الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

البقره

البقره

ابن مردویه و حاکم در مستدرک خود ضمن صحیح شمردن خبر آتی از طریق أبی نضره از ابوسعید خدری آورده که: رسول خدا صدرباره فرموده خداوند:

﴿وَلَهُمۡ فِيهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞ[البقرة: ۲۵].

«و برای آنهاست در بهشت همسرانی پاکیزه».

فرمود: «از حیض و غائط و آب بینی ود هان».

ابن کثیر در تفسیر خود گفته: در سند این خبر ربعی است که ابن حبان درباره‌اش گفته: استدلال به او جایز نیست، گفته که: پس صحیح شمردن حاکم آن را محل نظر است. سپس در تاریخ ابن کثیر دیدم که می‌گوید: این حدیث حسن است.

و ابن جریر به سندی که رجال آن ثقه هستند از عمروبن قیس ملائی از مردی از اهل شام که او را به نیکی تعریف کرده آورده است که گفت: عرض شد: یا رسول‌الله عدل چیست؟ فرمود: «عدل فدیه است» این حدیث مرسل خوبی است که آن را سند مرفوع متصلی از ابن عباس کمک من کند.

و شیخین از ابوهریره از پیغمبر صآورده‌اند که فرمود: «به بنی اسرائیل گفته شد:

﴿وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُولُواْ حِطَّةٞ[البقرة: ۵۸].

«و از آن در (معبد بیت‌المقدس) با سجود داخل شوید و بگویید: حطه = خدایا بیامرز».

پس آنها با مقعدهای خود وارد شدند، و [به جای حطه] حبه فی شعره = دانه‌ای در مویی، در این قول تفسیرِ فرموده‌ی خداوند است:

﴿قَوۡلًا غَيۡرَ ٱلَّذِي قِيلَ لَهُمۡ[البقرة: ۵۹].

«سخنی جز آنچه به آنان گفته شده بود».

و ترمذی و غیر او به سند حسنی از ابوسعید خدری از رسول خداصآورده که فرمود: «ویل دره‌ای است در جهنم، کافر چهل سال در آن سقوط می‌کند پیش از آنکه به آخر آن برسد».

و امام احمد به همین سند از ابوسعید از رسول خداصآورده که فرمود: «هر کجای قرآن قنوت ذکر شده طاعت است»، و خطیب در همین روایت به سندی که در آن مجهولانی هستند که از امام مالک از نافع از ابن عمر از پیغمبر اکرمصدرباره فرموده‌ی خداوند:

﴿يَتۡلُونَهُۥ حَقَّ تِلَاوَتِهِۦٓ[البقرة: ۱۲۱].

«حق تلاوت کتاب را به جای آوردند».

فرمود: «حق پیروی از آن را ادا کنند».

و ابن مردویه به سند ضعیفی از علی بن أبی طالب ساز پیغمبر صدرباره فرموده‌ی خداوند:

﴿لَا يَنَالُ عَهۡدِي ٱلظَّٰلِمِينَ[البقرة: ۱۲۴].

«عهد من به ظالمان نرسد».

آورده که فرمود: «جز در کار نیک اطاعت نیست» این حدیث شاهدی دارد که آن را ابن ابی حاتم از ابن عباس موقوفاً آورده به این عبارت: «برای هیچ ظالمی بر تو عهدی نیست که او را در معصیت خداوند اطاعت کنی».

و امام احمد و ترمذی و حاکم ـ که دو نفر اخیر آن را صحیح هم دانسته‌اند ـ از ابوسعید خدری از پیغمبر صآورده‌اند که درباره آیه:

﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا[البقرة: ۱۴۳].

«و این چنین شما را امتی وسط قرار دادیم».

فرمود: [وسط] یعنی: عادل.

و شیخین و دیگران از ابوسعید خدری از پیغمبر اکرم صآورده‌اند که فرمود: «روز قیامت نوح فرا خوانده می‌شود پس به او گویند: آیا ابلاغ کردی؟ می‌گوید: بله، پس قوم او را فرا خوانده و به آنان گفته می‌شود: آیا به شما ابلاغ کرد [رسالت الهی] را؟ می‌گویند: نه ترساننده‌ای برای ما آمد و نه کسی آمد، پس به نوح گفته می‌شود: چه کسی برای تو شهادت می‌دهد؟ می‌گوید: محمد و امت او، فرمود: و این است فرموده‌ی خدای تعالی:

﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا[البقرة: ۱۴۳].

وسط: عدل است، پس شما فرا خوانده شوید، و برای او ابلاغ [رسالت] را شهادت خواهید داد، و من بر شما گواهی دهم».

