الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

فصلی در بیان آیات مبهم

فصلی در بیان آیات مبهم

بدانکه شناختن مبهمات فقط از راه نقل امکان‌پذیر است، و جایی برای فکر و نظر در آن نیست، و چون کتاب‌هایی که در این باره تألیف شده و تفاسیری که متعرض نامهای مبهمات گردیده و اختلافات آنها بیان شده است، مستند و مدرک یا عرف مورد اعتمادی در آنها ذکر نشده بود، کتابی که تألیف کردم هر قول را به قائل آن از صحابه و تابعین و غیر آنها نسبت دادم، با استناد به مؤلفان کتابهایی که با اساتید خود آنها را آورده‌اند، و آنچه سندش صحیح یا ضعیف بود توضیح دادم، که کتاب جامع در نوع خود بی‌نظیری شد، و آن را به همان ترتیب قرآن تنظیم نمودم، من در اینجا با عبارت مختصری مبهمات آن را می‌آورم و غالباً از نسبت دادن اقوال به صاحبانشان؛ و تخریج اسانید خودداری می‌نمایم، به جهت اختصار و حواله به کتاب مذکور، و آن را بر دو قسم ترتیب می‌دهم:

قسم اول: آنچه از مردان و زنان و فرشته و جنی مبهم گردیده، یا تثنیه و جمعی که نام تمامی آنها شناخته شده یا من، یا الذی هست که مراد از آن عموم نباشد ذکر می‌کنیم:

۱- فرموده خدای تعالی: ﴿إِنِّي جَاعِلٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَةٗ[البقرة: ۳۰]. او آدم است و همسرش حواء به مد؛ زیرا که از موجود حی (= زنده) آفریده شد.

۲- ﴿وَإِذۡ قَتَلۡتُمۡ نَفۡسٗا[البقرة: ۷۲]. نام او عامیل می‌باشد.

۳- ﴿وَٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ[البقرة: ۱۲۹]. او پیغمبر اکرم عمی‌باشد.

۴- ﴿وَوَصَّىٰ بِهَآ إِبۡرَٰهِ‍ۧمُ بَنِيهِ[البقرة: ۱۳۲]. آنها اسماعیل و اسحاق و مدین و زمران و سرح و نفش و نفشان و أمیم و کیسان و سورح و لوطان و نافش می‌باشند.

۵- ‌﴿وَٱلۡأَسۡبَاطِ[البقرة: ۱۳۶]. فرزندان یعقوب دوازده مرد: یوسف، روبیل، شمعون، لاوی، یهوذا، ودان، نفتالی، بفاء، مثناه، جاد، أشیر، یشجر، ریالون، و بنیامین.

۶- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُعۡجِبُكَ قَوۡلُهُۥ[البقرة: ۲۰۴]. او أخنس بن شریق است.

۷- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡرِي[البقرة: ۲۰۷]. صهیب است.

۸- ﴿إِذۡ قَالُواْ لِنَبِيّٖ لَّهُمُ[البقرة: ۲۴۶]. او شمویل بوده، و بقولی: شمعون، و بقولی: یوشع.

۹- ﴿مِّنۡهُم مَّن كَلَّمَ ٱللَّهُ[البقرة: ۲۵۳]. مجاهد گفته: موسی است.

۱۰- ﴿وَرَفَعَ بَعۡضَهُمۡ دَرَجَٰتٖ[البقرة: ۲۵۳]. گفته: محمد است.

۱۱- ﴿ٱلَّذِي حَآجَّ إِبۡرَٰهِ‍ۧمَ فِي رَبِّهِۦٓ[البقرة: ۲۵۸]. نمرود بن کنعان بوده است.

۱۲- ﴿أَوۡ كَٱلَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرۡيَةٖ[البقرة: ۲۵۹]. او عزیر، و بقولی: أرمیاء، و بقولی: حزقیل بوده است.

۱۳- ﴿ٱمۡرَأَتُ عِمۡرَٰنَ[آل‌عمران: ۳۵]. حنه دختر فاقوذ بوده است.

۱۴- ﴿وَٱمۡرَأَتِي عَاقِرٞ[آل‌عمران: ۴۰]. او أشیاع، یا أشیع دختر فاقود بوده است.

۱۵- ﴿مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ[آل‌عمران: ۱۹۳]. او محمد صمی‌باشد.

۱۶- ﴿إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ[النساء: ۶۰]. ابن عباس گفته: او کعب بن الاشرف می‌باشد، این را امام احمد آورده است.

۱۷- ﴿وَإِنَّ مِنكُمۡ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ[النساء: ۷۲]. او عبدالله بن أبی می‌باشد.

۱۸- ﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا[النساء: ۹۴]. او عامربن الأضبط الأشجعی، و بقولی: مرداس بوده است، و گوینده اینکه: تو مؤمن نیستی تعدادی از مسلمانان بوده‌اند از جمله ابوقتاده و محلّم بن جَثامه، و بقولی: آنکه این سخن را بزبان آورد همان محلم بود.

و گویند: مباشرت قتل را نیز او بعهده گرفت، و بقولی: مقدادبن الأسود آن شخص را کشت و بقولی: اسامه ابن زید او را کشت.

۱۹- ﴿وَمَن يَخۡرُجۡ مِنۢ بَيۡتِهِۦ مُهَاجِرًا إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ يُدۡرِكۡهُ ٱلۡمَوۡتُ[النساء: ۱۰۰]. او ضمره بن جندب، و بقولی: ابن العیص و از قبیله خزاعه ـ و بقولی: ابوضمره بن العیص، و بقولی: نامش سبره، و بقولی: خالدبن حزام بوده است که قول اخیر جدا غریب است.

۲۰- ﴿وَبَعَثۡنَا مِنۡهُمُ ٱثۡنَيۡ عَشَرَ نَقِيبٗا[المائدة ۱۲]. آنها شموع بن زکور از نوادگان روبیل، و شوقط بن حوری از سبط شمعون، و کالب بن یوفنا از نوادگان یهوذا، و بعورک بن یوسف از نوادگان اشاجر، و یوشع بن نون از نوادگان افراثیم بن یوسف، و بلطی بن روفوا از نوادگان بنیامین، و کرابیل بن سودی از نوادگان زبالون، و کدی بن شاس از نوادگان منشا بن یوسف، و عماییل بن کسل از نوادگان ودان، و ستوربن میخائیل، از نوادگان أشیر، و یوحنا و قوسی از نوادگان نفتالی، و إلّ بن موخا از نوادگان کاذلوا.

