الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

فصلی در اقسام امثال قرآن

فصلی در اقسام امثال قرآن

امثال قرآن دوگونه است: ظاهری که به آن تصریح شده، و مخفی که واژه مثل در آن ذکر نگشته؛ از مثال‌های اول:

﴿مَثَلُهُمۡ كَمَثَلِ ٱلَّذِي ٱسۡتَوۡقَدَ نَارٗا[البقرة: ۱۷].

می‌باشد که خدای تعالی برای منافقین دو مثال زده: یک مثال به آتش، و مثال دیگر به باران.

ابن أبی‌حاتم و غیر او از طریق علی بن أبی طلحه از ابن عباس آورده‌اند که گفت: این مثلی است که خداوند برای منافقین آورده، آنان به اسلام افتخار و عزت کسب می‌کردند، مسلمانان با آنان وصلت می‌نمودند و موارثه با ایشان واقع می‌شد؛ و در تقسیم غنایم آنان را شرکت می‌دادند، پس چون مردند خداوند آن عزت را از آنان سلب کرد همچنانکه از صاحب آتش روشناییش گرفته می‌شود، ﴿وَتَرَكَهُمۡ فِي ظُلُمَٰتٖمی‌فرماید: آنان را در عذاب ترک گفت، ﴿أَوۡ كَصَيِّبٖهمان باران است، خداوند مثل آن را در قرآن آورده، ﴿فِيهِ ظُلُمَٰتٞفرماید: آزمایشی در آن است ﴿وَرَعۡدٞ وَبَرۡقٞترسانیدن ﴿يَكَادُ ٱلۡبَرۡقُ يَخۡطَفُ أَبۡصَٰرَهُمۡ می‌فرماید: نزدیک است که محکم قرآن بر زشتیهای منافقین دلالت کند، ﴿كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُم مَّشَوۡاْ فِيهِ[البقرة: ۱۹]. می‌فرماید: هر چه منافقین در اسلام عزتی بنگرند اطمینان یابند، و چون صدمه به آن رسد برخیزند که به کفر باز گردند، چنانکه خداوند فرموده:

﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَعۡبُدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ حَرۡفٖ[الحج: ۱۱].

و از جمله فرموده خدای تعالی است:

﴿أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَالَتۡ أَوۡدِيَةُۢ بِقَدَرِهَا[الرعد: ۱۷].

«خداوند آبی از سوی آسمان فرو فرستاد پس نهرهایی به قدر آنها جاری شد».

ابن أبی‌حاتم از طریق علی بن أبی طلحه از ابن عباس آورده که گفت: این مثلی است که خداوند زده است، منظور فراگیری دلها از آن (نازل شده) به قدر شک و یقین آنهاست،

﴿فَأَمَّا ٱلزَّبَدُ فَيَذۡهَبُ جُفَآءٗ[الرعد: ۱۷].

«أما کفها از بین می‌روند».

و آن شک است،

﴿وَأَمَّا مَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ فَيَمۡكُثُ فِي ٱلۡأَرۡضِ[الرعد: ۱۷].

«و اما آنچه برای مردم سود دارد پس در زمین باقی می‌ماند».

و آن یقین است، همچنانکه زیورها را در آتش قرار دهند پس خالص آنها گرفته شده و زاید آنها در آتش رها می‌گردد، همچنین خداوند یقین را می‌پذیرد و شک را ترک می‌گوید.

و از عطاء آورده که گفت: این مثلی است که خداوند برای مؤمن و کافر زده است.

و از قتاده آورده که گفت: این سه مثل است که خداوند در یک مثل بیان فرموده، می‌فرماید: چنانکه این کف بیهوده می‌رود و بدون سود می‌باشد، و امیدی به برکت آن نیست، همچنین باطل از اهل خودش باز می‌شود، و چنانکه این آب در زمین ماند و برکت و فایده‌اش رشد کرد و گیاه از زمین رویانید، و همینطور طلا و نقره هنگامی که داخل آتش می‌شوند و زواید آنها از بین می‌رود، همچنین حق برای اهلش باقی می‌ماند، و کما اینکه چرکهای طلا هنگامی که در آتش نهاده شود می‌ریزد، همچنین باطل از اهل خود پرده برمی‌دارد.

و از این گونه است فرموده خدای تعالی:

﴿وَٱلۡبَلَدُ ٱلطَّيِّبُ...[الأعراف: ۵۸].

