نزول حضرت عیسی÷
﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكُونُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا١٥٩﴾[النساء: ۱۵۹]
﴿وَلَمَّا ضُرِبَ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوۡمُكَ مِنۡهُ يَصِدُّونَ٥٧﴾[الزخرف: ۵۷]
﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ إِنَّكُمۡ ظَلَمۡتُمۡ أَنفُسَكُم بِٱتِّخَاذِكُمُ ٱلۡعِجۡلَ فَتُوبُوٓاْ إِلَىٰ بَارِئِكُمۡ فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ عِندَ بَارِئِكُمۡ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ٥٤﴾[البقرة: ۵۴]
***
توضیح موضوع: بعد از خروج دجّال و فساد در زمین، خداوند حضرت عیسی÷ را به زمین نازل میکند، و نزول او در شرق دمشق کنار «منارة البيضاء» است که بر آن دو پارچهی مزیّن و ملوّن به ورس و زعفران، وجود دارد.
عیسی÷ دو کف دستش را روی بالهای دو فرشته گذاشته است و وقتی سرش را فرود میآورد از آن قطرههای آب میریزد و هنگامی که سرش را بالا میبرد، قطرات آبی مانند مروارید و لؤلؤ از او پایین میافتد و هیچ کافری نمیتواند هوای نَفَس او را درک کند مگر اینکه میمیرد.
نزول او در میان افرادی صورت میگیرد که در راه حق، قتال و پیکار میکنند و همه جمع شدهاند تا به جنگ دجّال بروند، پس ناگهان عیسی÷ در هنگام اقامهی نماز نازل میشود و امیر آنان [مهدی] را امام قرار میدهد و خود همراه دیگران به او اقتدا میکند، سپس به تعقیب دجّال میپردازد تا اینکه در کنار دروازهی «لدّ» او را مییابد و به قتل میرساند. و به عنوان حاکمی عادل و امامی دادگر در میان مردم زندگی به سر میکند. صلیب را میشکند، خوک را میکشد، و جزیه را برمیدارد، و با شریعت حضرت محمد ج حکم میکند، و هنگام نزول، دین و آیین جدیدی را همراه خود نمیآورد، چون دین اسلام خاتم ادیان دیگر است و تا روز قیامت باقی میماند و نسخ نمیگردد، و حضرت عیسی÷ حاکمی از حاکمان این امّت، و مجدّد دین اسلام است، چرا که پیامبری بعد از حضرت محمد ج وجود ندارد.
و زمان عیسی÷، زمان امنیّت، خیر، برکت، سلامت و خوشی است. خداوند در آن زمان باران فراوان نازل میکند و زمین حاصلخیز و پربرکت میشود و آب فوران میکند و حقد و کینه و بغض و حسد باقی نمیماند.
و حضرت عیسی÷ بعد از نزول، هفت سال و براساس برخی روایات، چهار سال در زمین باقی میماند. و علماء دربارهی حکمت نزول عیسی÷ در آخر الزمان (جدا از سایر پیامبران) اینگونه نتیجهگیری کردهاند:
۱. رد بر یهود که میگویند: عیسی را کشتهاند. خداوند به این طریق کذب آنها را آشکار میکند، و حضرت عیسی÷ رئیس آنان دجال و یهودیان تابعش را به قتل میرساند.
۲. اختصاص نزول در آخر الزمان به عیسی بن مریم÷ به خاطر این است که پیامبر ج فرمود: «من از همهی مردم به عیسی÷ نزدیکترم و بین من و او هیچ پیامبری وجود ندارد.» [بخاری]. پس پیامبر خدا ج خصوصیترین و نزدیکترین فرد به اوست، و عیسی÷ مژده داده است که پیامبری بعد از او خواهد آمد، لذا مردم را به تصدیق و ایمان به او دعوت کرد.
۳. یکی از اهداف فرود آمدن حضرت عیسی÷ از آسمان، استیصال فتنهی دجّال و قتل دجّال است، زیرا دجّال مدّعی الوهیّت میباشد، و حضرت عیسی÷ جهت اقامهی توحید خداوندی او را به جرم دعوت به سوی الوهیّت غیر الله، به قتل میرساند که بر اثر آن، گمراهی امّت خود او (مسیحیان) که او را «الله» میدانند از قتل کردنش دجّال را باطل قرار میگیرد و برای مسیحیان خاطرنشان میشود که جز خدا، دیگری را اله و معبود قرار دادن، چنان عقیدهای است که مستوجب قتل است.
۴. بانی و مؤسس فتنههای جهان قوم یهود و نصاری هستند، و اساس معاشرت تهذیب جدید و رفتار فاسقانهی حکومتهای ستمگر و انسانکش را نیروهای مسیحی در دنیا طرحریزی کردهاند، از این رو تدبیری بهتر از نزول عیسی÷ برای اصلاح جامعهای که اقوام مسیحی و یهودی در آن حکمرانی میکنند، امکانپذیر نیست.