۲۱- ﴿قَالَ رَجُلَانِ[المائدة: ۲۳]. آن دو یوشع و کالب بودند.

۲۲- ﴿نَبَأَ ٱبۡنَيۡ ءَادَمَ[المائدة: ۲۷]. آنها قابیل و هابیل بوده‌اند و هابیل کشته شده است.

۲۳- ﴿ٱلَّذِيٓ ءَاتَيۡنَٰهُ ءَايَٰتِنَا فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا[الأعراف: ۱۷۵]. بلعم، و گفته می‌شود: بلعام بن آیر، و گفته می‌شود: باعر، و بقولی: او أمیه بن أبی الصلت و بقولی: صیفی بن راهب، و بقولی: فرعون که غریبترین اقوال است می‌باشد.

۲۴- ﴿وَإِنِّي جَارٞ لَّكُمۡ[الأنفال: ۴۸]. منظورش سراقه بن جعشم می‌باشد.

۲۵- ﴿فَقَٰتِلُوٓاْ أَئِمَّةَ ٱلۡكُفۡرِ[التوبة: ۱۲]. قتاده گفته: آنها ابوسفیان و ابوجهل و امیه بن خلف و سهیل بن عمرو و عتبه بن ربیعه.

۲۶- ﴿إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ[التوبة: ۴۰]. او ابوبکر صدیق بوده است.

۲۷- ﴿وَفِيكُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡ[التوبة: ۴۷]. مجاهد گفته: آنها عبدالله بن ابی بن سلول رفاعه بن التابوت و أوس بن قیظی بوده‌اند.

۲۸- ﴿مَّن يَقُولُ ٱئۡذَن لِّي[التوبة: ۴۹]. او جد بن قیس بوده است.

۲۹- ﴿وَمِنۡهُم مَّن يَلۡمِزُكَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ[التوبة: ۵۸]. او ذوالخویصره بوده است.

۳۰- ﴿إِن نَّعۡفُ عَن طَآئِفَةٖ مِّنكُمۡ[التوبة: ۶۶]. او مخشی بن حُمَیر می‌باشد.

۳۱- ﴿وَمِنۡهُم مَّنۡ عَٰهَدَ ٱللَّهَ[التوبة: ۷۵]. او ثعلبه بن حاطب است.

۳۲- ﴿وَءَاخَرُونَ ٱعۡتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمۡ[التوبة: ۱۰۲]. ابن عباس گفته: آنها هفت‌نفرند: ابولبابه و همراهانش؛ و قتاده گفته: آنها هفت نفر از انصار بوده‌اند: ابولبابه، جدبن قیس، خذام، أوس، کردم، و مرداس.

۳۳- ﴿وَءَاخَرُونَ مُرۡجَوۡنَ[التوبة: ۱۰۶]. آنها هلال بن امیه، و مراره بن الربیع، و کعب بن مالک، می‌باشند، و آنها هستند که از سپاهیان اسلام تخلف جستند.

۳۴- ﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مَسۡجِدٗا ضِرَارٗا[التوبة: ۱۰۷]. ابن اسحاق گفته: دوازده تن از انصار بوده‌اند: خذام بن خالد، ثعلبه بن حاطب که از فرزندان امیه بن زید است، معتب بن قشیر، ابوحبیبه بن الأزعر، عبادبن حنیف، جاریه بن عامر و دو فرزندش مجمع و زید، و نبتل بن الحارث، و بحزج، و بجادبن عثمان، و ودیعه بن ثابت.

۳۵- ﴿لِّمَنۡ حَارَبَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ[التوبة: ۱۰۷]. او ابوعامر راهب بوده است.

۳۶- ﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ[هود: ۱۷، او محمد ص.

۳۷- ﴿وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ[هود: ۱۷]. او جبرئیل، و بقولی: قرآن، و بقولی: ابوبکر و بقولی علی است.

۳۸- ﴿وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُۥ[هود: ۴۲]. نامش كنعان، و بقولی: یام بوده است.

۳۹- ﴿وَٱمۡرَأَتُهُۥ قَآئِمَةٞ[هود: ۷۱]. نام او ساره است.

۴۰- ﴿هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطۡهَرُ لَكُمۡ[هود: ۷۸]. دختران لوط ریتا و رغوثا بوده‌اند.

۴۱- ﴿لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ[یوسف: ۸]. بنیامین برادر یوسف بوده است.

۴۲- ﴿قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ[یوسف: ۱۰]. او روبیل، و بقولی: یهوذا، و بقولی: شمعون بوده است.

۴۳- ﴿فَأَرۡسَلُواْ وَارِدَهُمۡ[یوسف: ۱۹]. او مالک بن دعر است.

۴۴- ﴿وَقَالَ ٱلَّذِي ٱشۡتَرَىٰهُ[یوسف: ۱۲]. او قطیفیر یا أطیفیر. ﴿لِٱمۡرَأَتِهِۦٓ[یوسف: ۲۱]. او راعیل، و بقولی زلیخا بوده است.

۴۵- ﴿وَدَخَلَ مَعَهُ ٱلسِّجۡنَ فَتَيَانِ[یوسف: ۳۶]. مجلث و ینوه که ساقی بوده، و بقولی: راشان و مرطش، و بقولی: شرهم و سرهم بوده‌اند.

۴۶- ﴿لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُۥ نَاجٖ[یوسف: ۴۲]. همان ساقی پادشاه بوده است.

۴۷- ﴿عِندَ رَبِّكَ[یوسف: ۴۲]. او پادشاه؛ ریان بن الولید بوده است.

۴۸- ﴿بِأَخٖ لَّكُم[یوسف: ۵۹]. او بنیامین بوده که در سوره یوسف تکرار شده است.

