الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

نوع شصت و ششم: در امثال قرآن

نوع شصت و ششم: در امثال قرآن

ابوالحسن ماوردی از بزرگان اصحاب ما تصنیف مستقلی پرداخته است. خدای تعالی فرموده:

﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ[الروم: ۵۸].

«و به تحقیق که برای مردم در این قرآن از هر مثلی آوردیم شاید که متذکر شوند».

و نیز خدای تعالی فرموده:

﴿وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا يَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ ٤٣[العنکبوت: ۴۳].

«و آن مثال‌ها را برای مردم می‌زنیم و تعقل نکنند آنها را مگر دانشمندان».

و بیهقی از ابوهریره آورده که گفت: رسول خدا صفرمود: «همانا قرآن بر پنج وجه نازل شد: حلال، حرام، محکم، متشابه، و امثال، پس به حلال عمل کنید، و از حرام بپرهیزید، و از محکم پیروی کنید، و به متشابه ایمان بیاورید، و به امثال عبرت گیرید».

ماوردی گفته: از بزرگترین علوم قرآن دانستن امثال آن است، ولی مردم از آن غفلت دارند، چون به امثال مشغول شده و ممثلها را توجه نمی‌کنند، و حال آنکه مثل بدون ممثل همچون اسب بدون لجام و شتر بدون زمام است.

و دیگری گفته: امام شافعی علم امثال را از جمله علوم قرآنی که بر مجتهد واجب است بشناسد شمرده است، وی گوید: سپس شناختن مثالهایی که در آن زده شده که بر طاعت خداوند دلالت نموده و معصیت او را بیان می‌کنند.

و شیخ عزالدین گفته: خداوند به جهت تذکر و موعظه در قرآن مثالها زده است، پس آنچه از آنها بر تفاوت در ثواب، یا نابود کردن عمل یا بر مدح یا ذم یا مانند اینها مشتمل باشد، بر احکام دلالت دارد.

و دیگری گفته: مثال‌هایی که در قرآن زده شده امور بسیاری از آنها استفاده می‌گردد: تذکر، و موعظه، و برانگیختن، و بازداشتن، و عبرت گرفتن، و تقریر، و نزدیک نمودن مقصود به عقل، و تصویر کردن آن به شکل محسوس؛ زیرا که امثال معانی را به صورت اشخاص تصویر می‌نمایند چون در ذهن پایدارتر می‌ماند به خاطر اینکه ذهن با آن مثالها از حواس کمک می‌گیرد، و از اینجا است که منظور از مثل تشبیه کردن پوشیده به آشکار و غایب به شاهد می‌باشد. و در مواردی امثال قرآن مشتمل بر بیان تفاوت پاداش است، و بر مدح و ذم، و بر ثواب و عقاب، و بر بزرگ نمودن امری یا کوچک شمردن آن، و بر تحقق یافتن چیزی یا باطل کردن آن مشتمل می‌باشد، خدای تعالی فرموده:

﴿وَضَرَبۡنَا لَكُمُ ٱلۡأَمۡثَالَ[ابراهیم: ۴۵].

که با مثال‌هایی که زده بر ما منت نهاده به جهت فوایدی که دربر دارند.

و زرکشی در البرهان گفته: از جمله حکمتهای آن آموزش بیان است که از ویژگیهای این شریعت می‌باشد.

و زمخشری گفته: به جهت کشف معانی و نزدیک ساختن پنداشته شده به شاهد به تمثیل توجه می‌گردد، پس اگر متمثل‌له بزرگ باشد متمثل‌به نیز بزرگ خواهد بود، و اگر حقیر و پست باشد نیز همینطور است.

و اصفهانی گوید: مثال زدن عربها و نظیر آوردن علما اهمیت بسزایی دارد که پوشیده نیست، از جهت ابراز دقایق مخفی و پرده‌برداری از حقایق، متخیل را در شکل حقیقت، و پنداشته شده را بسان یقین عرضه می‌کند و غایب را همچون دیده شده ارائه می‌دهد، و در مثل زدن خصم سرسخت کوبیده شده، و نیروی ظاهری شخص گستاخ درهم می‌شکند؛ زیرا که مثال آوردن در دلها چنان تأثیری دارد که وصف شیء به تنهایی آن تأثیر را ندارد، از همین روی خدای تعالی در قرآن و سایر کتابهای خویش مثالهای بسیاری آورده است، و از جمله سوره‌های انجیل سوره‌ای است به نام سوره‌ی الأمثال، و در سخنان پیغمبر اکرم صو در کلام پیامبران و حکما مثالهای زیادی هست.