تشویق به کار و تلاش و سازندگی و آبادسازی زمین
﴿وَلِكُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا يَعۡمَلُونَ١٣٢﴾[الأنعام: ۱۳۲]
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَكُمۡ خَلَٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِ وَرَفَعَ بَعۡضَكُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّيَبۡلُوَكُمۡ فِي مَآ ءَاتَىٰكُمۡۗ...﴾[الأنعام: ۱۶۵]
﴿وَٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَكُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ عَادٖ وَبَوَّأَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورٗا وَتَنۡحِتُونَ ٱلۡجِبَالَ بُيُوتٗاۖ فَٱذۡكُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ٧٤﴾[الأعراف: ۷۴]
﴿ ...قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُهۡلِكَ عَدُوَّكُمۡ وَيَسۡتَخۡلِفَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ﴾[الأعراف: ۱۲۹]
﴿وَقُلِ ٱعۡمَلُواْ فَسَيَرَى ٱللَّهُ عَمَلَكُمۡ وَرَسُولُهُۥ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ١٠٥﴾[التوبة: ۱۰۵]
﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰكُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ١٤﴾[يونس: ۱۴]
﴿إِنَّا جَعَلۡنَا مَا عَلَى ٱلۡأَرۡضِ زِينَةٗ لَّهَا لِنَبۡلُوَهُمۡ أَيُّهُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا٧﴾[الكهف: ۷]
﴿وَلَقَدۡ كَتَبۡنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعۡدِ ٱلذِّكۡرِ أَنَّ ٱلۡأَرۡضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّٰلِحُونَ١٠٥﴾[الأنبياء: ۱۰۵]
﴿أَوَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَأَثَارُواْ ٱلۡأَرۡضَ وَعَمَرُوهَآ أَكۡثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِۖ...﴾[الروم: ۹]
﴿أَوَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ كَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ٢١﴾[غافر: ۲۱]
﴿أَهُمۡ يَقۡسِمُونَ رَحۡمَتَ رَبِّكَۚ نَحۡنُ قَسَمۡنَا بَيۡنَهُم مَّعِيشَتَهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَرَفَعۡنَا بَعۡضَهُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّيَتَّخِذَ بَعۡضُهُم بَعۡضٗا سُخۡرِيّٗاۗ وَرَحۡمَتُ رَبِّكَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ٣٢﴾[الزخرف: ۳۲]
﴿وَلِكُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۖ وَلِيُوَفِّيَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ١٩﴾[الأحقاف: ۱۹]
***
توضیح موضوع: در حقیقت عمل و تلاشِ مطلوب، به معنای بکارگیری و بهرهگیری آگاهانه همهی استعدادها در جهت تحقق مقاصد و اهداف شریعت در ارتباط با انسان در روی کرهی زمین است. و این مقاصد و اهداف - همچنانکه قرآن به آنها اشاره مینماید - در چهار چوب سه موضوع، معین گردیده که عبارتند از:
۱. عبادت: خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦﴾[الذاريات: ۵۶] «من پریها و انسانها را جز برای پرستش خود نیافریدهام».
۲. خلافت: در این رابطه خداوند میفرماید: ﴿إِنِّي جَاعِلٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَةٗۖ﴾[البقرة: ۳۰] «من در زمین جانشینی قرار میدهم تا به آبادانی زمین بپردازد و آن زیبانگاری و نوآوری را که برای زمین معین داشتهام به اتمام برساند».
۳. عمارت و سازندگی و آبادسازی: همچنانکه خداوند میفرماید: ﴿هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱسۡتَعۡمَرَكُمۡ فِيهَا﴾[هود: ۶۱] «خدا است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است».
این سه موضوع و محور در ارتباط تنگاتنگ با هم قرار دارند و لازمهی یکدیگرند. زیرا کار عمارت و آباد نمودن چنانچه همراه با قصد و نیّت باشد، بخشی از عبادت به حساب میآید و بخشی از ادای مسئولیت خلافت به شمار میرود. و عبادت به معنای عام و فراگیرش شامل خلافت و عمارت نیز میگردد. زیرا بدون عبادت و عمارت، خلافتی تحقق پیدا نخواهد یافت. [ر.ک: دورنمای جامعهی اسلامی، صص ۱۹۳-۱۹۲].
