الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

نوع هفتاد و چهارم: در مفردات قرآن

نوع هفتاد و چهارم: در مفردات قرآن

سلفی در المختار من الطیوریات: از شعبی آورده که گفت: عمربن الخطاب سوارانی را دید که در راه سفر هستند که ابن مسعود در میان آنها بود. پس مردی را دستور داد که آنها را ندا کند: از کجا هستید؟ گفتند: از راه دور آمده و به مقصد بیت‌العتیق (= مکه) رهسپاریم، عمرفاروق گفت: به تحقیق در میان آنها عالمی هست، و دستور داد مردی آنان را بانگ زند: کجای قرآن مهم‌تر است؟ پس ابن مسعود گفت: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُ[البقرة: ۲۵۵]. گفت: آنان را صدا بزن که کدامین آیه قرآن محکم‌تر است؟ ابن مسعود جواب داد: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِيتَآيِٕ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ[النحل: ۹۰]. گفت: آنان را صدا بزن که: کدامیک از آیات جامع‌تر است؟ پس گفت: ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨[الزلزلة: ۷-۸]. پس عمر گفت: ندا کن کدامیک از آیات قرآن حزن‌انگیزتر است؟ پاسخ داد: ﴿مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ[النساء: ۱۲۳]. پس گفت: آنان را ندا کن کدامیک از آیات قرآن امیدوارکننده‌تر است؟ جواب داد: ﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ[الزمر: ۵۳]. پس گفت: آیا ابن مسعود بین شما است؟ گفتند: بله. این خبر را عبدالرزاق در تفسیرش آورده است.

و نیز عبدالرزاق از ابن مسعود آورده که گفت: عدالتمندترین آیه در قرآن: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ و محکم‌ترین آیه ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ تا آخر سوره می‌باشد.

و حاکم از او آورده که گفت: جامع‌ترین آیه در قرآن نسبت به خیر و شر ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِمی‌باشد.

و طبرانی از او آورده که گفت: هیچ آیه‌ای در قرآن گشایش و فرَجش مهم‌تر از آیه در سوره‌ی الغُرف نیست که: ﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡو در قرآن هیچ آیه‌ای تفویض و واگذاریش بیشتر آیه در سوره‌ی النساء قصری نمی‌باشد: ﴿وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓ[الطلاق: ۳].

و ابوذر هروی در فضایل‌القرآن از طریق یحیی بن یعمر از ابن عمر از ابن مسعود آورده که گفت، شنیدم رسول خداصمی‌فرمود: «همانا عظیم‌ترین آیه در قرآن: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُ...و عدالتمندترین آیه در قرآن: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ...و ترسناک‌ترین آیه در قرآن: ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨و امیدوارکننده‌ترین آیه در قرآن: ﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِ...[الزمر: ۵۳]. می‌باشد.

و درباره امیدوارکننده‌ترین آیه در قرآن اختلاف اقوال به بیش از ده رأی می‌رسد:

یکی: آیه‌ی سوره‌ی الزمر.

دوم: ﴿أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ[البقرة: ۶۰]. حاکم در مستدرک و ابوعبید از صفوان بن سلیم آورده‌اند که: ابن عباس و ابن عمر با یکدیگر دیدار کردند. ابن عباس گفت: کدام آیه در قرآن امیدوارکننده‌تر است؟ عبدالله بن عمر گفت: ﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ...[الزمر: ۵۳]. ابن عباس گفت: ولی فرموده‌ی خداوند: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِ‍ۧمُ رَبِّ أَرِنِي كَيۡفَ تُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰۖ قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِي[البقرة: ۲۶۰]. گوید: پس با گفتن (بلی) از او راضی شد، گوید: این برای اموری است که شیطان در سینه وسوسه می‌کند.

سوم: ابونعیم در حلیه از علی‌بن ابی طالب سآورده که فرمود: «شما ای گروه اهل عراق می‌گویید: امید دهنده‌ترین آیه در قرآن: ﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ[الزمر: ۵۳]. می‌باشد، ولی ما اهل بیت می‌گوییم: امیدبخش‌ترین آیه در کتاب خدا ﴿وَلَسَوۡفَ يُعۡطِيكَ رَبُّكَ فَتَرۡضَىٰٓ ٥[الضحی: ۵]. می‌باشد، و آن شفاعت است».

