حروف تهجّی که در اول سورههای قرآن آمده است (حروف مقطّعهی قرآن)
﴿الٓمٓ١﴾[البقرة: ۱] ۳ آل عمران ۲۹ عنكبوت ۳۰ الروم ۳۱ لقمان ۳۲ سجده
﴿الٓمٓصٓ١﴾[الأعراف: ۱]
﴿الٓرۚ﴾[يونس: ۱] ۱۱ هود ۱۲ يوسف ۱۴ ابراهيم ۱۵ حجر
﴿الٓمٓرۚ ﴾[الرعد: ۱]
﴿كٓهيعٓصٓ١﴾[مريم: ۱]
﴿طه١﴾[طه: ۱]
﴿طسٓمٓ١﴾[القصص: ۱]
﴿طسٓۚ﴾[النمل: ۱]
﴿يسٓ١﴾[يس: ۱]
﴿صٓۚ﴾[ص: ۱]
﴿حمٓ١﴾[غافر: ۱] ۴۱ فصلت ۴۳ زخرف ۴۴ دخان ۴۵ جاثيه ۴۶ احقاف
﴿حمٓ١ عٓسٓقٓ٢﴾[الشورى: ۱-۲]
﴿قٓۚ﴾[ق: ۱]
﴿نٓۚ﴾[القلم: ۱]
***
توضیح موضوع: حروف مقطّعه (حرفهای بریده از هم) عبارتند از: نام چهارده حرف الفبای زبان عربی، یعنی «ا، ن، ه ، س، ي، ص، ل، ح، ق، ط، ر، م، ع، ك» که در این جمله «انّه سیصلح قُطر معک» جمع شدهاند و نامهای این چهارده حرف در آغاز بیست و نه سورهی قرآن به پنج شکل نمایان گشته است:
اوّل: به شکل یک حرفی و در سه قالب و در سه سوره: ۱) «ن» در سورهی «ن» ۲) «ق» در سورهی «ق» ۳) «ص» در سورهی «ص».
دوّم: به شکل دو حرفی و در چهار قالب و نه سوره: ۱) «طه» در سورهی طه ۲) «طس» در سورهی نمل ۳) «حم» در شش سورهی مؤمن، فصّلت، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف ۴) «یس» در سورهی یس.
سوّم: در شکل سه حرفی، و در سه قالب و در سیزده سوره: ۱) «الم» در شش سورهی بقره، آل عمران، عنکبوت، روم، لقمان و سجده... ۲) «الر» در پنج سورهی یونس، هود، یوسف، ابراهیم و حجر ۳) در قالب «طسم» در دو سورهی شعراء و قصص.
چهارم: در شکل چهارحرفی و در دو قالب: ۱) در قالب «المص» در سورهی اعراف ۲) در قالب «المر» در سورهی رعد.
پنجم: در شکل پنج حرفی و در دو قالب: ۱) در قالب «کهیعص» در سورهی مریم ۲) در قالب «حمعسق» در سورهی شوری.
در کتابهای تفسیر و علوم قرآنی نزدیک به چهل نوع تفسیر و معنی برای حروف مقطّعه مشاهده میشود که مشهورترین آنها عبارتند از:
۱- قرآن معجزهی الهی از همین حروفِ الفباء، تألیف یافته که در اختیار همه است، و اگر شما نیز میتوانید از این حروف، کلام معجزهآمیز بیاورید.
۲- این حروف، نام همان سورهای است که در ابتدایش آمده است.
۳- این حروف، اشاره به اسم اعظم الهی دارد.
۴- این حروف، نوعی سوگند و قسم الهی است.
۵- این حروف از اسرار بین خداوند و پیامبر اکرم ج است.