جمله: «وسط عدل است» مرفوع [حدیث] است، و مدرج [اضافه شده] نیست، ابن حجر در شرح صحیح بخاری به این توجه داده است.

و ابوالشیخ و دیلمی در مسند الفردوس از طریق جویبر از ضحاک از ابن عباس آورده‌اند که گفت: رسول خدا صدرباره فرموده‌ی خدای تعالی

﴿فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ[البقرة: ۱۵۲].

«پس مرا یاد کنید شما را یاد کنم».

فرمود: خداوند می‌فرماید: ای گروه بندگان مرا به طاعت و فرمانبرداری یاد کنید، شما را با آمرزش خود یاد کنم.

و طبرانی از ابوامامه آورده که گفت: بند نعلین پیغمبر صقطع شد، پس آن جناب استرجاع (= إنا لله و إنا إلیه راجعون) گفت، عرضه داشتند: یا رسول الله این هم مصیبت است! فرمود: «هر ناخوشایندی که به مؤمن برسد مصیبت است». شواهد بسیاری نیز دارد.

و ابن ماجه و ابن ابی حاتم از براءبن عازب آورده‌اند که گفت: در تشییع جنازه‌ای در خدمت پیغمبر صبودیم، پس آن حضرت فرمود: «همانا کافر میان دو چشمش زده می‌شود پس هر جنبنده‌ای غیر از جن و انس آن را می‌شنود، و هر جنبنده‌ای که آن را بشنود او را لعنت می‌کند، پس این است فرموده خداوند:

﴿وَيَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ[البقرة: ۱۵۹].

«و لعنت كنندگان او را لعنت می‌كنند».

و طبرانی از ابوامامه آورده که گفت: رسول خدا صدرباره:

﴿ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞ[البقرة: ۱۹۷].

«حج ماه‌های معلومی است».

فرمود: شوال، و ذی‌القعده، و ذی‌الحجه.

و طبرانی به سندی که بد نیست از ابن عباس آورده که گفت: رسول خداصدرباره فرموده خداوند: ﴿فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّ[البقرة: ۱۹۷]. فرمود: رفث: توجه به جماع با زنان، و فسوق: گناهان، و جدال: جدل کردن شخص با رفیق خویش است.

و ابوداود از عطاء آورده که از او درباره لغو در یمین (= سوگند بیهوده) سؤال شد، گفت که: عایشه صدیقه گفت: رسول خدا صفرمود: «آن است که مرد در خانه‌اش بگوید: نه به خدا، و بله به خدا»، این حدیث را امام بخاری موقوف بر ام المؤمنین عایشه آورده است.

و امام احمد و غیر او از ابورزین اسدی آورده‌اند که گفت: مردی عرضه داشت: یا رسول الله، اینکه خداوند فرموده:

﴿ٱلطَّلَٰقُ مَرَّتَانِ[البقرة: ۲۲۹].

«طلاق دو بار است».

پس طلاق سوم کو؟ فرمود: تسریح به احسان = رها کردن با نیکی، سومین طلاق را می‌رساند.

و ابن مردویه از انس سآورده که گفت: مردی به خدمت رسول خدا صآمد و گفت: ای رسول خدا، خداوند طلاق را دوبار ذکر کرده پس طلاق سوم کو؟ فرمود: امساک بمعروف او تسریح به احسان [که در قسمت بعدی آیه آمده].

و طبرانی به سندی که بد نیست از طریق ابن لهیعه از عمروبن شعیب از پدرش از جدش از رسول خدا صآورده که فرمود: «آن که گره نکاح را در دست دارد شوهر است».

و ترمذی و ابن حبان در صحیح خود از ابن مسعود آورده‌اند که گفت: رسول خدا صفرمود: «صلاة وسطی نماز عصر است».

و امام احمد و ترمذی ـ که آن را صحیح هم شمرده ـ از سمره آورده‌اند که رسول خدا صفرمود: «صلاة وسطی نماز عصر می‌باشد».

و نیز از ابومالک اشعری آوره که گفت: رسول خدا صفرمود: «صلاة وسطی نماز عصر است». طرق و شواهد دیگری نیز دارد.

و طبرانی از علی سآورده که رسول خدا صفرمود: «سکینه؛ باد شدید است».

و ابن مردویه از طریق جویبر از ضحاک از ابن عباس مرفوعاً آورده که درباره فرموده خداوند: ﴿يُؤۡتِي ٱلۡحِكۡمَةَ مَن يَشَآءُ[البقرة: ۲۶۹]. فرمود: قرآن است، ابن عباس گفت: منظور تفسیر آن است؛ زیرا که قرآن را نیک و بد می‌خوانند.