چهارم: واحدی از علی بن الحسین آورده که گفت: «شدیدترین آیه بر اهل آتش: ﴿فَذُوقُواْ فَلَن نَّزِيدَكُمۡ إِلَّا عَذَابًا ٣٠[النبأ: ۳۰]. و امیدبخش‌ترین آیه در قرآن برای اهل توحید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ...[النساء: ۴۸]. می‌باشد».

پنجم: امام مسلم در صحیح خود از ابن المبارک آورده: که امیددهنده‌ترین آیه در کتاب خدا فرموده‌ی او است: ﴿وَلَا يَأۡتَلِ أُوْلُواْ ٱلۡفَضۡلِ مِنكُمۡ وَٱلسَّعَةِ[النور: ۲۲]. تا ﴿أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَكُمۡ[النور: ۲۲].

ششم: ابن أبی الدنیا در کتاب التوبه از ابوعثمان نهدی آورده که گفت: به نظر من برای این امت آیه‌ای در قرآن امیددهنده‌تر از این آیه نیست، که: ﴿وَءَاخَرُونَ ٱعۡتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمۡ خَلَطُواْ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَءَاخَرَ سَيِّئًا[التوبة: ۱۰۲].

هفتم و هشتم: ابوجعفر نحاس درباره فرموده خداوند: ﴿فَهَلۡ يُهۡلَكُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ[الأحقاف: ۳۵]. گفته: به نظر من امیدبخش‌ترین آیه در قرآن همین است، ولی ابن عباس گفته: امیدبخش‌ترین آیه در قرآن: ﴿وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغۡفِرَةٖ لِّلنَّاسِ عَلَىٰ ظُلۡمِهِمۡ[الرعد: ۶]. می‌باشد، که نفرموده: «علی إحسانهم». مکی نیز این را از ابن عباس حکایت کرده.

نهم: هروی در مناقب الشافعی از ابن عبدالحکم آورده که گفت: از امام شافعی پرسیدم: کدام آیه پرامیدتر است؟ گفت: فرموده‌ی خداوند: ﴿يَتِيمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥ أَوۡ مِسۡكِينٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦[البلد: ۱۵-۱۶]. گوید: و از پرامیدترین حدیث برای مؤمن از او پرسیدم، گفت: «هرگاه روز قیامت شود به هر مسلمان مردی از کفار فدای او را می‌دهد».

دهم: ﴿قُلۡ كُلّٞ يَعۡمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِۦ[الإسراء: ۸۴].

یازدهم: ﴿وَهَلۡ نُجَٰزِيٓ إِلَّا ٱلۡكَفُورَ[سبأ: ۱۷].

دوازدهم: ﴿إِنَّا قَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡنَآ أَنَّ ٱلۡعَذَابَ عَلَىٰ مَن كَذَّبَ[طه: ۴۸]. این قول را کرمانی در عجایب خود حکایت کرده است.

سیزدهم: ﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ ٣٠[الشوری: ۳۰].

این چهار قول را نووی در رؤس المسائل حکایت کرده، و قول اخیر از علیسبه ثبوت رسیده، چنان که در مسند امام احمد از ایشان آمده که فرمود: آیا خبر ندهم شما را به بهترین آیه در کتاب خدای تعالی، که رسول‌اللهصبرای ما فرمود؟ ﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ ٣[الشوری: ۳۰]. و آن را برای تو ای علی تفسیر می‌کنم: هرچه از بیماری و یا عقوبت یا گرفتاری در دنیا به شما می‌رسد به جهت کارهایی است که خود انجام داده‌اید، و خداوند گرامی‌تر از آن است که عقوبت را دوباره تکرار کند، و آنچه خداوند در دنیا عفو کرده، پس خداوند بردبارتر از آن است که باز هم از عفو خودش برگردد.

چهاردهم: ﴿قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَنتَهُواْ يُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ[الأنفال: ۳۸]. شبلی گفته: هرگاه خداوند به کافر اجازه دهد که داخل شود اگر توحید و شهادت را ادا نمود، آیا می‌شود تصور کرد کسی را که داخل است و بر توحید اقامت دارد بیرون نماید؟

پانزدهم: آیه دین (= قرض) جهتش این است که خداوند بندگانش را به مصالح دنیوی‌شان ارشاد نموده تا آنجا که عنایت به مصالحشان به این امر منتهی شده که قرض بسیار و کم را بنویسند، پس مقتضای این امید عفو او از آنان است به جهت عنایت بزرگی که به آنها دارد.