که ابن أبی‌حاتم از طریق علی از ابن عباس آورده که گفت: این مثلی است که خداوند برای مؤمن زده می‌فرماید: مؤمن پاکیزه است عملش هم پاکیزه است، همچنانکه سرزمین پاکیزه میوه‌اش پاکیزه است، ﴿وَٱلَّذِي خَبُثَ مثلی است برای کافر، که مانند زمین شوره‌زار می‌باشد، و کافر همان پلید است که عملش نیز پلید است.

و از این قسم است فرموده خدای تعالی:

﴿أَيَوَدُّ أَحَدُكُمۡ أَن تَكُونَ لَهُۥ جَنَّةٞ[البقرة: ۲۶۶].

امام بخاری از ابن عباس روایت آورده که گفت: روزی عمربن الخطاب سبه اصحاب پیغمبر صگفت: این آیه را درباره چه کسی می‌دانید: ﴿أَيَوَدُّ أَحَدُكُمۡ أَن تَكُونَ لَهُۥ جَنَّةٞ مِّن نَّخِيلٖ وَأَعۡنَابٖگفتند: خدا بهتر می‌داند، پس عمر غضبناک شد و گفت: یا بگویید می‌دانیم یا نمی‌دانیم پس ابن عباس گفت: در دلم چیزی در این باره هست، عمر گفت: ای برادرزاده! بگو و خودت را کوچک مگیر، ابن عباس گفت: برای عملی مثل زده شده است، عمر گفت: کدام عمل؟ گفت: برای مردی ثروتمند که به طاعت خداوند عمل کرده و سپس خداوند شیطان را برای او برانگیزد پس به گناهان عمل کند تا اینکه اعمال خوبش را غرق نماید.

و اما قسم مخفی و پوشیده آن: ماوردی گفته: شنیدم ابواسحاق ابراهیم بن مضارب بن ابراهیم می‌گفت: شنیدم پدرم می‌گوید: از حسین بن الفضل سؤال کرده گفتم: تو امثال عرب و عجم را از قرآن بر می‌آوری، پس آیا در کتاب خدا این مثل را دیده‌ای: «خیر الأمور أوسطها= بهترین امور میانه‌های آنهاست»؟ گفت: بله در چهار جای، فرموده خدای تعالی:

﴿لَّا فَارِضٞ وَلَا بِكۡرٌ عَوَانُۢ بَيۡنَ ذَٰلِكَ[البقرة: ۶۸].

«نه از کار افتاده و پیر و نه بکر و کار نکرده میانه بین این دو».

و فرموده خدای تعالی:

﴿وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَلَمۡ يَقۡتُرُواْ وَكَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا ٦٧[الفرقان: ۶۷].

«و آنانکه هر گاه انفاق کنند نه اسراف نمایند و نه بخل ورزند بلکه میانه این دو خرج کنند».

و فرموده خدای تعالی:

﴿وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ[الإسراء: ۲۹].

«و دستت را به گردنت مبند و آن را کاملاً هم مگشای».

و فرموده خدای تعالی:

﴿وَلَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتۡ بِهَا وَٱبۡتَغِ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا[الإسراء: ۱۱۰].

«و نه نمازت را بسیار بلند بخوان و نه بسیار آهسته و بین این دو حد متوسطی اختیار کن».

گفتم: پس آیا در کتاب خدا این مثل را می‌یابی: «من جهل شیئاً عاداه = هر کس چیزی را نشناسد با آن دشمنی کند»؟ گفت: بله در دو جای:

﴿بَلۡ كَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ يُحِيطُواْ بِعِلۡمِهِۦ[یونس: ۳۹].

«بلکه دروغ شمردند آنچه را که علم بر آن نداشتند».

﴿وَإِذۡ لَمۡ يَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَيَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡكٞ قَدِيمٞ[الأحقاف: ۱۱].

«و چون به قرآن هدایت نشوند گویند این دروغی از گذشتگان است».

گفتم: آیا در کتاب خدا می‌یابی که: «إحذر شر من أحسنت إلیه» «بپرهیز شر کسی را که به او نیکی کرده‌ای؟» گفت: بله،

﴿وَمَا نَقَمُوٓاْ إِلَّآ أَنۡ أَغۡنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضۡلِهِۦ[التوبة: ۷۴].

«و در پی انتقام و دشمنی نشدند مگر پس از آنکه خدا و رسول او از فضل خود آنان را بی‌نیاز ساختند».

