«مؤمنان» (به محمد ج)، «یهودیان» (پیروان موسی÷)، «مسیحیان» (پیروان عیسی) و «صابئین»
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلصَّٰبِِٔينَ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٦٢﴾[البقرة: ۶۲]
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبُِٔونَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٦٩﴾[المائدة: ۶۹]
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبِِٔينَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلۡمَجُوسَ وَٱلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡصِلُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ١٧﴾[الحج: ۱۷]
***
توضیح موضوع: «صابئين»: به عقیدهی برخی از علماء، لفظ «صابئه» اسم فاعل از مصدر «صباء» به معنای «میل» است، و کسی که از دینی به دینی دیگر میل کند، «صابی» نامیده میشود. به همین مناسبت، مسیحیانی که به ستارهپرستی میل کردهاند، و بتپرستانی که به مظاهر مجرد قائل شدهاند، «صابئین» نامیده میشود.
بعضی دیگر «صابئین» را از مصدر «سباحت» به معنای «شناوری» مشتق میدانند و معتقدند که صابئین، نخست بر ملتی از یهودیان اطلاق میشده که به کیش «یحیی بن زکریا» گرائیده بودند. و در حقیقت کیش ایشان، برزخ میان یهودیان و نصرانیت بوده است، چون افراد این امت، پس از ولادت غسل «تعمید» مییافتند آنها را «سابحین» یا «شناوران» نامیدهاند، سپس با مرور زمان، حرف سین به صاد، و حرف حاء به همزه مبدل شده است.
گروه سوم بر این عقیدهاند که این کیش، نخست دین مردم «سبأ» بوده و کلمهی «صابئین» از «سبأ» مشتق است. در مقالهی سبأ گفته شده که به احتمال قوی سبأ نخست لفظی دینی بوده و طبق نص قرآن مردم سبأ خورشید را میپرستیدهاند، بنابراین دور نیست که صابئین و ملت سبأ هر دو آیین مهرپرستی داشته باشند.
به هر حال ارباب ملل و نحل، «صابئین» را به دو ملت متمایز از یکدیگر تقسیم کردهاند: یکی صابئین موحد که از یهودیت یا مسیحیت به پرستش کواکب و ستارگان میل کردهاند، دیگر صابئین مشرک که اصولاً آیینشان ستارهپرستی بوده است. [اعلام قرآن، صص ۴۱۱-۴۱۲- دائرة المعارف اسلامی، ملل و نحل شهرستانی].
و علت اختلاف و گفتگو دربارهی این گروه این است که در اثر کمی جمعیت آنها و اصرار آنها به نهان داشتن آیینشان و منع از دعوت و تبلیغ و اعتقاد بر ا ینکه آیین آنها، آیین اختصاصی است نه عمومی و پیامبرشان فقط برای نجات آنها مبعوث شده است و بس، وضع آنها به صورت اسرارآمیزی درآمده و جمعیت آنها به سوی انقراض میرود.
به هر حال نام این گروه در سورههای بقره، مائده و حج در کنار یهود، نصاری، مجوس و مشرکین آمده است، و معلوم میشود که «صابئین» غیر از چهار دستهی مذکورند، و پیروان این آیین نیز همانند سایر اهل کتاب به اسلام دعوت شدهاند.