می‌گویم: و ملحق به این فن است آنچه ابن المنذر از ابن مسعود آورده، که نزد او از بنی‌اسرائیل و برتری‌هایی که خداوند به آنها داده بود سخن به میان آمد، وی گفت: بنی‌اسرائیل چنین بودند که هرگاه یکی از آنان گناه می‌کرد در حالی صبح می‌نمود که گناهش بر بالای در خانه‌اش نوشته شده بود، و این کفاره‌اش بود، ولی کفاره گناهان شما سخنی است که بر زبان می‌آورید، از خداوند آمرزش می‌طلبید پس او هم شما را می‌آمرزد، سوگند به آنکه جانم به دست او است خداوند به ما آیه‌ای عطا فرموده که برای من از دنیا و آنچه در آن هست خوش‌تر است: ﴿وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ[آل‌عمران: ۱۳۵].

و آنچه ابن أبی الدنیا در کتاب التوبه از ابن عباس آورده که گفت: هشت آیه در سوره‌ی النساء نازل شده که برای این امت از تمام آنچه آفتاب بر آن طلوع و غروب نمود بهتر است: اول: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمۡ وَيَهۡدِيَكُمۡ سُنَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَيَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ[النساء: ۲۶]. دوم: ﴿وَٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ وَيُرِيدُ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ[النساء: ۲۷]. سوم: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمۡۚ وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِيفٗا ٢٨[النساء: ۲۸]. چهارم: ﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَيِّ‍َٔاتِكُمۡ وَنُدۡخِلۡكُم مُّدۡخَلٗا كَرِيمٗا ٣١[النساء: ۳۱]. پنجم: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ...[النساء: ۴۰]. ششم: ﴿وَمَن يَعۡمَلۡ سُوٓءًا أَوۡ يَظۡلِمۡ نَفۡسَهُۥ ثُمَّ يَسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ يَجِدِ ٱللَّهَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١١٠[النساء: ۱۱۰]. هفتم: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ[النساء: ۴۸]. هشتم: ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَلَمۡ يُفَرِّقُواْ بَيۡنَ أَحَدٖ[النساء: ۱۵۲].

و آنچه ابن ابی حاتم از عکرمه آورده که گفت: از ابن عباس سؤال شد: کدام آیه در کتاب خدا امیدبخش‌تر است؟ گفت: فرموده‌ی خداوند: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ[فصلت: ۳۰].

و آنچه ابن راهویه در مسند خود آورده: ابوعمر عَقَدی به ما گزارش داد از عبدالجلیل بن عطیه، از محمدبن المنتشر که گفت: مردی به عمربن الخطاب گفت: من می‌شناسم شدیدترین آیه در کتاب خدا را، پس عمر او را با تازیانه زد، و گفت: چرا از آن کاوش نمودی تا آن را دانستی! آن چیست؟ گفت: ﴿مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ[النساء: ۱۲۳]. پس هیچ یک از ما نیست که بدی انجام دهد مگر اینکه جزای آن را می‌بیند، پس عمر فاروق گفت: چون این آیه نازل شد مدتی بر ما گذشت که خوردنی و آشامیدنی برای ما سودی نداشت تا اینکه خداوند پس از آن این آیه را نازل کرد: ﴿وَمَن يَعۡمَلۡ سُوٓءًا أَوۡ يَظۡلِمۡ نَفۡسَهُۥ ثُمَّ يَسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ يَجِدِ ٱللَّهَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١١٠[النساء: ۱۱۰].

و ابن ابی حاتم از حسن آورده که گفت: از ابوبرزه الأسلمی پرسیدم: کدام آیه در کتاب خدا بر اهل آتش شدیدتر است؟ گفت: ﴿فَذُوقُواْ فَلَن نَّزِيدَكُمۡ إِلَّا عَذَابًا ٣٠[النبأ: ۳۰].

و در صحیح بخاری از سفیان آمده که گفت: در قرآن آیه‌ای سخت‌تر از این بر من نیست: ﴿لَسۡتُمۡ عَلَىٰ شَيۡءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡۗ[المائدة: ۶۸].

