فصلی در اقسام امثال قرآن
امثال قرآن دوگونه است: ظاهری که به آن تصریح شده، و مخفی که واژه مثل در آن ذکر نگشته؛ از مثالهای اول:
﴿مَثَلُهُمۡ كَمَثَلِ ٱلَّذِي ٱسۡتَوۡقَدَ نَارٗا﴾[البقرة: ۱۷].
میباشد که خدای تعالی برای منافقین دو مثال زده: یک مثال به آتش، و مثال دیگر به باران.
ابن أبیحاتم و غیر او از طریق علی بن أبی طلحه از ابن عباس آوردهاند که گفت: این مثلی است که خداوند برای منافقین آورده، آنان به اسلام افتخار و عزت کسب میکردند، مسلمانان با آنان وصلت مینمودند و موارثه با ایشان واقع میشد؛ و در تقسیم غنایم آنان را شرکت میدادند، پس چون مردند خداوند آن عزت را از آنان سلب کرد همچنانکه از صاحب آتش روشناییش گرفته میشود، ﴿وَتَرَكَهُمۡ فِي ظُلُمَٰتٖ﴾میفرماید: آنان را در عذاب ترک گفت، ﴿أَوۡ كَصَيِّبٖ﴾همان باران است، خداوند مثل آن را در قرآن آورده، ﴿فِيهِ ظُلُمَٰتٞ﴾فرماید: آزمایشی در آن است ﴿وَرَعۡدٞ وَبَرۡقٞ﴾ترسانیدن ﴿يَكَادُ ٱلۡبَرۡقُ يَخۡطَفُ أَبۡصَٰرَهُمۡ﴾ میفرماید: نزدیک است که محکم قرآن بر زشتیهای منافقین دلالت کند، ﴿كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُم مَّشَوۡاْ فِيهِ﴾[البقرة: ۱۹]. میفرماید: هر چه منافقین در اسلام عزتی بنگرند اطمینان یابند، و چون صدمه به آن رسد برخیزند که به کفر باز گردند، چنانکه خداوند فرموده:
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَعۡبُدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ حَرۡفٖ﴾[الحج: ۱۱].
و از جمله فرموده خدای تعالی است:
﴿أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَالَتۡ أَوۡدِيَةُۢ بِقَدَرِهَا﴾[الرعد: ۱۷].
«خداوند آبی از سوی آسمان فرو فرستاد پس نهرهایی به قدر آنها جاری شد».
ابن أبیحاتم از طریق علی بن أبی طلحه از ابن عباس آورده که گفت: این مثلی است که خداوند زده است، منظور فراگیری دلها از آن (نازل شده) به قدر شک و یقین آنهاست،
﴿فَأَمَّا ٱلزَّبَدُ فَيَذۡهَبُ جُفَآءٗ﴾[الرعد: ۱۷].
«أما کفها از بین میروند».
و آن شک است،
﴿وَأَمَّا مَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ فَيَمۡكُثُ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[الرعد: ۱۷].
«و اما آنچه برای مردم سود دارد پس در زمین باقی میماند».
و آن یقین است، همچنانکه زیورها را در آتش قرار دهند پس خالص آنها گرفته شده و زاید آنها در آتش رها میگردد، همچنین خداوند یقین را میپذیرد و شک را ترک میگوید.
و از عطاء آورده که گفت: این مثلی است که خداوند برای مؤمن و کافر زده است.
و از قتاده آورده که گفت: این سه مثل است که خداوند در یک مثل بیان فرموده، میفرماید: چنانکه این کف بیهوده میرود و بدون سود میباشد، و امیدی به برکت آن نیست، همچنین باطل از اهل خودش باز میشود، و چنانکه این آب در زمین ماند و برکت و فایدهاش رشد کرد و گیاه از زمین رویانید، و همینطور طلا و نقره هنگامی که داخل آتش میشوند و زواید آنها از بین میرود، همچنین حق برای اهلش باقی میماند، و کما اینکه چرکهای طلا هنگامی که در آتش نهاده شود میریزد، همچنین باطل از اهل خود پرده برمیدارد.
و از این گونه است فرموده خدای تعالی:
﴿وَٱلۡبَلَدُ ٱلطَّيِّبُ...﴾[الأعراف: ۵۸].