گفتم: آیا در کتاب خدا می‌یابی که: «لیس الخبر کالعیان = شنیدن کی بود مانند دیدن؟» گفت: آری در فرموده خدای تعالی:

﴿قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِي[البقرة: ۲۶۰].

«(خداوند) فرموده: مگر ایمان نیاورده‌ای (ابراهیم) گفت: چرا ولی برای اینکه دلم مطمئن شود».

گفتم: آیا یافته‌ای که: «في الحرکات البرکات= در حرکت‌ها برکت‌ها هست»؟ گفت: در فرموده خدای تعالی:

﴿وَمَن يُهَاجِرۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ يَجِدۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُرَٰغَمٗا كَثِيرٗا وَسَعَةٗ[النساء: ۱۰۰].

«و هر کس در راه خدا هجرت کند در زمین گریزگاههای بسیار و گشایش در امور خواهد یافت».

گفتم: یافته‌ای که: «کما تدین تدان = چنانکه خوار می‌کنی خوار شوی»؟

گفت: در فرموده خدای تعالی:

﴿مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ[النساء: ۱۲۳].

«هر کس بدی انجام دهد کیفر آن را می‌بیند».

گفتم: آیا در آن می‌یابی گفتار عرب را که: «حین تَقلی تدری = چون بجوشی خواهی دانست»؟ گفت:

﴿وَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ حِينَ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ مَنۡ أَضَلُّ سَبِيلًا[الفرقان: ۴۲].

«چون عذاب را ببینند بزودی خواهند دانست که گمراهترین کیست».

گفتم: آیا در آن یافته‌ای که: « لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ» «مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نشود»؟ گفت:

﴿هَلۡ ءَامَنُكُمۡ عَلَيۡهِ إِلَّا كَمَآ أَمِنتُكُمۡ عَلَىٰٓ أَخِيهِ مِن قَبۡلُ[یوسف: ۶۴].

«آیا شما را بر او ایمن دارم چنانکه پیشتر بر برادرش (یوسف) ایمن داشتم».

گفتم: آیا در آن می‌یابی: «من أعان ظالما سلط علیه= هر کس ظالمی را یاری دهد بر او مسلط گردد»؟ گفت:

﴿كُتِبَ عَلَيۡهِ أَنَّهُۥ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُۥ يُضِلُّهُۥ وَيَهۡدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ ٤[الحج: ۴].

«بر او لازم شده که هر کس شیطان را دوست و پیشوای خود سازد شیطان او را گمراه نموده و به عذاب جهنم رهبری کند».

گفتم: آیا در آن می‌یابی مثل عربها را که: «لا تلد الحیة إلا حیة = مار جز مار نزاید»؟ گفت: فرموده خدای تعالی:

﴿وَلَا يَلِدُوٓاْ إِلَّا فَاجِرٗا كَفَّارٗا[نوح: ۲۷].

«و از آنها جز بد کار کافر متولد نگردد».

گفتم: آیا در آن می‌یابی: «للحیطان آذان = دیوار گوش دارد»؟ گفت:

﴿وَفِيكُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡ[التوبة: ۴۷].

«و در میان شما (مسلمانان) از آنها (منافقان) جاسوسانی هستند».

گفتم: آیا در آن می‌یابی: «الجاهل مرزوق والعالم محروم»؟ گفت:

﴿مَن كَانَ فِي ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ[مریم: ۷۵].

«هر آنکه در مسیر گمراهی افتد خدای رحمان او را مهلت و تمکین دهد».

گفتم: آیا در آن یافته‌ای که: «الحلال لایأتیك إلا قوتاً، والحرام لا یأتیك إلا جزافاً» «حلال جز به مقدار قوت (نان شب) برایت نمی‌آید، و حرام بی‌حساب می‌آید»؟ گفت:

﴿إِذۡ تَأۡتِيهِمۡ حِيتَانُهُمۡ يَوۡمَ سَبۡتِهِمۡ شُرَّعٗا وَيَوۡمَ لَا يَسۡبِتُونَ لَا تَأۡتِيهِمۡ[الأعراف: ۱۶۳].

«آنگاه که (برای امتحان) روز شنبه (که ماهی گرفتن بر آنها حرام بود) ماهیها در نهرهای کوچک کنار دریا پر می‌شدند و روزهای دیگر پدیدار نمی‌شدند».