پسندیده بودن سفر برای تحصیل علم
﴿فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرۡقَةٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَةٞ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي ٱلدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَحۡذَرُونَ﴾[التوبة: ۱۲۲]
﴿قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰ هَلۡ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰٓ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمۡتَ رُشۡدٗا٦٦﴾[الكهف: ۶۶]
***
توضیح موضوع: یکی از وظایف دانش پژوه، آن است که علایق و دلبستگی خود را نسبت به دنیا و متاع دنیوی کم کند و به خاطر تحصیل علم از اهل و وطن و زادگاه خود دور شود تا اینکه برای کسب علم و دانش یک جهت و آسوده خاطر گردد زیرا که:
﴿مَّا جَعَلَ ٱللَّهُ لِرَجُلٖ مِّن قَلۡبَيۡنِ فِي جَوۡفِهِۦۚ﴾[الأحزاب: ۴]
«خداوند دو دل را در درون یک فرد قرار نداده است».
و پرواضح است که هر گاه فکر انسان متفرق و پراکنده گردد، کمتر حقایق را دریافت میکند و به همین خاطر است که گفتهاند: «العلمُ لا يعطيك بعضه حتّى تُعطيه كُلّك»: علم بعضی از خود را به تو نخواهد داد تا تو تمام تلاش خود را برای آن به کار نگیری.
از این رو، شاگرد پویای علم و دانش، باید به قدر امکان و توانایی خود، ریشهی هر گونه موانعی که او را از کسب علم و دانش منحرف و به خود مشغول میسازد، قطع کند، و پیوند و علاقه و دلبستگیهای مادی که میان او و حسّ دانشجویی و کمال طلبی و کوششهایش در تحصیل علم، سدّی ایجاد میکند، از هم بگسلد.
چرا که اگر انسان در برابر تنگناهای زندگی و تنگدستیها، صبر و خویشتنداری را در پیش گیرد، در او ظرفیّت و آمادگی کافی برای پذیرش و دریافت علم به وجود میآید، دل او از پریشانیها و اضطرابهایی که آمال و آرزوهای دور و دراز، آن را به بار آورده است، رهایی مییابد، در چنین دلی رهیده از تشویش و اضطرابهای مادی و دنیوی است که آبشخورهای حکمت و کمال روحی انسان به جوشش و فیضان میافتد.
یکی از پیشینیان میگوید: «آنکه علم و دانش حقیقی را در سایهی فرازمندی در معیشت و رفاه و آسایش زندگی، جویا گردد، سرانجام ناکام شد، ولی آنکه در عین خواری معیشت و تنگدستی، خدمت به علماء و مجالست با آنان را برگزید، توانست شاهد موفقیت و کامیابی را در آغوش گیرد و پیروزمندانه در عرصهی علم، چهره گشاید. و هیچ کس نمیتواند به این علم و دانش نائل گردد، مگر آنکه دکّهی تجارت و مرکز و کانون انتفاعی خود را تعطیل نموده، و باغ و بوستانش را به ویرانی کشاند و از دوستانش فاصله گیرد و اگر یکی از نزدیکترین خاندان خود را از دست بدهد در کنار جنازهی او حضور نیابد.» البته منظور این است که طالب علم باید از هر گونه علایق و پیوندهای مادی ببرد تا به مطلوب و وصال معشوقِ علمی خویش نائل گردد، و مسلماً افرادی که دلهای آنان در گرو آمال گوناگون، دستخوش پریشانی و تشویش و اضطراب است و فکر آنان به خاطر تراکم مشاغل انتفاعی و مادی، فاقد تمرکز در مسائل علمی است، نمیتوانند به هدف مطلوب خود از لحاظ بینش و دانش نائل شوند.