و ابن جریر از ابن عباس آورده که گفت: «در قرآن آیه‌ای سرزنش کننده‌تر از این نیست»: ﴿لَوۡلَا يَنۡهَىٰهُمُ ٱلرَّبَّٰنِيُّونَ وَٱلۡأَحۡبَارُ عَن قَوۡلِهِمُ ٱلۡإِثۡمَ وَأَكۡلِهِمُ ٱلسُّحۡتَۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَصۡنَعُونَ٦٣[المائدة: ۶۳]. گفت: والله در قرآن به نظر من آیه‌ای ترساننده‌تر از این نیست.

و ابن ابی حاتم از حسن آورده که گفت: بر پیغمبرصآیه‌ای شدیدتر از این نازل نشد: ﴿وَتُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ[الأحزاب: ۳۷].

و ابن المنذر از ابن سیرین آورده که: نزد آنها (صحابه ش) چیزی ترساننده‌تر از این آیه نبود: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَمَا هُم بِمُؤۡمِنِينَ ٨[البقرة: ۸].

و از امام ابوحنیفه است که: ترساننده‌ترین آیه در قرآن: ﴿وَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِيٓ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ١٣١[آل‌عمران: ۱۳۱]. می‌باشد.

و دیگری گفته: ﴿سَنَفۡرُغُ لَكُمۡ أَيُّهَ ٱلثَّقَلَانِ ٣١[الرحمن: ۳۱]. می‌باشد، و لذا یکی از علما گفته: اگر این کلمه را از نگهبان ده کوچکی بشنوم خوابم نمی‌برد.

و در نوادر ابوزید آمده: امام مالک گفت: دشوارترین آیه بر هواپرستان فرموده خداوند است: ﴿يَوۡمَ تَبۡيَضُّ وُجُوهٞ وَتَسۡوَدُّ وُجُوهٞ[آل‌عمران: ۱۰۶]. پس تأویل آن را برای هواپرستان بازگو کن.

و ابن أبی حاتم از ابوالعالیه آورده که گفت: دو آیه در کتاب خدا هست که چقدر بر کسانی که درباره آن جدل می‌کنند سنگین است: ﴿مَا يُجَٰدِلُ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ[غافر: ۶]. ﴿وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِي ٱلۡكِتَٰبِ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ[البقرة: ۱۷۶].

و سعیدی گفته: سوره‌ی الحج از شگفتی‌های قرآن است، در آن آیات مکی و مدنی، حضری و سفری، لیلی و نهاری، حربی و سلمی، و ناسخ و منسوخ آمده است، مکی از اول آیه‌ی سی‌ام تا آخر سوره، و مدنی از آغاز آیه‌ی پانزدهم تا اول سی‌ام، و لیلی پنج آیه از اول آن، و نهاری از اول آیه‌ی نهم تا آغاز آیه دوازدهم، و حضری تا آیه بیستم می‌باشد.

می‌گویم: و سفری اول آن است، و ناسخ: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ ٣٩[الحج: ۳۹]. و منسوخ: ﴿ٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ ٦٩[الحج: ۶۹]. می‌باشد که آیه سیف (= شمشیر) آن را نسخ کرده، و نیز فرموده خداوند: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ...[الحج: ۵۲]. که ﴿سَنُقۡرِئُكَ فَلَا تَنسَىٰٓ ٦[الأعلی: ۶]. ناسخ آن است.

و کرمانی گفته: مفسرین ذکر کرده‌اند که فرموده‌ی خداوند: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ شَهَٰدَةُ بَيۡنِكُمۡ...[المائدة: ۱۰۶]. از دشوارترین آیات قرآن است از لحاظ حکم و معنی و اعراب.

و دیگری گفته: فرموده‌ی خدای تعالی: ﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمۡ...[الأعراف: ۳۱]. تمام اصول احکام شریعت را در بر گرفته: امر، و نهی، و اباحه، و خبر.

و کرمانی در عجایب درباره فرموده خداوند: ﴿نَحۡنُ نَقُصُّ عَلَيۡكَ أَحۡسَنَ ٱلۡقَصَصِ[یوسف: ۳]. گفته: گویند قصه یوسف است، و جهت نامگذاری آن به «أحسن القصص = بهترین داستان‌ها» آن است که مشتمل بر: یاد حاسد و محسود، مالک و مملوک، شاهد و مشهود، عاشق و معشوق، حبس و رهاسازی، زندان و رهایی، و حاصلخیزی و خشکسالی، و امور بسیار دیگری که بیان آنها از توان افراد بشر خارج است، می‌باشد.

