ج) «تختهای کوتاه»
که نقطه مقابل آن عرش است که به معنای «تخت پایه بلند» است.
اما در اینکه مراد از «کرسی خداوند که همهی آسمانها و زمین را در بر میگیرد» علماء و دانشمندان اسلامی اظهار نظرهای مختلفی را کردهاند: گروهی گفتهاند: مراد از کرسی خداوند، منطقهی قلمرو حکومت الهی است، یعنی خداوند بر همهی آسمانها و زمین حکومت و فرمانروایی میکند و منطقهی نفوذ او همه جا را در بر گرفته؛ و به این ترتیب کرسی خداوند، مجموعهی عالم ماده اعم از زمین و ستارگان و کهکشانها و سحابیها است.
و گروهی گفتهاند: که مراد از کرسی، منطقهی نفوذ علم خداوند به جمیع آسمانها و زمین است، یعنی علم خداوند به تمام آسمانها و زمین احاطه دارد و چیزی از قلمرو نفوذ علم او بیرون نیست.
و گروهی گفتهاند: که مراد از کرسی، موجودی وسیعتر از تمام آسمانها و زمین است که از هر سو آنها را احاطه کرده است. از دیدگاه این گروه از علماء «کرسی» نیز یکی از آفریدههای خدا است که در زیر عرش قرار دارد و از همهی آسمانها و زمین، بزرگتر است. این گروه میگویند: ما بر آنیم که واجب است تا ما به «کرسی» همانگونه که در قرآن مجید آمده است ایمان داشته باشیم و حق تعالی خود به مراد خویش از آنها داناتر است.
و ابن عباسب میگوید: «کرسیِ حق تعالی، محل و موضع هر دو قدم اوست». و به قولی دیگر، مراد از کرسی، عظمت و بزرگی خداوندﻷ است.
به هر حال، علماء و اندیشمندان خَلف، «کرسی» را کنایه از قدرت و حکومت خدا میدانند که آسمانها و زمین را در برگرفته است و با آنکه جهان بس وسیع و گسترده است و زمین نسبت به آن همچون حلقهی انگشتر در بیابان است ولی با همهی اینها حفظ و نگهداری آنها برای خداوند سنگین نیست.
به هر حال گروهی از علماء و اندیشمندان اسلامی، «مذهب تفویض و واگذاری امر به خداوند» را برگزیدهاند و گفتهاند: که ما به این قبیل اوصاف که در قرآن آمده ایمان داریم و در تفسیر آنها تعمّق و غور نمیکنیم، لذا از تأویل خودداری میکنیم و میگوئیم: خدا داناتر است به حقیقت آن، در حالی که تشبیه و جسمانی بودن خدا را رد میکنیم.
ولی گروهی از علماء به ناچار به تأویل الفاظی که دال بر جسمانیت و حلولاند پرداختند و آنها را بر معانی مجازی حمل کردند به حسب تناسب آن معانی با مقام الهی، مادامی که زبان و لغت احتمال آن معانی را داشت، زیرا معانیِ مجازی که در قرآن و سنّت به کار رفته، بیشتر از معانی حقیقی است. از این رو راه سَلف سالمتر، و راه خَلف استوارتر است، چرا که در موضع دفاع از عدم حدوث خداوند و نفی جسمانیّت از او، و زدودن شک و تردید از عقیده، یا در حالتی که شخص بدون تعمق و اندیشه در شناختِ معانی آنها به نصوص ایمان نمیآورد، رأی گروه دوم بهتر است، مادامی که زبان عربی احتمال چنین معنی و تأویل را داشته باشد و با سایر آیات قرآن موافق و سازگار باشد.