قاعده
شایسته است تا آنجا که میشود تقدیر کمتر گردد، تا کمتر با اصل مخالفت شود، از همین روی سخن فارسی درباره:
﴿وَٱلَّٰٓـِٔي لَمۡ يَحِضۡنَ﴾[الطلاق: ۴].
تضعیف شده که: تقدیر «فعدّتهن ثلاثة أشهر» باشد و بهتر آن است که «کذلک» تقدیر شود. شیخ عزالدین گفته: و از محذوفات تقدیر نشود جز آنکه موافقتش با مقصود شدیدتر و فصیحتر باشد؛ زیرا که عربها تقدیر نمیگیرند مگر آن را که اگر تلفظ میکردند در آن سخن زیباتر و مناسبتر بود، چنانکه این امر را در آنچه به لفظ آید نیز رعایت میکنند، مانند:
﴿جَعَلَ ٱللَّهُ ٱلۡكَعۡبَةَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ قِيَٰمٗا لِّلنَّاسِ﴾[المائدة: ۹۷].
ابوعلی چنین تقدیر کرده: «جعل الله نصب الکعبة» و دیگری: «حرمة الکعبه» تقدیر گرفته، و این أولی است؛ زیرا که تقدیر حرمت در هدی و قلائد و شهرالحرام بدون تردید فصیح است، ولی تقدیر نصب از فصاحت بدور است، گفته: و هر کجا محذوف بین خوب و خوبتر مردد باشد، تقدیر خوبتر لازم است،؛ زیرا که خداوند کتابش را به عنوان أحسن الحدیث معرفی نموده، پس باید که محذوف آن نیز خوبترین محذوفات باشد، همچنان که ملفوظ آن خوبترین ملفوظات است. گفته: و هرگاه مردد شد بین اینکه مجمل باشد یا مبین، پس تقدیر مبین بهتر است، مانند:
﴿وَدَاوُۥدَ وَسُلَيۡمَٰنَ إِذۡ يَحۡكُمَانِ فِي ٱلۡحَرۡثِ﴾[الأنبیاء: ۷۸].
میتوانی «فی أمر الحرث» تقدیر بگیری یا «فی تضمین الحرث» و این دومی أولی است؛ زیرا که مطلب تعیین شده، به خلاف أمر که مجمل است و انواع مختلفی دارد.