به هر حال، کار و تلاش اقتصادی (با توجه به همهی بخشها و زمینهای گوناگونش) چنانچه با نیّت نیکو و با روشی علمی و درست انجام پذیرد و حدود خداوند در آنها مورد توجه قرار گیرد، از بهترین و زیباترین اسباب نزدیکی به خداوند به حساب میآید و مایهی قربت خداوند خواهد شد. به ویژه کارهای تولیدی، مانند: کشاورزی و صنعت و معدن و...
پس کسانی که قدرت کار دارند، نباید بیکار بنشینند و هیچ مسلمانی حق ندارد به بهانهی این که میخواهد عبادت نماید، و یا به خدا توکل دارد، از طلب روزی و کسب معاش کوتاهی کند و هیچگاه برای کسی از آسمان زر و سیم فرستاده نمیشود.
کسانی که قدرت کسب و کار دارند و میتوانند مایحتاج خود و خانوادهشان را به دست آورند، نباید به امید صدقه و احسان دیگران از کار باز مانند. در این مورد پیامبر ج میفرماید:
«لا تحلّ الصّدقة لغنيٍ ولا لذي مرّةٍ سَوِيٍّ» [ترمذی]
«صدقه برای افراد بینیاز و افراد نیرومند و سالم، حلال نیست».
و یکی از کارهایی که پیامبر ج به شدت با آن مبارزه کرده و آن را بر مسلمانان حرام نموده، گدایی و آبروریزی و محو شخصیّت انسانی به وسیلهی توقّع از دیگران است. پیامبر ج میفرماید:
«کسی که گدایی میکند تا مال به دست آورد، این مال لکهی ننگی است بر چهرهی او تا روز قیامت. و در آن روز به صورت سنگ سرخ شده در آتش دوزخ درمیآید که باید آن را بخورد. پس هر کسی آرزو دارد آن را کم کند و هر کسی هم میخواهد آن را بیشتر نماید». [ترمذی]
و پیامبر ج با این طرز تفکر که بعضیها کار کردن و اشتغال به بعضی مشاغل را عار و بیشخصیتی میدانند، مبارزه نموده و به اصحابش میفرماید: احترام و شخصیت کامل در کار کردن است، هر نوع کاری که باشد و عار و بیشخصیتی در تنبلی و سر بار دیگران بودن است. و چنین میفرماید:
«اگر یک نفر از شما طنابش را بردارد و با آن مقداری هیزم بیاورد و آن را بفروشد و خداوند آبرو و شخصیت او را به وسیلهی این کار محفوظ نماید، بهتر از آن است که از دیگری درخواست نماید، فرق نمیکند که چیزی به او بدهند یا ندهند». [بخاری و مسلم]
بنابراین اقدام به فن و صنعت و یادگیری آن از نظر اسلام نه تنها عملی پسندیده و مباح و قابل تحسین است، بلکه همانگونه که علماء و پیشوایان دین فرمودهاند، «فرض کفایه» است به این معنی که واجب است در هر نقطهای از نقاط مملکت اسلامی تعداد کافی از مسلمانان عالِم و آگاه به فن و صنایع زمان وجود داشته باشند تا نیاز مسلمانان را برطرف نمایند، و مسلمانان باید خودشان کار خودشان را انجام دهند. هر گاه مسلمانان در رشتهای از علم و صنعت از دیگران عقب افتادند و در بین آنها کسی نباشد این عقبافتادگی را جبران نماید، همه گناهکارند مخصوصاً رؤسا و مسئولین دولت که جرم بیشتری دارند.
قرآن نیز به اکثر صنایع اشاره فرموده و بر بشر منّت گذاشته که از روی تفضیل و احسان، این نعمتها را به او بخشیده است. خداوند متعال در مورد حضرت داود و ساختن زره و ادوات جنگی میفرماید: [سبأ/۱۰و۱۱، انبیاء ۸۰]
و در مورد سلیمان و به کار گرفتن و بهرهبرداری کردن از مس گداخته و معدن و جنّیان میفرماید: [سبأ/۱۲و۱۳]
دربارهی ذوالقرنین و سدّ بزرگ و محکم وی میفرماید: [کهف / ۹۵ تا ۹۷]
خداوند داستان کشتی سازی نوح را ذکر میکند و به کشتیهای بزرگی که مانند کوه در دریا به حرکت درمیآیند، اشاره میفرماید: [شوری/۳۲]
خداوند در اکثر سورههای قرآن به صنعت صیّادی و انواع آن از قبیل صید ماهی و سایر حیواناتِ دریایی و صید حیواناتِ خشکی، و به صنعت غوّاصی به منظور استخراج درّ و اشیای نفیس دریایی اشاره فرموده است.