که ابن أبیحاتم از طریق علی از ابن عباس آورده که گفت: این مثلی است که خداوند برای مؤمن زده میفرماید: مؤمن پاکیزه است عملش هم پاکیزه است، همچنانکه سرزمین پاکیزه میوهاش پاکیزه است، ﴿وَٱلَّذِي خَبُثَ﴾ مثلی است برای کافر، که مانند زمین شورهزار میباشد، و کافر همان پلید است که عملش نیز پلید است.
و از این قسم است فرموده خدای تعالی:
﴿أَيَوَدُّ أَحَدُكُمۡ أَن تَكُونَ لَهُۥ جَنَّةٞ﴾[البقرة: ۲۶۶].
امام بخاری از ابن عباس روایت آورده که گفت: روزی عمربن الخطاب سبه اصحاب پیغمبر صگفت: این آیه را درباره چه کسی میدانید: ﴿أَيَوَدُّ أَحَدُكُمۡ أَن تَكُونَ لَهُۥ جَنَّةٞ مِّن نَّخِيلٖ وَأَعۡنَابٖ﴾گفتند: خدا بهتر میداند، پس عمر غضبناک شد و گفت: یا بگویید میدانیم یا نمیدانیم پس ابن عباس گفت: در دلم چیزی در این باره هست، عمر گفت: ای برادرزاده! بگو و خودت را کوچک مگیر، ابن عباس گفت: برای عملی مثل زده شده است، عمر گفت: کدام عمل؟ گفت: برای مردی ثروتمند که به طاعت خداوند عمل کرده و سپس خداوند شیطان را برای او برانگیزد پس به گناهان عمل کند تا اینکه اعمال خوبش را غرق نماید.
و اما قسم مخفی و پوشیده آن: ماوردی گفته: شنیدم ابواسحاق ابراهیم بن مضارب بن ابراهیم میگفت: شنیدم پدرم میگوید: از حسین بن الفضل سؤال کرده گفتم: تو امثال عرب و عجم را از قرآن بر میآوری، پس آیا در کتاب خدا این مثل را دیدهای: «خیر الأمور أوسطها= بهترین امور میانههای آنهاست»؟ گفت: بله در چهار جای، فرموده خدای تعالی:
﴿لَّا فَارِضٞ وَلَا بِكۡرٌ عَوَانُۢ بَيۡنَ ذَٰلِكَ﴾[البقرة: ۶۸].
«نه از کار افتاده و پیر و نه بکر و کار نکرده میانه بین این دو».
و فرموده خدای تعالی:
﴿وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَلَمۡ يَقۡتُرُواْ وَكَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا ٦٧﴾[الفرقان: ۶۷].
«و آنانکه هر گاه انفاق کنند نه اسراف نمایند و نه بخل ورزند بلکه میانه این دو خرج کنند».
و فرموده خدای تعالی:
﴿وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ﴾[الإسراء: ۲۹].
«و دستت را به گردنت مبند و آن را کاملاً هم مگشای».
و فرموده خدای تعالی:
﴿وَلَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتۡ بِهَا وَٱبۡتَغِ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا﴾[الإسراء: ۱۱۰].
«و نه نمازت را بسیار بلند بخوان و نه بسیار آهسته و بین این دو حد متوسطی اختیار کن».
گفتم: پس آیا در کتاب خدا این مثل را مییابی: «من جهل شیئاً عاداه = هر کس چیزی را نشناسد با آن دشمنی کند»؟ گفت: بله در دو جای:
﴿بَلۡ كَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ يُحِيطُواْ بِعِلۡمِهِۦ﴾[یونس: ۳۹].
«بلکه دروغ شمردند آنچه را که علم بر آن نداشتند».
﴿وَإِذۡ لَمۡ يَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَيَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡكٞ قَدِيمٞ﴾[الأحقاف: ۱۱].
«و چون به قرآن هدایت نشوند گویند این دروغی از گذشتگان است».
گفتم: آیا در کتاب خدا مییابی که: «إحذر شر من أحسنت إلیه» «بپرهیز شر کسی را که به او نیکی کردهای؟» گفت: بله،
﴿وَمَا نَقَمُوٓاْ إِلَّآ أَنۡ أَغۡنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضۡلِهِۦ﴾[التوبة: ۷۴].
«و در پی انتقام و دشمنی نشدند مگر پس از آنکه خدا و رسول او از فضل خود آنان را بینیاز ساختند».