و گفته: ابوعبیده از رؤبه یاد کرده: در قرآن اعجاب‌انگیزتر از فرموده خداوند: ﴿فَٱصۡدَعۡ بِمَا تُؤۡمَرُ[الحجر: ۹۴] نیست.

و ابن خالویه در کتاب لیس [۴۳] گفته: در سخن عرب لفظی که تمام لهجه‌های (ما)ی نافیه را در بر گرفته باشد جز یک مورد که در قرآن آمده نیست، در این مورد هر سه لهجه آمده است، و آن فرموده خداوند: ﴿مَّا هُنَّ أُمَّهَٰتِهِمۡ[المجادلة: ۲]. می‌باشد، جمهور آن را به نصب خوانده، و بعضی به رفع دانسته‌اند، و ابن مسعود: (ماهن بأمهاتم) به باء خوانده است، و در قرآن لفظی از باب «افعوعل» نیست مگر در قراءت ابن عباس: ﴿أَلَآ إِنَّهُمۡ يَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡ[هود: ۵].

و یکی از علما گفته: طولانی‌ترین سوره در قرآن البقره، و کوتاه‌ترین سوره الکوثر می‌باشد، و طولانی‌ترین آیه، آیه دین، و کوتاه‌ترین آیه (والضحی)، (والفجر)، و طولانی‌ترین کلمه از لحاظ نوشتن: ﴿فَأَسۡقَيۡنَٰكُمُوهُ[الحجر: ۲۲]. می‌باشد.

و دو آیه در قرآن هست که هر کدام حروف معجم را جمع کرده‌اند: ﴿ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيۡكُم مِّنۢ بَعۡدِ ٱلۡغَمِّ أَمَنَةٗ[آل‌عمران: ۱۵۴]. و ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ...[الفتح: ۲۹].

و جز در دو جای قرآن نیامده که دو حاء بدون فاصله در کنار هم قرار گیرند: ﴿عُقۡدَةَ ٱلنِّكَاحِ حَتَّىٰ[البقرة: ۲۳۵]. ﴿لَا أَبۡرَحُ حَتَّىٰٓ[الکهف: ۶۰].

و نیز هیچ دو کاف پی در پی نیست مگر: ﴿مَّنَٰسِكَكُمۡ[البقرة: ۲۰۰]. ﴿مَا سَلَكَكُمۡ[المدثر: ۴۲].

و هیچ دو غین کنار هم نیامده مگر: ﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ[آل‌عمران: ۸۵].

و آیه‌ای نیست که بیست و سه کاف داشته باشد مگر آیه‌ی دین.

و دو آیه‌ای نیست که سیزده وقف داشته باشند مگر دو آیه‌ی ارث بردن‌ها.

و سوره‌ای نیست که سه آیه و ده واو داشته باشد مگر سوره‌ی والعصر.

و سوره‌ای نیست که پنجاه و یک آیه و پنجاه و دو جای وقف داشته باشد مگر سوره‌ی الرحمن. بیشتر اینها را ابن خالویه گفته است.

و ابوعبدالله خبازی مقری گفته: اولین بار که بر سلطان محمود پسر ملکشاه وارد شدم، پرسید: کدام آیه اولش غین است، گفتم: سه آیه: ﴿غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ[غافر: ۳]. و دو آیه که آیه بودنشان مورد اختلاف است: ﴿غُلِبَتِ ٱلرُّومُ ٢[الروم: ۲]. ﴿غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ[الفاتحة: ۷]

و از خط شیخ‌الاسلام ابن حجر نقل می‌کنم: در قرآن چهار تشدید پی در پی هست:

در این آیات:

﴿نَسِيّٗا ٦٤ رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ[مریم: ۶۴-۶۵].

﴿فِي بَحۡرٖ لُّجِّيّٖ يَغۡشَىٰهُ مَوۡجٞ[النور: ۴۰].

﴿قَوۡلٗا مِّن رَّبّٖ رَّحِيمٖ[یس: ۵۸].

﴿وَلَقَدۡ زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ[الملک: ۵].

[۴۳] كتاب لیس فی كلام العرب، تألیف ابن خالویه. [مصحح]