قرآن به نحوی اهمیّت و ارزش آهن را بیان فرموده که تا حال هیچ کتاب دینی و دنیوی نتوانسته است از او پیشی گیرد. و بعد از آنکه میفرماید، پیغمبران را برای انسان فرستادیم و کتب را بر ایشان نازل کردهایم، از اهمیت و ارزش آهن و صنعت بحث به میان میآورد و میفرماید:
﴿وَأَنزَلۡنَا ٱلۡحَدِيدَ فِيهِ بَأۡسٞ شَدِيدٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ﴾[الحديد: ۲۵]
و هر حرفه و صنعتی که مورد نیاز جامعه باشد یا به جامعه نفعی برساند، جزو عمل صالح، محسوب میشود و صاحب آن اگر از روی اخلاص و دقت آن را انجام دهد، مأجور خواهد بود.
اسلام برای بعضی از شغلها که مردم با دیدهی تحقیر به آنها مینگرند و آنها را کسر شأن خود به حساب میآورند، ارزش و احترام قائل شده است، مثلاً چوپانی که اکثر مردم آن را دست کم میگیرند و با دیدهی احترام چوپان را نمینگرند، اما پیامبراکرم ج میفرماید: «ما بعث اللهُ نبيّاً الا رعي الغنم»، «هیچ پیامبری از جانب خدا نیامده است که گوسفند نچرانده باشد». پرسیدند: شما همای رسول خدا! فرمود: «نعم. كنتُ ارعاها علي قراريط لاهل المكة». بله من گوسفندان اهل مکه را با چند قیراط مزد میچراندم. [بخاری]
از این حدیث دانسته میشود که حضرت رسول اکرم ج گوسفندان دیگران را در مقابل مقداری اجرت چرانیده است و این موضوع را هم برای پیروانش بازگو میکند تا آنها را آگاه نماید که احترام و شخصیّت برای کارگران است، نه عیّاشان و تنبلان.
از ابن عباسب روایت شده که گفت:
«حضرت داود÷ زرهساز، آدم÷ کشاورز، نوح÷ نجّار، ادریس÷ خیاط و موسی÷ چوپان بوده است». [حاکم]
بنابراین لازم است که مسلمانان به شغلی که دارند خوشحال باشند، چه هیچ یک از پیامبران بیکار و بیشغل نبودهاند. در حدیث آمده است که:
«هیچ کس هیچ وقت طعامی حلالتر از آنچه که به رنج بازویش به دست میآورد نخواهد خورد. پیامبر خدا داود÷ از ثمرهی کار و نیروی بازوی خویش نان میخورد». [بخاری]
به هر حال، بهترین طعام آن است که انسان با دسترنج خود فراهم آورده باشد. کسی که با عرق جبین و زحمت بازو، مالی را بدست میآورد، بهتر از کسانی است که بدون زحمتی دارای مال و متاعی شدهاند. زیرا انسان، مالی را که با زحمت بدست میآورد نه تنها موجب نشاط و خوشحالی او میشود، بلکه سبب تندرستی، نیرومندی، فعالیت جسمانی و تقویت بنیهی او میگردد و در ضمن در خوردن و استفاده از آن هر چه بیشتر لذت میبرد و با فکر و وجدان آسودهای از آن بهره میبرد. و کسی که ریسمانی را برمیدارد و از کوه یا مزارع پشتهای هیزم یا گیاه را برداشته و به شهر میآورد و میفروشد و عزت و کرامت خود را حفظ میکند، بسیار بهتر و آبرومندتر و شریفتر از کسی است که شب و روز در خیابانها مشغول پرسه زدن و مفتخواری است و چشم به راه دیگران است که چیزی را به او بدهند یا ندهند.