۴۹- ﴿فَقَدۡ سَرَقَ أَخٞ لَّهُۥ[یوسف: ۷۷]. منظورشان یوسف بوده است.

۵۰- ﴿قَالَ كَبِيرُهُمۡ[یوسف: ۸۰]. او شمعون و بقولی: روبیل بوده است.

۵۱- ﴿ءَاوَىٰٓ إِلَيۡهِ أَبَوَيۡهِ[یوسف: ۹۹]. پدرش و خاله اش لیا بوده‌اند، و بقولی: مادرش بوده و نامش راحیل می‌باشد.

۵۲- ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ[الرعد: ۴۳]. او عبدالله بن سلام، و به قولی: جبرئیل بوده است.

۵۳- ﴿أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي[ابراهیم: ۳۷]. اسماعیل بوده است.

۵۴- ﴿وَلِوَٰلِدَيَّ[ابراهیم: ۴۱]. نام پدرش تارح، و به قولی: آزر، و به قولی یازر بوده، و نام مادرش مثانی، و به قولی نوفا، و به قولی: لیوثا بوده است.

۵۵- ﴿إِنَّا كَفَيۡنَٰكَ ٱلۡمُسۡتَهۡزِءِينَ ٩٥[الحجر: ۹۵]. سعیدبن جبیر گفته: پنج نفر بوده‌اند: ولید بن المغیره، و عاصی بن وائل، و ابوزمعه، و حارث بن قیس، و أسودبن عبد یغوث.

۵۶- ﴿رَّجُلَيۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡكَمُ[النحل: ۷۶]. او اسیدبن ابی العیص بوده است.

۵۷- ﴿وَمَن يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ[النحل: ۷۶]. او عثمان بن عفان سبوده است.

۵۸- ﴿كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا[النحل: ۹۲]. او ریطه دختر سعیدبن زید مناة‌بنی تمیم بوده است.

۵۹- ﴿إِنَّمَا يُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞ[النحل: ۱۰۳]. منظورشان غلام پسر حضرمی ‌بوده که نامش مقیس بوده، و به قولی: دو غلام نامبرده: یسار و جبر، و به قولی: منظورشان بنده‌ای به نام بلعام که در مکه بود، و به قولی: سلمان فارسی بوده است.

۶۰- ﴿أَصۡحَٰبَ ٱلۡكَهۡفِ[الکهف: ۹]. تملیخا که رئیس آنها بود، و آنکه گفت: ﴿فَأۡوُۥٓاْ إِلَى ٱلۡكَهۡفِ[الکهف: ۱۶]. و نیز گفت: ﴿رَبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا لَبِثۡتُمۡ[الکهف: ۱۹]. و تکسلمینا و او بود که گفت: ﴿كَمۡ لَبِثۡتُمۡ[الکهف: ۱۹]. و مرطوش، و براشق، ایونس، واریسطانس، و شلططیوس.

۶۱- ﴿فَٱبۡعَثُوٓاْ أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمۡ[الکهف: ۱۹]. او تلمیخا بود.

۶۲- ﴿مَنۡ أَغۡفَلۡنَا قَلۡبَهُۥ[الکهف: ۲۸]. او عیینه بن حصن بوده است.

۶۳- ﴿وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلٗا رَّجُلَيۡنِ[الکهف: ۳۲]. آن دو تلمیخا ـ که شخص متدینی بود ـ و فطروس بوده‌اند، و همین دو هستند که در سوره‌ی الصافات یاد شده‌اند.

۶۴- ﴿قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَىٰهُ[الکهف: ۶۰]. او یوشع بن نون، یا برادرش یثربی بوده است.

۶۵- ﴿فَوَجَدَا عَبۡدٗا[الکهف: ۶۵]. او خضر است که نامش بلیا می‌باشد.

۶۶- ﴿لَقِيَا غُلَٰمٗا[الکهف: ۷۴]. نامش جیسور ـ با جیم ـ و بقولی با حاء بوده است.

۶۷- ﴿وَرَآءَهُم مَّلِكٞ[الکهف: ۷۹]. او هددبن بدد بوده است.

۶۸- ﴿وَأَمَّا ٱلۡغُلَٰمُ فَكَانَ أَبَوَاهُ[الکهف: ۸۰]. نام پدرش کازیرا و نام مادرش سهوی بوده است.

۶۹- ﴿لِغُلَٰمَيۡنِ يَتِيمَيۡنِ[الکهف: ۸۲]. آن دو اصرم و صریم بودند.

۷۰- ﴿فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ[مریم: ۲۴]. بقولی: عیسی و بقول دیگر: جبرئیل بوده است.

۷۱- ﴿وَيَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ[مریم: ۶۶]. او أبی بن خلف، و بقولی: امیه بن خلف، و بقولی: ولیدبن المغیره است.

۷۲- ﴿أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي كَفَرَ[مریم: ۷۷]. او عاصی بن وائل بوده است.

۷۳- ﴿وَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا[طه: ۴۰]. همان قبطی است که نامش فاقون بوده.

۷۴- ﴿ٱلسَّامِرِيُّ[طه: ۸۵]. نامش موسی بن ظفر بوده است.

۷۵- ﴿مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ[طه: ۹۶]. یعنی جبرئیل.

۷۶- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ[الحج: ۳]. او نضربن الحارث بوده است.

۷۷- ﴿هَٰذَانِ خَصۡمَانِ[الحج: ۱۹]. شیخین از ابوذر آورده‌اند که گفت: این آیه درباره حمزه و عبیده بن الحارث، و نیز علی بن ابی طالب و عتبه و شیبه و ولیدبن عتبه نازل شد.

۷۸- ﴿وَمَن يُرِدۡ فِيهِ بِإِلۡحَادِۢ[الحج: ۲۵]. ابن عباس گفته: این آیه درباره عبدالله بن انیس نازل شد.

۷۹- ﴿ٱلَّذِينَ جَآءُو بِٱلۡإِفۡكِ[النور: ۱۱]. آنها حسان بن ثابت و مسطح بن اثاثه، و حمنه دختر جحش، و عبدالله بن أبی، و او کسی است که گناهش بیشتر از دیگران است.