علامه زمخشری، بیضاوی، ابن تیمیه و حافظ مزّی میگویند: فواتح سور در قرآن آمدهاند، فقط برای اینکه دلالت کنند بر آنکه این کتاب کریم از همان حروف الفبای معروف، تألیف یافته است و بعضی از این حروف به صورت منفرد و مقطّع (بریده از هم) آمدهاند (بدون آنکه کلمهای بسازند)، و هم حروف الفباء به صورت مجتمع و تألیف یافته در کلمات قرآن به کار رفتهاند، به این منظور که برای عربزبانان روشن گردد که قرآن با همان حروفی نازل شده است که آنان یاد دارند و این سرزنش و توبیخی باشد برای آنان و نشانهای برای ناتوانی آنان از آوردن همانند قرآن به حساب بیاید.
و شاید بهترین نظر همین باشد، زیرا در میان صد و چهارده سورهی قرآن که ۲۹ سورهی آن با حروف مقطّعه شروع میشود. در ۲۴ مورد بعد از این حروف، سخن از قرآن و معجزه بودن آن است، یعنی وحی و کلام خداوند نیز با استفاده از همین حروف است، حروفی که در دسترس همهی افراد بشری است، البته خداوند با این حروف، کتابی نازل کرده که معجزه است، آیا انسان نیز میتواند چنین کتابی فراهم کند.
و جالب اینجاست که در هیچ یک از تواریخ ندیدهایم که عرب جاهلی و مشرکان مکه، وجود حروف مقطّعه را در آغاز بسیاری از سورههای قرآن بر پیامبر اکرم ج خرده و عیب بگیرند و آن را وسیلهای برای استهزاء و سخریه قرار دهند، و این خود میرساند که گویا آنها نیز از اسرار وجود حروف مقطّعه کاملاً بیخبر نبودهاند، چرا که قرآن آنها را دعوت به مقابله به مثل کرد و همه از آوردن مانند آن اظهار عجز کردند و در برابر فصاحت و بلاغت آن زانو زدند.
و اگر معانی و مفاهیم حروف مقطعه پوشیده و مخفی بود، هرگز آن دشمنان قسم خورده و زخم خورده از قرآن و پیامبر ساکت نمینشستند و بر پیامبر ج خرده میگرفتند و آن را وسیلهای برای استهزاء و تمسخر قرار میدادند. و آنها میدانستند که خداوند عربها را با این حروف مقطّعه به مبارزه با قرآن فرا میخواند، بدین معنی که این حروف به حروف هجای زبان عربی اشاره دارد تا به اعراب اعلام کند که قرآن، مرکّب و تألیف یافته از همان حروفی است که خودشان با آن سخن میگویند، پس اگر مدّعی هستند که قرآن کلام خداوند نیست، نظیر وشبیه آن را بیاورند، و چون عجز و ناتوانی آنان در این مبارزه و هماورد طلبی، آشکار است، بنابراین، حجّت بر آنان بلیغتر و رساتر میگردد، زیرا با وجود آن که قرآن از حروف مورد تکلّمشان خارج نیست، نفس این واقعیت که نمیتوانند همانند آن را ساخته و برای مبارزه با آن به میدان آورند، خود برهانی روشن بر حقانیّت قرآن کریم و الهی بودن آن میباشد.
درست همانطور که خداوند بزرگ از خاک، موجوداتی همچون انسان، با آن ساختمان شگفتانگیز، و انواع پرندگان زیبا، و جانداران متنوع، و گیاهان و گلهای رنگارنگ و میوههای خوشمزه میآفریند، و ما از آن کاسه و کوزه، و خشت و آجر میسازیم، همچنین خداوند از حروف الفبا و حروف مقطّعه و کلمات معمولی، مطالب و معانیِ بلند را در قالب الفاظ زیبا و کلمات موزون ریخته و اسلوب خاصّی در آن به کار برد که همه انگشت حیرت به دندان گرفتهاند.
آری، همین حروف (به سان خاک) در اختیار انسانها نیز هست، ولی توانایی ندارند که ترکیبها و جملهبندیهایی به سان قرآن ابداع کنند.