الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

فایده

فایده

یکی از قدما گفته: قرآن بر سی گونه نازل شده که هر کدام غیر از دیگری می‌باشد، پس هرکه وجوه آنها را شناخت آنگاه درباره دین سخن گفت به حق رسیده و موفق می‌شود و هرکس آنها را نشناسد و درباره دین سخن بگوید به اشتباه نزدیکتر شده است، و آنها عبارتند از: مکی و مدنی، و ناسخ و منسوخ، و محکم و متشابه، و تقدیم و تأخیر، و مقطوع و موصول، و سبب و اضمار، و خاص و عام، و أمر و نهی، و وعده و تهدید، و حدود و أحکا، و خبر، واستفهام و أبهت (عظمت)، و حروف تصریف شده، و اعذار و انذار، و دلیل و استدلال، و مواعظ و أمثال، و قسم.

وی گفته: مکی مانند:

﴿وَٱهۡجُرۡهُمۡ هَجۡرٗا جَمِيلٗا[المزمل: ۱۰].

و مدنی مانند:

﴿وَقَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ[البقرة: ۱۹۰].

و ناسخ و منسوخ روشن است.

و محکم مانند:

﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا...[النساء: ۹۳].

«و هر کس مؤمنی را عمداً بکشد».

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا...[النساء: ۱۰].

«آنانکه از روی ظلم اموال یتیمان را می‌خورند».

و أمثال اینها که خداوند به طور قطع و روشن بیان کرده است.

و متشابه مانند:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتًا غَيۡرَ بُيُوتِكُمۡ حَتَّىٰ تَسۡتَأۡنِسُواْ...[النور: ۲۷].

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید به خانه‌ای جز خانه‌های خودتان وارد مشوید تا اینکه أنس (رخصت) بگیرید...».

ولی نفرمود:

﴿وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ عُدۡوَٰنٗا وَظُلۡمٗا فَسَوۡفَ نُصۡلِيهِ نَارٗا[النساء: ۳۰].

«و هر کس چنین کاری از روی تجاوزگری و ستمکاری انجام دهد بزودی او را آتشی خواهیم رساند».

چنانکه در محکم این را فرموده، و در این آیه آنها را به ایمان ندا کرده و از نافرمانیش نهی نموده، و در آن تهدیدشان نکرده است، پس بر مرتکب‌شدگانش أمر مشتبه می‌شود که خداوند با آنها چه خواهد کرد.

و تقدیم و تأخیر، مانند:

﴿كُتِبَ عَلَيۡكُمۡ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ إِن تَرَكَ خَيۡرًا ٱلۡوَصِيَّةُ[البقرة: ۱۸۰].

که تقدیرش چنین است: بر شما وصیت کردن نوشته شده هر گاه یکی از شمارا مرگ فرا رسد.

و مقطوع و موصول: مثل:

﴿لَآ أُقۡسِمُ بِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ ١[القیامة: ۱].

که «لا» از «أقسم» مقطوع و جداست، و معنی آن چنین می‌شود: «سوگند یاد می‌کنم به روز قیامت، و سوگند یاد نمی‌کنم به نفس ملامت کنند» و به آن سوگند یاد نکرد.

و سبب و اضمار مانند:

﴿وَسۡ‍َٔلِ ٱلۡقَرۡيَةَ[یوسف: ۸۲].

«از آبادی بپرس».

یعنی: از أهل آبادی بپرس.

و خاص و عام: مانند: (یأیها النبی = ای پیامبر) که در شنیدن خاص است،

﴿إِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ[الطلاق: ۱].

«هر گاه زنان را طلاق دادید».

در معنی عام شده است.

و أبهت: مانند:

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا[نوح: ۱].

«ما فرستادیم».

﴿نَحۡنُ قَسَمۡنَا[الزخرف: ۳۲].

«ما قسمت کردیم».

که صیغه مخصوص جمع را برای خدای یکتای متعال بکار برد به جهت تفخیم و تعظیم و أبهت.

و حروف منصرف شده: مانند فتنه که بر شرک اطلاق شده، مانند:

﴿حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةٞ[البقرة: ۱۹۳].

«تا اینکه فتنه (شرکی) نباشد».

و بر عذرخواهی نیز، مانند:

﴿ثُمَّ لَمۡ تَكُن فِتۡنَتُهُمۡ[الأنعام: ۲۳].

«سپس فتنه (عذرخواهی) آنها جز این نبود که ...».

و بر آزمایش: مانند:

﴿قَدۡ فَتَنَّا قَوۡمَكَ مِنۢ بَعۡدِكَ[طه: ۸۵].

«براستی که ما فتنه (آزمایش) کردیم قوم تورا پس از تو».

و عذر آوردن، مانند:

﴿فَبِمَا نَقۡضِهِم مِّيثَٰقَهُمۡ لَعَنَّٰهُمۡ[المائدة: ۱۳].

«پس به جهت اینکه پیمانشان را شکستند آنان را لعنت کردیم».

که عذر آورده اینکه لعنت کردن بنی‌اسرائیل به جهت گناه و نافرمانی آنها بوده است.

سایر گونه‌ها مثال‌هایشان روشن است.