۸۰- ﴿وَيَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ[الفرقان: ۲۷]. او عقبه بن ابی معیط می‌باشد.

۸۱- ﴿لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا[الفرقان: ۲۸]. او امیه بن خلف، و بقولی أبی بن خلف می‌باشد.

۸۲- ﴿وَكَانَ ٱلۡكَافِرُ[الفرقان: ۵۵]. شعبی گفته: وی ابوجهل است.

۸۳- ﴿ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ[النمل: ۲۴]. او بلقیس دختر شراحیل می‌باشد.

۸۴- ﴿فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ[النمل: ۳۶]. نام کسی که نزد سلیمان آمد: منذر بوده است.

۸۵- ﴿قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ[النمل: ۳۹]. اسم او کوزن بوده است.

۸۶- ﴿ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ[النمل: ۴۰]. او آصف بن برخیا کاتب سلیمان ÷است و بقولی: مردی به نام ذوالنور، و بقولی: اسطوم، و بقولی: ملیخا، و بقولی: بلخ، و بقولی: ضبه ـ پدر قبیله معروف و بقولی: جبرئیل، و بقولی: فرشته دیگر، و به قولی: خضر ÷.

۸۷- ﴿تِسۡعَةُ رَهۡطٖ[النمل: ۴۸]. آنها عبارت بوده‌اند از: رعمی، رعیم، هرمی، هریم، دأب، صواب، رآب، مسطع و قدار فرزند سالف پی کننده ناقه صالح.

۸۸- ﴿فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ[القصص: ۸]. اسم کسی که موسی را از آب برگرفت طابوث بود.

۸۹- ﴿ٱمۡرَأَتُ فِرۡعَوۡنَ[القصص: ۹]. او آسیه بنت مزاحم بود.

۹۰- ﴿أُمِّ مُوسَىٰ[القصص: ۱۰]. یحانذ دختر یصهربن لاوی، و بقولی أباذخت بوده است.

۹۱- ﴿وَقَالَتۡ لِأُخۡتِهِۦ[القصص: ۱۱]. نام او مریم و بقولی: کلثوم بوده است.

۹۲- ﴿هَٰذَا مِن شِيعَتِهِۦ[القصص: ۱۵]. همان سامری. ﴿وَهَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦ[القصص: ۱۵]. نامش فاتون می‌باشد.

۹۳- ﴿وَجَآءَ رَجُلٞ مِّنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ يَسۡعَىٰ[القصص: ۲۰]. او مؤمن آل فرعون و نامش شمعنان. و به قولی: شمعون، و به قولی: جبر، و به قولی: حزقیل بوده است.

۹۴- ﴿ٱمۡرَأَتَيۡنِ تَذُودَانِ[القصص: ۲۳]. آن دو دختران شعیب: لیا و صفوریا. ـ که موسی او را تزویج کرد ـ بوده‌اند و به قولی: پدرشان: یثرون پسر برادر شعیب بوده است.

۹۵- ﴿وَإِذۡ قَالَ لُقۡمَٰنُ لِٱبۡنِهِۦ[لقمان: ۱۳]. نامش باران و به قولی: داران، و به قولی: انعم، و به قولی: مشکم بوده است.

۹۶- ﴿أَفَمَن كَانَ مُؤۡمِنٗا كَمَن كَانَ فَاسِقٗا[السجدة: ۱۸]. درباره علی‌بن ابی‌طالب و ولیدبن عقبه نازل شده است.

۹۷- ﴿مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ[السجدة: ۱۱]. در زبان‌ها مشهور شده که نامش عزرائیل است و ابوالشیخ بن حبان از وهب آن را روایت کرده است.

۹۸- ﴿وَيَسۡتَ‍ٔۡذِنُ فَرِيقٞ مِّنۡهُمُ ٱلنَّبِيَّ[الأحزاب: ۱۳]. سدی گفته: آنها دو مرد از بنی حارثه بوده‌اند: ابو عرابه بن أوس و أوس بن قیظی.

۹۹- ﴿قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ[الأحزاب: ۵۹]. عکرمه گفته: در آن هنگام پیغمبر صنه همسر داشت: عایشه، حفصه، ام حبیبه، سوده، ام سلمه، صفیه، میمونه، زینب بنت جحش و جویریه، و دخترانش: فاطمه، زینب، رقیه و ام کلثوم رضی الله عنهن بوده‌اند.

۱۰۰- ﴿أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ[الأحزاب: ۳۳]. پیغمبر اکرم صفرمود: آنها علی و فاطمه و حسن و حسین می‌باشند.

۱۰۱- ﴿لِلَّذِيٓ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَأَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِ[الأحزاب: ۳۷]. او زیدبن حارثه بود، ﴿أَمۡسِكۡ عَلَيۡكَ زَوۡجَكَ[الأحزاب: ۳۷]. او زینب دختر جحش بود.

۱۰۲- ﴿وَحَمَلَهَا ٱلۡإِنسَٰنُ[الأحزاب: ۷۲]. ابن عباس گفته: او آدم است.

۱۰۳- ﴿إِذۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمُ ٱثۡنَيۡنِ[یس: ۱۴]. آن دو شمعون و یوحنا، و سومی بولس بوده، و به قولی: صادق، صدوق و شلوم بوده‌اند.

۱۰۴- ﴿وَجَآءَ مِنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ رَجُلٞ[یس: ۲۰]. او حبیب نجار بوده است.

۱۰۵- ﴿أَوَ لَمۡ يَرَ ٱلۡإِنسَٰنُ[یس: ۷۷]. او عاصی بن وائل، و به قولی أبی بن خلف، و به قول دیگر امیه بن خلف بوده است.

۱۰۶- ﴿فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ[الصافات: ۱۰۱]. او اسماعیل یا اسحاق است، بنا به دو قول مشهور.

۱۰۷- ﴿نَبَؤُاْ ٱلۡخَصۡمِ[ص: ۲۱]. آن دو فرشته بوده‌اند که گویند: جبرئیل و میکائیل بوده‌اند.

۱۰۸- ﴿جَسَدٗا[ص: ۳۴]. او شیطانی است که به آن أٌسید، و به قولی: صخر، و به قولی: حبقیق گفته می‌شود.

