قاعدهی اول: [در حذف]
الف از یاء ندا حذف میشود، مانند: (یأیها الناس)، (یأدم)، (یرب)، (یعبادی)، و از هاء تنبیه همچنین، مانند: (هؤلاء)، (هأنتم)، و نیز از (نا) در ضمیر: (انجینکم)، (آتینه).
و از همین قبیل است: (أولئک)، (لکن)، (تبرک)، و فروع چهارگانه: (الله) و (إله) هر جا واقع شوند، و (الرحمن) و (سبحن) هر جا باشند مگر: ﴿قُلۡ سُبۡحَانَ رَبِّي﴾[الإسراء: ۹۳].
و الف بعد از لام نیز حذف میگردد، مانند: (خلئف)، (خلف رسولالله)، (سلم)، (غلم)، (ایلف)، (یلقوا).
و همچنین الف بین دو لام، مثل: (الکلله)، (الضلله)، (خلل)، (للدار)، ﴿لَلَّذِي بِبَكَّةَ﴾[آلعمران: ۹۶].
و از هر اسم علمی که بیش از سه حرف باشد، مانند: ابرهیم، و صلح، و میکئیل، مگر جالوت و طالوت و هامان، و یأجوج و مأجوج، و داود چون واوش حذف شده، و اسرائل چون یائش حذف شده.
و در هاروت و ماروت و قارون اختلاف شده است.
و الف از هر تثنیه اسم یا فعل ـ در صورتی که کنار واقع نشود حذف میگردد ـ مانند: (رجلن)، (یعلمن)، (أضلنا)، (ان هذان)، مگر: (بما قدمت یداک).
و نیز از جمع سالم خواه مذکر باشد یا مؤنث، مانند: (اللعنون)، (ملقوا ربهم) مگر (طاغون) در سورههای الذاریات و الطور، و (کراماً کاتبین)، و مگر: (روضات) در سورهی شوری، و (آیات للسائلین)، (مکر فی آیاتنا) و (آیاتنا بینات) در سورهی یونس، و مگر در صورتی که پس از آن همزهای باشد، مانند: (الصائمین والصائمات)، یا تشدید باشد مثل: (الضالین)، و (الصافات)، پس اگر در آن کلمه الف دومی باشد آن نیز حذف میگردد، مگر (سبع سموات) در سورهی فصلت.
و از هر جمعی که بر وزن (مفاعل) و امثال آن باشد نیز الف حذف میگردد، مانند: المسجد، و مسکن، و الیتمی، و النصری، و المسکین، و الخبئث، و الملئکه، و الف دوم (خطینا) هر جا که واقع شود.
و از هر عدد مانند: ثَلث و ثُلث، و (سحر) هر جای قرآن واقع شود مگر در آخر سورهی الذاریات، ـ و اگر تثنیه گردد هر دو الف آن حذف میگردد ـ ، و القیمه، و الشیطن، و سلطن، و تعلی، و اللتی، و اللئی، و خلق، و علم، و بقدر، والأصحب، و الأنهر، و الکتب، و نکره این سه کلمه اخیر مگر در چهار موضع: (لکل أجل کتاب)، (کتاب معلوم)، (کتاب ربک)، (کتاب مبین) در سورهی النمل، و نیز از بسمله، و بسمالله مجراها، و از اول فصل امر از (سأل).
و از هر کلمهای که دو یا سه الف در آن جمع باشد، مانند: ءادم، ءاخر، ءأشفقتم، ءانذرتم.
و از رءا هر جا که واقع شود مگر (مارأی)، و (ولقدرأی) در سورهی النجم، و نیز نأی و ءالئن، مگر ﴿فَمَن يَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ﴾[الجن: ۹].
و دو الف از (الأیکه) مگر در سورههای الحجر و ق.
***
و یاء از هر منقوص تنویندار در حالت رفع و جر حذف میگردد، مانند: (باغ ولاعاد).
و مضاف به منقوص اگر ندا شود، مگر: ﴿يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ﴾[الزمر: ۵۳]. ﴿يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ﴾[العنکبوت: ۵۶]. در سورهی العنکبوت، و نیز اگر منادی واقع نشود، مگر: ﴿وَقُل لِّعِبَادِي﴾[الإسراء: ۵۳]. ﴿أَسۡرِ بِعِبَادِي﴾[طه: ۷۷]. در سورههای طه و حم، ﴿فَٱدۡخُلِي فِي عِبَٰدِي ٢٩ وَٱدۡخُلِي جَنَّتِي ٣٠﴾[الفجر: ۲۹-۳۰].
و با مانند منقوص نیز حذف میگردد، مانند: (ولی)، (والحواریین)، (متکئین)، (علیین)، و (یهیئ)، و (هیئ)، و (مکر السییء)، و (سیئه)، و (السیئه)، و (افعیینا)، و (یحیی) در صورتی که با ضمیر باشد نه مفرد.
و هر کجا که واقع شوند: (اطیعون)، (اتقون)، (خافون)، (ارهبون)، (فأرسلون)، و (اعبدون) مگر در سورهی یس، و (اخشون) مگر در سورهی البقره، و (یکیدون) مگر (فکیدونی جمیعاً)، و (اتبعون) مگر در سورههای آل عمران و طه، و (لاتنظرون)، و (لاتستعجلون)، و (لا تکفرون)، و (لاتقربون)، و (لا تخزون)، و (لاتفضحون)، و (یهدین)، و (سیهدین)، و (کذبون)، و (یقتلون)، و (أن یکذبون)، و (وعید)، و (الجوار)، و (بالواد)، و (المهتد) مگر در سوره الاعراف.
و واو با نظیرش حذف میگردد، مانند: (لایستون)، (فأوا)، (وإذا المؤده)، (یئوساً).
و لام ادغام شده در مثل خودش حذف میشود، مانند: (الیل)، (الذی)، مگر (الله)، (اللهم)، (اللعنه) و فروع آن، و (اللهو)، (اللغو)، (اللؤلؤ)، (اللات)، (اللهم)، (اللهب)، (اللطیف)، و (اللوامه).