گفتم: آیا در کتاب خدا مییابی که: «لیس الخبر کالعیان = شنیدن کی بود مانند دیدن؟» گفت: آری در فرموده خدای تعالی:
﴿قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِي﴾[البقرة: ۲۶۰].
«(خداوند) فرموده: مگر ایمان نیاوردهای (ابراهیم) گفت: چرا ولی برای اینکه دلم مطمئن شود».
گفتم: آیا یافتهای که: «في الحرکات البرکات= در حرکتها برکتها هست»؟ گفت: در فرموده خدای تعالی:
﴿وَمَن يُهَاجِرۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ يَجِدۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُرَٰغَمٗا كَثِيرٗا وَسَعَةٗ﴾[النساء: ۱۰۰].
«و هر کس در راه خدا هجرت کند در زمین گریزگاههای بسیار و گشایش در امور خواهد یافت».
گفتم: یافتهای که: «کما تدین تدان = چنانکه خوار میکنی خوار شوی»؟
گفت: در فرموده خدای تعالی:
﴿مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ﴾[النساء: ۱۲۳].
«هر کس بدی انجام دهد کیفر آن را میبیند».
گفتم: آیا در آن مییابی گفتار عرب را که: «حین تَقلی تدری = چون بجوشی خواهی دانست»؟ گفت:
﴿وَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ حِينَ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ مَنۡ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾[الفرقان: ۴۲].
«چون عذاب را ببینند بزودی خواهند دانست که گمراهترین کیست».
گفتم: آیا در آن یافتهای که: « لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ» «مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نشود»؟ گفت:
﴿هَلۡ ءَامَنُكُمۡ عَلَيۡهِ إِلَّا كَمَآ أَمِنتُكُمۡ عَلَىٰٓ أَخِيهِ مِن قَبۡلُ﴾[یوسف: ۶۴].
«آیا شما را بر او ایمن دارم چنانکه پیشتر بر برادرش (یوسف) ایمن داشتم».
گفتم: آیا در آن مییابی: «من أعان ظالما سلط علیه= هر کس ظالمی را یاری دهد بر او مسلط گردد»؟ گفت:
﴿كُتِبَ عَلَيۡهِ أَنَّهُۥ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُۥ يُضِلُّهُۥ وَيَهۡدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ ٤﴾[الحج: ۴].
«بر او لازم شده که هر کس شیطان را دوست و پیشوای خود سازد شیطان او را گمراه نموده و به عذاب جهنم رهبری کند».
گفتم: آیا در آن مییابی مثل عربها را که: «لا تلد الحیة إلا حیة = مار جز مار نزاید»؟ گفت: فرموده خدای تعالی:
﴿وَلَا يَلِدُوٓاْ إِلَّا فَاجِرٗا كَفَّارٗا﴾[نوح: ۲۷].
«و از آنها جز بد کار کافر متولد نگردد».
گفتم: آیا در آن مییابی: «للحیطان آذان = دیوار گوش دارد»؟ گفت:
﴿وَفِيكُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡ﴾[التوبة: ۴۷].
«و در میان شما (مسلمانان) از آنها (منافقان) جاسوسانی هستند».
گفتم: آیا در آن مییابی: «الجاهل مرزوق والعالم محروم»؟ گفت:
﴿مَن كَانَ فِي ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ﴾[مریم: ۷۵].
«هر آنکه در مسیر گمراهی افتد خدای رحمان او را مهلت و تمکین دهد».
گفتم: آیا در آن یافتهای که: «الحلال لایأتیك إلا قوتاً، والحرام لا یأتیك إلا جزافاً» «حلال جز به مقدار قوت (نان شب) برایت نمیآید، و حرام بیحساب میآید»؟ گفت:
﴿إِذۡ تَأۡتِيهِمۡ حِيتَانُهُمۡ يَوۡمَ سَبۡتِهِمۡ شُرَّعٗا وَيَوۡمَ لَا يَسۡبِتُونَ لَا تَأۡتِيهِمۡ﴾[الأعراف: ۱۶۳].
«آنگاه که (برای امتحان) روز شنبه (که ماهی گرفتن بر آنها حرام بود) ماهیها در نهرهای کوچک کنار دریا پر میشدند و روزهای دیگر پدیدار نمیشدند».