۱۰۹- ﴿مَسَّنِيَ ٱلشَّيۡطَٰنُ[ص: ۴۱]. نوف گفته: شیطانی که به ایوب آزار رسانید مسعط نام داشت.

۱۱۰- ﴿وَٱلَّذِي جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ[الزمر: ۳۳]. محمد صو به قولی جبرئیل است، ﴿وَصَدَّقَ بِهِۦٓ[الزمر: ۳۳]. محمد صو به قولی: ابوبکر.

۱۱۱- ﴿ٱلَّذَيۡنِ أَضَلَّانَا[فصلت: ۲۹]. ابلیس و قابیل.

۱۱۲- ﴿رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ[الزخرف: ۳۱]. منظورشان ولیدبن المغیره از مکه، و مسعودبن عمرو ثقفی و به قولی: عروه بن مسعود از طایف بوده است.

۱۱۳- ﴿وَلَمَّا ضُرِبَ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ مَثَلًا[الزخرف: ۵۷]. عبدالله بن الزبعری این مثل را زد.

۱۱۴- ﴿طَعَامُ ٱلۡأَثِيمِ ٤٤[الدخان: ۴۴]. ابن جبیر گفته: او ابوجهل است.

۱۱۵- ﴿وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ[الأحقاف: ۱۰]. او عبدالله بن سلام است.

۱۱۶- ﴿أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ[الأحقاف: ۳۵]. بنا به اصح اقوال عبارتند از: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمدص.

۱۱۷- ﴿يُنَادِ ٱلۡمُنَادِ[ق: ۴۱]. او اسرافیل است.

۱۱۸- ﴿ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ[الذاریات: ۲۴]. عثمان بن محصن گفته: چهار تن از فرشتگان بودند: جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و رفائیل.

۱۱۹- ﴿وَبَشَّرُوهُ بِغُلَٰمٍ[الذاریات: ۲۸]. کرمانی گفته: مفسرین اجماع کرده‌اند که او اسحاق بوده، مگر مجاهد که گفته: او اسماعیل است.

۱۲۰- ﴿شَدِيدُ ٱلۡقُوَىٰ[النجم: ۵]. جبرئیل است.

۱۲۱- ﴿أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ ٣٣[النجم: ۳۳].او عاصی بن وائل، و به قولی: ولیدبن المغیره می‌باشد.

۱۲۲- ﴿يَدۡعُ ٱلدَّاعِ[القمر: ۶]. او اسرافیل است.

۱۲۳- ﴿قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ[المجادلة: ۱]. او خوله دختر ثعلبه است، ﴿فِي زَوۡجِهَا[المجادلة: ۱]. اوس بن الصامت.

۱۲۴- ﴿لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَ[التحریم: ۱]. او ماریه قبطیه بوده است.

۱۲۵- ﴿أَسَرَّ ٱلنَّبِيُّ إِلَىٰ بَعۡضِ أَزۡوَٰجِهِۦ[التحریم: ۳]. وی حفصه بود، ﴿نَبَّأَتۡ بِهِۦ[التحریم: ۳]. به عایشه خبر داد.

۱۲۶- ﴿إِن تَتُوبَآ[التحریم: ۴]. ﴿وَإِن تَظَٰهَرَا[التحریم: ۴]. آن دو عائشه و حفصه بوده‌اند، ﴿وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ[التحریم: ۴]. منظور ابوبکر و عمر می‌باشد، این را طبرانی در الاوسط آورده است.

۱۲۷- ﴿ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ[التحریم: ۱۰]. والعه؛ ﴿وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖ[التحریم: ۱۰]. والهه، و به قولی: واعله.

۱۲۸- ﴿وَلَا تُطِعۡ كُلَّ حَلَّافٖ[القلم: ۲]. درباره اسودبن عبد یغوث، و به قولی: أخنس بن شریق، و به قولی: ولید بن المغیره نازل شده است.

۱۲۹- ﴿سَأَلَ سَآئِلُۢ[المعارج: ۱]. او نضربن الحارث بوده است.

۱۳۰- ﴿رَّبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ[نوح: ۲۸]. نام پدرش لمک بن متوشلخ و نام مادرش شمخا دختر أنوش بوده است.

۱۳۱- ﴿سَفِيهُنَا[الجن: ۴]. او ابلیس است.

۱۳۲- ﴿ذَرۡنِي وَمَنۡ خَلَقۡتُ وَحِيدٗا ١١[المدثر: ۱۱]. او ولیدبن المغیره می‌باشد.

۱۳۳- ﴿فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١[القیامة: ۲۱]. درباره‌ی ابوجهل نازل شد.

۱۳۴- ﴿هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ[الإنسان: ۱]. او آدم است.

۱۳۵- ﴿وَيَقُولُ ٱلۡكَافِرُ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ تُرَٰبَۢا[النبأ: ۴۰]. گویند: او ابلیس است.

۱۳۶- ﴿أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢[عبس: ۱۰]. او عبدالله بن ام مکتوم است، ﴿أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ ٥[عبس: ۵]. او امیه بن خلف، و به قولی عتبه بن ربیعه بوده است.

۱۳۷- ﴿لَقَوۡلُ رَسُولٖ كَرِيمٖ[التکویر: ۱۹]. گویند جبرئیل است، و به قولی: محمد ص.

۱۳۸- ﴿فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَكۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَكۡرَمَنِ ١٥[الفجر: ۱۵]. درباره‌ی امیه بن خلف نازل گشت.

۱۳۹- ﴿وَوَالِدٖ[البلد: ۳]. او آدم است.

۱۴۰- ﴿فَقَالَ لَهُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ[الشمس: ۱۳]. او صالح بوده است.

۱۴۱- ﴿ٱلۡأَشۡقَى[اللیل: ۱۵]. امیه بن خلف، ﴿ٱلۡأَتۡقَى[اللیل: ۱۷]. ابوبکرصدیق سبوده است.

۱۴۲- ﴿ٱلَّذِي يَنۡهَىٰ ٩ عَبۡدًا[العلق: ۹-۱۰]. آنکه نهی می‌کرد ابوجهل، و منظور از عبد، پیغمبر اکرم صمی‌باشد.

