تذکر
از جمله مسائل فهم شناخت تفاسیر وارد شده از صحابه بر اساس قراءت مخصوص میباشد؛ چون گاهی از آنها دو تفسیر درباره یک آیه میرسد که با هم مختلف میباشند، پس گمان میشود که اختلاف است و حال آنکه اختلاف نیست؛ بلکه هر تفسیری بنا بر یک قرائت است، و گذشتگان متعرض این نوع شدهاند، ابن جریر درباره فرموده خدای تعالی: ﴿لَقَالُوٓاْ إِنَّمَا سُكِّرَتۡ أَبۡصَٰرُنَا﴾[الحجر: ۱۵]. از طرق ابن عباس و غیر او آورده که: «سکرت» به معنی «بسته شد» میباشد، و از طرق دیگری آمده که به معنی: «گرفته شد» است.
سپس از قتاده آورده که گفت: هر کس «سکرت» به تشدید بخواند یعنی: «بسته شده»، و هر کس «سُکِرت» بخواند یعنی: «جادو شده» است.
و این جمع از قتاده نفیس و جالب است. و مثل این است فرموده خدای تعالی: ﴿سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٖ﴾[ابراهیم: ۵۰]. ابن جریر از حسن آورده که همان است که به شتران میمالند.
و از طرق دیگری از او و غیر او آورده که مس ذوب شده است. و اینها دو قول نیستند، بلکه دومی تفسیر قرائت: «من قطر آن» به تنوین «قطر» که مس است و «آن» سخت گداخته، چنان که ابن أبیحاتم این چنین از سعیدبن جبیر آورده است.
و مثالهای این نوع بسیار است که کتاب اسرار التنزیل ما متعهد بیان آن است، و در مدتی پیش بنابراین مبنی بر اختلافی که از ابن عباس و دیگران در تفسیر آیه: (أو لامستم) وارد شده تخریج کردهام که آیا جماع است یا دست مالیدن؟ که اولی تفسیر قراءت (لامستم) و دومی تفسیر قراءت: (لمستم) بوده و اختلافی در بین نیست.