الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

فصلی در باب استفهام

فصلی در باب استفهام

از اقسام انشاء استفهام است، و آن طلب فهم می‌باشد که به معنی استخبار است.

و بقولی: استخبار (= خبر گرفتن) از چیزی که گفته شده ولی کاملاً مفهوم نگردیده، پس وقتی دوباره از آن سوال کنی استفهام کرده‌ای. این فارس در فقه اللغه این را حکایت کرده است.

أدوات استفهام: همزه، هل، ما، من، أیّ، کم، کیف، أین، أنی، متی، و أیّان می‌باشد که در بحث أدوات گذشت.

و ابن مالک در مصباح گفته: وغیر از همزه بقیه أدوات همه نایب و جانشین آن هستند، وچون استفهام طلب نقش کردن صورت آنچه در خارج است در ذهن می‌باشد، لازم است که حقیقت نباشد مگر در صورتی که از شخص شک کننده‌ای که خبردار شدن را ممکن بداند و آن را باور داشته باشد، چون غیر از شاکّ اگر استفهام کند تحصیل حاصل لازم می‌آید، و اگر امکان خبردار شدن را باور نداشته باشد، استفهام برای او سودی ندارد.

و یکی از پیشوایان گفته: و آنچه در قرآن از ألفاظ استفهام آمده چنین است که در خطاب خداوند ـ که خطاب کننده است ـ علم آن استفهام از جهت اثبات یا نفی نزد او حاصل می‌باشد (یعنی او حقیقت آن را می‌داند و پرسش از ناحیه او نیست).

و علامه شمس الدین بن الصائغ در این باره کتابی تألیف کرده که آنرا روض الأفهام فی أقسام الاستفهام نامیده، وی در کتاب مزبور گفته است: عربها دامنه استفهام را وسعت داده و آنرا برای معانی خاصی از حقیقتش خارج ساخته یا آن معانی را به خورد آن داده‌اند، و مجاز در آن به همزه اختصاص ندارد برخلاف صفار که چنین پنداشته است.