۱۴۳- ﴿إِنَّ شَانِئَكَ[الکوثر: ۳]. او عاصی بن وائل، و به قولی: ابوجهل، و به قولی: عقبه بن ابی معیط، و به قولی: ابولهب، و به قولی: کعب بن الاشرف.

۱۴۴- ﴿ٱمۡرَأَتُهُۥ[المسد: ۴]. زن ابولهب ام جمیل عوراء دختر حرب بن امیه می‌باشد.

* * *

قسم دوم: در جمع‌های مبهمی است که نام‌های برخی از آنها را شناخته‌ام:

۱- ﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ لَوۡلَا يُكَلِّمُنَا ٱللَّهُ[البقرة: ۱۱۸]. از جمله آنها: رافع بن حرمله نام برده شده است.

۲- ﴿سَيَقُولُ ٱلسُّفَهَآءُ[البقرة: ۱۴۲]. از آنان این افراد را نام برده‌اند: رفاعه بن قیس، قردم بن عمر، کعب بن الاشرف، رافع‌بن حرمله، حجاج بن عمرو، و ربیع‌بن أبی الحقیق.

۳- ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ[البقرة: ۱۷۰]. نام این افراد از آنها برده شده: رفع و مالک بن عوف.

۴- ﴿يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَهِلَّةِۖ[البقرة: ۱۸۹]. از جمله سؤال‌کنندگان که اسمشان ذکر شده: معاذبن جبل و ثعلبه بن غنم.

۵- ﴿يَسۡ‍َٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ[البقرة: ۲۱۵]. از سؤال‌کنندگان: عمروبن الجموح را نام برده‌اند.

۶- ﴿يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡخَمۡرِ[البقرة: ۲۱۹]. از آنها عمر فاروق و معاذ و حمزه بوده‌اند.

۷- ﴿وَيَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰۖ[البقرة: ۲۲۰]. از آنها: عبدالله بن رواحه نام برده شده است.

۸- ﴿وَيَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِ[البقرة: ۲۲۲]. از آنها ثابت بن الدحداح و عبادبن بشر و اسیدبن الحضیر یاد شده‌اند.

۹- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ[آل‌عمران: ۲۳]. از آنها نعمان بن عمرو، و حارث‌بن زید را نام برده‌اند.

۱۰- ﴿ٱلۡحَوَارِيُّونَ[آل‌عمران: ۵۲]. این اسم‌ها را از آنها آورده‌اند: فطرس، یعقبوس، یحنس، أنداریس، فیلس، درنایوطا، و سرجس که به شباهت حضرت عیسی بدار آویخته شد.

۱۱- ﴿وَقَالَت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ ءَامِنُواْ[آل‌عمران: ۷۲]. آنان دوازده تن از یهود بوده‌اند که نام این افراد از آنها برده شده: عبدالله بن الضیف، و عدی‌بن زید، و حارث بن عمرو.

۱۲- ﴿كَيۡفَ يَهۡدِي ٱللَّهُ قَوۡمٗا كَفَرُواْ بَعۡدَ إِيمَٰنِهِمۡ[آل‌عمران: ۸۶]. عکرمه گفته: درباره‌ی دوازده نفر نازل شد از جمله: ابوعامر راهب، و حارث بن سویدبن الصامت، و وَحوَح بن الأسلت، ابن عسکر افزوده: طعیمه بن أبیرق.

۱۳- ﴿يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ ٱلۡأَمۡرِ مِن شَيۡءٖ[آل‌عمران: ۱۵۴]. از کسانی که این سخن را گفته‌اند: عبدالله بن أبی نام برده شده.

۱۴- ﴿يَقُولُونَ لَوۡ كَانَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٞ مَّا قُتِلۡنَا هَٰهُنَا[آل‌عمران: ۱۵۴]. از جمله کسانی که این سخن را گفته‌اند: عبدالله بن أبی و معتب بن قشیر را نام برده‌اند.

۱۵- ﴿وَقِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ قَٰتِلُواْ[آل‌عمران: ۱۶۷]. گوینده این حرف عبدالله پدر جابربن عبدالله انصاری بوده و کسانی که به آنها این سخن گفته شده: عبدالله بن أبی و یارانش بوده‌اند.

۱۶- ﴿ٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِلَّهِ[آل‌عمران: ۱۷۲]. هفتاد نفر بوده‌اند؛ از جمله: ابوبکر و عمر و عثمان و علی و زبیر و سعد و طلحه و ابن عوف و ابن مسعود و حذیفه بن الیمان و ابوعبیده ابن الجراح ش.

۱۷- ﴿ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ[آل‌عمران: ۱۷۳]. از جمله کسانی که این سخن را گفته‌اند: نعیم بن مسعود اشجعی نام برده شده است.

۱۸- ﴿ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ فَقِيرٞ وَنَحۡنُ أَغۡنِيَآءُۘ[آل‌عمران: ۱۸۱]. این سخن را فنحاص گفته، به قولی: حیی بن أخطب، و به قولی: کعب بن الاشرف.

۱۹- ﴿وَإِنَّ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَمَن يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ[آل‌عمران: ۱۹۹]. درباره نجاشی نازل شد، و به قولی: درباره‌ی عبدالله بن سلام و اصحابش.

۲۰- ﴿وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗ[النساء: ۱]. ابن اسحاق گفته: فرزندان صلبی آدم چهل تن در بیست شکم بودند، هر شکمی یک پسر و یک دختر، و از پسرانش این نام‌ها برده شده است: قابیل و هابیل و ایاد و شبونه و هند و صرابیس و مخور و سند و بارق و شیث و عبدالمغیث و عبدالحارث و ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر، و از دخترانش این نام‌ها را آورده‌اند: أقلیمه و أشوف و جزوزه و عزورا و أمة المغیث.

۲۱- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يَشۡتَرُونَ ٱلضَّلَٰلَةَ[النساء: ۴۴]. عکرمه گفته: درباره رفاعه بن زیدبن التابوت، و کردم بن زین، و اسامه بن حبیب، و رافع بن أبی رافع، و بحری بن عمرو، و حیی بن أخطب نازل شد.

