قاعدهی دوم: [در زیاده]
الف پس از واو در آخر اسمهای جمع زیاد شده است، مانند: (بنوا اسرائیل)، (ملاقوا ربهم)، (أولوا الالباب)، برخلاف مفرد، مثل: (لذو علم) مگر (الربوا) و (إن امروء هلک)، و نیز آخر فعل مفرد یا جمع مرفوع یا منصوب افزوده میشود، مگر (جاءو) و (باءو) هر جا که واقع شوند و (عتوعتواً)، (فإن فاؤ)، (والذین تبوؤ الدار)، (عسی الله أن یعفو عنهم) در سورهی النساء، (سعو فی آیاتنا) در سبأ.
و نیز پس از همزهای که به صورت واو نگاشته شده باشد افزوده میگردد، مانند: (تفتؤا) و در (مائه) و (مائتین)، و (الظنونا)، و (الرسولا)، و (السبیلا)، و (لاتقولن لشایءٍ)، و (لا أذبحنه)، (و لا أوضعوا) و (لا إلی الله)، و (لا الی الجحیم)، و (لاتایئسوا)، و (انه لایایئس)، و (أفلم یایئس).
و بین یاء و جیم در: (جایء) در سورهی الزمر و الفجر، و (ابن) همه جا با همزه نوشته شده است.
و نیز افزوده شده در: (نبایء المرسلین)، و (ملإبه) و (ملإیهم) و (من آنائی الیل) در سورهی طه، (من تلقائی نفسی)، (من ورائی حجاب) در سورهی شوری، و (ایتائی ذیالقربی) در سورهی النحل، و (لقائی الآخره) در سورهی الروم، (بأییکم المفتون)، (بنیناها بأیید)، (أفأین مات)، (أفأین مت).
و در (اولوا) و فروع آن واو افزوده شده، و نیز در (ساوریکم).
مراکشی گفته: بدین جهت این حروف در این کلمات (جایء)، و (نبایء) و مانند اینها زیاد شده تا هولانگیز و نشانگر تفخیم و تهدید و وعید بوده باشد، همچنان که در (بأیید) برای تعظیم نیروی خداوند متعال که آسمان را با آن بنا نهاد، و هیچ نیرویی به آن شباهت ندارد، افزوده شده است.
و کرمانی در عجایب گفته: شکل فتحه در خطهای پیش از خط عربی به صورت الف، و ضمه به صورت واو، و کسره به صورت یاء بود، مثلاً: (لا أوضعوا) و مانند آن را با الف به جای فتحه نوشتند، و (ایتائی ذی القربی) را با یاء به جای کسره، و (اولئک) و امثال آن را با واو به جای ضمه مینوشتند؛ زیرا که به آغاز پیدایش خط قریبالعهد بودند.