام برده شدهاند.
۴۳- ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ﴾[الأنفال: ۱]. از آنها: سعد بن أبی وقاص نام برده شده است.
۴۴- ﴿وَإِنَّ فَرِيقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ لَكَٰرِهُونَ﴾[الأنفال: ۵]. از کسانی که اکراه داشتند: أبو أیوب انصاری، و از آنها که اکراه نداشتند: مقداد را نام بردهاند.
۴۵- ﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ﴾[الأنفال: ۱۹]. ابوجهل را از بین آنها نام بردهاند.
۴۶- ﴿وَإِذۡ يَمۡكُرُ بِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾[الأنفال: ۳۰]. آنها صاحبان دارالندوه بودهاند از آنها: عتبه و شیبه پسران ربیعه، و ابوسفیان، و ابوجهل، و جبیربن مطعم، و طعیمه بن عدی، و حارث بن عامر، و نضربن حارث و زمعه بن الاسود، و حکیم بن حزام، و امیه بن خلف را نام بردهاند.
۴۷- ﴿وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ﴾[الأنفال: ۳۲]. از آنها ابوجهل و نضربن حارث را نام بردهاند.
۴۸- ﴿إِذۡ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَٰٓؤُلَآءِ دِينُهُمۡ﴾[الأنفال: ۴۹]. از آنها: عتبه بن ربعیه، قیس بن ولید، ابوقیس بن الفاکه، حارث بن زمعه، و عاصی بن منبه را نام بردهاند.
۴۹- ﴿قُل لِّمَن فِيٓ أَيۡدِيكُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ﴾[الأنفال: ۷۰]. هفتاد نفر بودند، از آنها: عباس، عقیل، نوفل بن الحارث، و سهیل بن بیضاء نام برده شدهاند.
۵۰- ﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ عُزَيۡرٌ ٱبۡنُ ٱللَّهِ﴾[التوبة: ۳۰]. از آنها: سلام بن مشکم، نعمان بن اوفی، محمدبن دحیه، شأس بن قیس، و مالک بن الصنیف، نام برده شدهاند.
۵۱- ﴿ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ﴾[التوبة: ۷۹]. از مطوعین: عبدالرحمن بن عوف و عاصم بن عدی، و ﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ﴾[التوبة: ۷۹]. ابوعقیل و رفاعه بن سعد نام برده شدهاند.
۵۲- ﴿وَلَا عَلَى ٱلَّذِينَ إِذَا مَآ أَتَوۡكَ﴾[التوبة: ۹۲]. از آنها عرباض بن ساریه، عبدالله بن مغفل مزنی، عمرو مزنی، عبدالله بن الزرق أنصاری، و ابولیلی انصاری نام برده شدهاند.
۵۳- ﴿فِيهِ رِجَالٞ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ﴾[التوبة: ۱۰۸]. از آنها عویم بن ساعده نام برده شده است.
۵۴- ﴿إِلَّا مَنۡ أُكۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِيمَٰنِ﴾[النحل: ۱۰۶]. دربارهی عدهای از جمله: عماربن یاسر و عیاش بن أبیربیعه نازل شد.
۵۵- ﴿بَعَثۡنَا عَلَيۡكُمۡ عِبَادٗا لَّنَآ﴾[الإسراء: ۵]. طالوت و یارانش بودهاند.
۵۶- ﴿وَإِن كَادُواْ لَيَفۡتِنُونَكَ﴾[الإسراء: ۷۳]. ابن عباس گفته: درباره مردانی از قریش از جمله: أبوجهل و امیه بن خلف نازل شد.
۵۷- ﴿وَقَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا﴾[الإسراء: ۹۰]. ابن عباس از گویندگان این سخن: عبدالله بن أبی امیه و ذریهاش را نام برده است.
۵۸- ﴿وَقَالُوٓاْ إِن نَّتَّبِعِ ٱلۡهُدَىٰ مَعَكَ﴾[القصص: ۵۷]. از قائلین این سخن: حارث بن عامربن نوفل نام برده شده است.
۵۹- ﴿أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتۡرَكُوٓاْ﴾[العنکبوت: ۲]. آنهایند که در راه اسلام در مکه اذیت و شکنجه شدند، از جمله: عماربن یاسر.
۶۰- ﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبِعُواْ سَبِيلَنَا﴾[العنکبوت: ۱۲]. از آنها ولیدبن المغیره نام برده شده است.
۶۱- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ﴾[لقمان: ۶]. نضربن الحارث از آنها نام برده شده است.
۶۲- ﴿فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ﴾[الأحزاب: ۲۳]. از جمله آنها: أنس بن النضر نام برده شده است.
۶۳- ﴿قَالُواْ ٱلۡحَقَّ﴾[سبأ: ۲۳]. نخستین کسی که این را میگوید جبرئیل است.
۶۴- ﴿وَٱنطَلَقَ ٱلۡمَلَأُ﴾[ص: ۶]. عقبه بن أبی معیط، و ابوجهل، و عاصی بن وائل، و اسود بن مطلب، و اسود بن یغوث نامشان آمده است.
۶۵- ﴿وَقَالُواْ مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالٗا﴾[ص: ۶۲]. از گویندگان این سخن: ابوجهل، و از رجال: عمار و بلال را نام بردهاند.
۶۶- ﴿نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ﴾[الأحقاف: ۲۹]. از آنها زوبعه و حسی و مسی و شاصر و ماصر و أرد و انیان و احقم و سرق نام برده شدهاند.
۶۷- ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَآءِ ٱلۡحُجُرَٰتِ﴾[الحجرات: ۴]. از آنها: اقرع ابن حابس، زبرقان بن بدر، عیینه بن حصن، و عمروبن الأهتم نام برده شدهاند.
۶۸- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ تَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا﴾[المجادلة: ۱۴]. سُدی گفته: دربارهی عبدالله بن نفیل ـ از منافقین ـ نازل شد.
۶۹- ﴿لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ﴾[الممتحنة: ۸]. دربارهی قتیله، مادر اسماء دختر ابوبکر صدیق سنازل شده است.
۷۰- ﴿إِذَا جَآءَكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ﴾[الممتحنة: ۱۰]. از آنها: ام کلثوم دختر عقبه بن ابی معیط، و امیمه دختر بشر را نام بردهاند.
۷۱- ﴿يَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ﴾[المنافقون: ۷]. ﴿يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعۡنَآ﴾[المنافقون: ۸]. از گویندگان آنها: عبدالله بن ابی نام برده شده است.
۷۲- ﴿وَيَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ...﴾[الحاقة: ۱۷]. از حاملان عرش: اسرافیل و لبنان و روفیل نام برده شدهاند.
۷۳- ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡأُخۡدُودِ﴾[البروج: ۴]. ذونواس، و زرعه بن اسد حمیری و یارانش بودهاند.
۷۴- ﴿بِأَصۡحَٰبِ ٱلۡفِيلِ﴾[الفیل: ۱]. آنها از حبشه، فرماندهشان ابرهه الأشرم، و راهنایشان ابورغال بوده است.
۷۵- ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ ١﴾[الکافرون: ۱]. دربارهی ولیدبن المغیره، و عاصی بن وائل، و اسودبن مطلب، و امیه بن خلف، نازل شد.
۷۶- ﴿ٱلنَّفَّٰثَٰت﴾[الفلق: ۴]. دختران لبیدبن الأعصم بودهاند.
***
و اما مبهمات اقوام و حیوانات و اماکن و زمانها و امثال اینها را در کتابی که در این باره تألیف کردهام به تفصیل آوردهام.