۲۲- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ[النساء: ۶۰]. درباره جلاس بن الصامت و معتب بن قشیر و رافع بن زید و بشر نازل شد.

۲۳- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ قِيلَ لَهُمۡ كُفُّوٓاْ أَيۡدِيَكُمۡ[النساء: ۷۷]. از جمله آنها عبدالرحمن ابن عوف نام برده شده است.

۲۴- ﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىٰ قَوۡمِۢ[النساء: ۹۰]. ابن عباس گفته: درباره‌ی هلال بن عویمر أسلمی و سراقه بن مالک مدلجی، و درباره خزیمه بن عامربن عبد مناف نازل شده است.

۲۵- ﴿سَتَجِدُونَ ءَاخَرِينَ[النساء: ۹۱]. سدی گفته: درباره‌ی‌ جماعتی از جمله نعیم بن مسعود أشجعی نازل شد.

۲۶- ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ[النساء: ۹۷]. عکرمه نام این افراد از آنها را برده است: علی‌بن أمیه بن خلف، حارث‌بن زمعه، ابوقیس بن الولید بن المغیره، ابوالعاصی بن منبه بن الحجاج، و ابوقیس بن الفاکه.

۲۷- ﴿إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ[النساء: ۹۸]. از جمله آنها این افراد را نام برده‌اند: ابن عباس و مادرش ام الفضل لبانه دختر حارث، و عیاش بن ابی ربیعه، و سلمه بن هشام.

۲۸- ﴿ٱلَّذِينَ يَخۡتَانُونَ أَنفُسَهُمۡ[النساء: ۱۰۷]. بنی ابیرق: بشر و بشیر و مبشر.

۲۹- ﴿لَهَمَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ أَن يُضِلُّوكَ[النساء: ۱۱۳]. آنها اسید بن عروه و همکیشانش می‌باشند.

۳۰- ﴿وَيَسۡتَفۡتُونَكَ فِي ٱلنِّسَآءِۖ[النساء: ۱۲۷]. از جمله استفتاکنندگان خوله دختر حکیم بوده است.

۳۱- ﴿يَسۡ‍َٔلُكَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ[النساء: ۱۵۳]. ابن عسکر از آنها: کعب بن الأشرف و فنحاص را نام برده است.

۳۲- ﴿لَّٰكِنِ ٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ[النساء: ۱۶۲]. ابن عباس گفته: عبدالله بن سلام و اصحاب او هستند.

۳۳- ﴿يَسۡتَفۡتُونَكَ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِي ٱلۡكَلَٰلَةِ[النساء: ۱۷۶]. از آنان: جابربن عبدالله نام برده شده است.

۳۴- ﴿وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ[المائدة: ۲]. از جمله آنان: حطم بن هند بکری نام برده شده است.

۳۵- ﴿يَسۡ‍َٔلُونَكَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمۡ[المائدة: ۴]. از آنها: عدی بن حاتم، و زیدبن ا لمهلهل طائیان، و عاصم بن عدی، و سعدبن خیثمه، و عویمربن ساعده نام برده شده‌اند.

۳۶- ﴿إِذۡ هَمَّ قَوۡمٌ أَن يَبۡسُطُوٓاْ[المائدة: ۱۱]. از جمله آنها: کعب‌بن الأشرف و حیی ابن أخطب نام برده شده‌اند.

۳۷- ﴿وَلَتَجِدَنَّ أَقۡرَبَهُم مَّوَدَّةٗ...[المائدة: ۸۲]. درباره‌ی هیأتی که از سوی نجاشی آمدند نازل شد که دوازده تن بودند؛ و به قولی: سی نفر، و به قولی: هفتاد نفر بودند، این افراد را از آنها نام برده‌اند: ادریس، ابراهیم، الأشرف، تمیم، تمام، و درید.

۳۸- ﴿وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ مَلَكٞ[الأنعام: ۸]. از آنها این افراد نام برده شده‌اند: زمعه بن الاسود، نضربن حارث بن کلده، و أبی بن خلف و عاصی بن وائل.

۳۹- ﴿وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم[الأنعام: ۵۲]. اینها را نام برده‌اند: صهیب، بلال، عمار، خباب، سعدبن أبی وقاص، ابن مسعود، و سلمان فارسی.

۴۰- ﴿إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَيۡءٖ[الأنعام: ۹۱]. نام فنحاص و مالک بن الضیف از گویندگان این حرف آمده.

۴۱- ﴿قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ رُسُلُ ٱللَّهِۘ[الأنعام: ۱۲۴]. از گویندگان این حرف: ابوجهل، و ولیدبن المغیره نام برده شده‌اند.

۴۲- ﴿يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ[الأعراف: ۱۸۷]. از جمله آنها: حمل (حسل) بن قشیر، و شمویل ابن زید، نام برده شده‌اند.

۴۳- ﴿يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ[الأنفال: ۱]. از آنها: سعد بن أبی وقاص نام برده شده است.

۴۴- ﴿وَإِنَّ فَرِيقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ لَكَٰرِهُونَ[الأنفال: ۵]. از کسانی که اکراه داشتند: أبو أیوب انصاری، و از آنها که اکراه نداشتند: مقداد را نام برده‌اند.

۴۵- ﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ[الأنفال: ۱۹]. ابوجهل را از بین آنها نام برده‌اند.

۴۶- ﴿وَإِذۡ يَمۡكُرُ بِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ[الأنفال: ۳۰]. آنها صاحبان دارالندوه بوده‌اند از آنها: عتبه و شیبه پسران ربیعه، و ابوسفیان، و ابوجهل، و جبیربن مطعم، و طعیمه بن عدی، و حارث بن عامر، و نضربن حارث و زمعه بن الاسود، و حکیم بن حزام، و امیه بن خلف را نام برده‌اند.

۴۷- ﴿وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ[الأنفال: ۳۲]. از آنها ابوجهل و نضربن حارث را نام برده‌اند.

۴۸- ﴿إِذۡ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَٰٓؤُلَآءِ دِينُهُمۡ[الأنفال: ۴۹]. از آنها: عتبه بن ربعیه، قیس بن ولید، ابوقیس بن الفاکه، حارث بن زمعه، و عاصی بن منبه را نام برده‌اند.

