ادماج
ابن أبیالإصبع گفته: «ادماج آن است که: متکلم غرضی را در غرض دیگر یا بدیعی را در بدیع دیگر درآمیزد، بطوری که درسخن به جز یکی از دو غرض یا یکی از دو بدیع ظاهر نباشد، مانند فرموده خدای تعالی:
﴿ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلۡأُولَىٰ وَٱلۡأٓخِرَةِۖ﴾[القصص: ۷۰].
که مبالغه در مطابقه آمیخته شده؛ زیرا که یکتایی خداوند متعال در حمد در آخرت ـ که هنگامی است که جز او کسی حمد نمیشود ـ مبالغه در توصیف یکتاییش به حمد است، و آن هر چند که در ظاهر به شکل مبالغه درآمده، ولی در باطن نیز حقیقت و مطابق با واقع میباشد، چه اینکه او پروردگار حمد در دو دنیا است.
میگویم: اولی این است که گفته شود: در این آیه غرضی در غرض دیگر آمیخته شده؛ زیرا که غرض از آن بیان یکتایی او در توصیف به حمد است و اشاره به رستاخیز و جزا در آن آمیخته شده.