۴۹- ﴿قُل لِّمَن فِيٓ أَيۡدِيكُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ[الأنفال: ۷۰]. هفتاد نفر بودند، از آنها: عباس، عقیل، نوفل بن الحارث، و سهیل بن بیضاء نام برده شده‌اند.

۵۰- ﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ عُزَيۡرٌ ٱبۡنُ ٱللَّهِ[التوبة: ۳۰]. از آنها: سلام بن مشکم، نعمان بن اوفی، محمدبن دحیه، شأس بن قیس، و مالک بن الصنیف، نام برده شده‌اند.

۵۱- ﴿ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ[التوبة: ۷۹]. از مطوعین: عبدالرحمن بن عوف و عاصم بن عدی، و ﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ[التوبة: ۷۹]. ابوعقیل و رفاعه بن سعد نام برده شده‌اند.

۵۲- ﴿وَلَا عَلَى ٱلَّذِينَ إِذَا مَآ أَتَوۡكَ[التوبة: ۹۲]. از آنها عرباض بن ساریه، عبدالله بن مغفل مزنی، عمرو مزنی، عبدالله بن الزرق أنصاری، و ابولیلی انصاری نام برده شده‌اند.

۵۳- ﴿فِيهِ رِجَالٞ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ[التوبة: ۱۰۸]. از آنها عویم بن ساعده نام برده شده است.

۵۴- ﴿إِلَّا مَنۡ أُكۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِيمَٰنِ[النحل: ۱۰۶]. درباره‌ی عده‌ای از جمله: عماربن یاسر و عیاش بن أبی‌ربیعه نازل شد.

۵۵- ﴿بَعَثۡنَا عَلَيۡكُمۡ عِبَادٗا لَّنَآ[الإسراء: ۵]. طالوت و یارانش بوده‌اند.

۵۶- ﴿وَإِن كَادُواْ لَيَفۡتِنُونَكَ[الإسراء: ۷۳]. ابن عباس گفته: درباره مردانی از قریش از جمله: أبوجهل و امیه بن خلف نازل شد.

۵۷- ﴿وَقَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا[الإسراء: ۹۰]. ابن عباس از گویندگان این سخن: عبدالله بن أبی امیه و ذریه‌اش را نام برده است.

۵۸- ﴿وَقَالُوٓاْ إِن نَّتَّبِعِ ٱلۡهُدَىٰ مَعَكَ[القصص: ۵۷]. از قائلین این سخن: حارث بن عامربن نوفل نام برده شده است.

۵۹- ﴿أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتۡرَكُوٓاْ[العنکبوت: ۲]. آنهایند که در راه اسلام در مکه اذیت و شکنجه شدند، از جمله: عماربن یاسر.

۶۰- ﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبِعُواْ سَبِيلَنَا[العنکبوت: ۱۲]. از آنها ولیدبن المغیره نام برده شده است.

۶۱- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ[لقمان: ۶]. نضربن الحارث از آنها نام برده شده است.

۶۲- ﴿فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ[الأحزاب: ۲۳]. از جمله آنها: أنس بن النضر نام برده شده است.

۶۳- ﴿قَالُواْ ٱلۡحَقَّ[سبأ: ۲۳]. نخستین کسی که این را می‌گوید جبرئیل است.

۶۴- ﴿وَٱنطَلَقَ ٱلۡمَلَأُ[ص: ۶]. عقبه بن أبی معیط، و ابوجهل، و عاصی بن وائل، و اسود بن مطلب، و اسود بن یغوث نامشان آمده است.

۶۵- ﴿وَقَالُواْ مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالٗا[ص: ۶۲]. از گویندگان این سخن: ابوجهل، و از رجال: عمار و بلال را نام برده‌اند.

۶۶- ﴿نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ[الأحقاف: ۲۹]. از آنها زوبعه و حسی و مسی و شاصر و ماصر و أرد و انیان و احقم و سرق نام برده شده‌اند.

۶۷- ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَآءِ ٱلۡحُجُرَٰتِ[الحجرات: ۴]. از آنها: اقرع ابن حابس، زبرقان بن بدر، عیینه بن حصن، و عمروبن الأهتم نام برده شده‌اند.

۶۸- ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ تَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا[المجادلة: ۱۴]. سُدی گفته: درباره‌ی عبدالله بن نفیل ـ از منافقین ـ نازل شد.

۶۹- ﴿لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ[الممتحنة: ۸]. درباره‌ی قتیله، مادر اسماء دختر ابوبکر صدیق سنازل شده است.

۷۰- ﴿إِذَا جَآءَكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ[الممتحنة: ۱۰]. از آنها: ام کلثوم دختر عقبه بن ابی معیط، و امیمه دختر بشر را نام برده‌اند.

۷۱- ﴿يَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ[المنافقون: ۷]. ﴿يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعۡنَآ[المنافقون: ۸]. از گویندگان آنها: عبدالله بن ابی نام برده شده است.

۷۲- ﴿وَيَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ...[الحاقة: ۱۷]. از حاملان عرش: اسرافیل و لبنان و روفیل نام برده شده‌اند.

۷۳- ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡأُخۡدُودِ[البروج: ۴]. ذونواس، و زرعه بن اسد حمیری و یارانش بوده‌اند.

۷۴- ﴿بِأَصۡحَٰبِ ٱلۡفِيلِ[الفیل: ۱]. آنها از حبشه، فرمانده‌شان ابرهه الأشرم، و راهنایشان ابورغال بوده است.

۷۵- ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ ١[الکافرون: ۱]. درباره‌ی ولیدبن المغیره، و عاصی بن وائل، و اسودبن مطلب، و امیه بن خلف، نازل شد.

۷۶- ﴿ٱلنَّفَّٰثَٰت[الفلق: ۴]. دختران لبیدبن الأعصم بوده‌اند.

***

و اما مبهمات اقوام و حیوانات و اماکن و زمان‌ها و امثال اینها را در کتابی که در این باره تألیف کرده‌ام به تفصیل آورده‌ام.