نهی از «رهبانیّت» و ترک ازدواج برای کسی که توانایی ازدواج را داشته باشد
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَيِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكُمۡ وَلَا تَعۡتَدُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ٨٧﴾[المائدة: ۸۷]
***
توضیح موضوع: اسلام همانگونه که در مقابل بیبند و باری و آزاد ساختن غریزهی جنسی به مبارزه برخاسته و زنا و کلیّهی چیزهایی را که موجب نزدیک شدن به آن میگردد، حرام کرده است، با سرکوب و خنثی کردن غریزهی جنسی نیز مخالف است. لذا مردم را به ازدواج دعوت نموده و از کنارهگیری از زنان و خصی نمودن مردان نهی کرده است.
برای مسلمان حلال نیست به بهانهی اینکه میخواهد تنها عبادت خدا را انجام دهد از ازدواج دوری کند، در حالی که توانایی ازدواج را هم داشته باشد.
مبارزه با گوشهنشینی و عزلت (و در یک کلام رهبانیّت)، از اصول بدیهی شریعت اسلامی است، زیرا رهبانیّت با طبیعت انسان ناسازگار است و با غرایز و امیال او برخورد دارد. پیامبر ج میفرماید: «انّ الله ابدلنا بالرّهبانيّة الحنيفيّة السَّمحة»، «خداوند به جای رهبانیّت، دین حنیف و با سماحت اسلام را به ما ارزانی کرد».
و نیز میفرماید: «من کان موسراً لان ینکح ثم لم ینکح فلیس منّی» [بیهقی و طبرانی]، «کسی که امکان و توانایی ازدواج دارد، اما از انجام آن خودداری کند، از من نیست».
از این رو خودداری از ازدواج به منظور زهد و گوشهگیری و فراغت برای عبادت و نزدیکی به خدا در اسلام حرام است، خصوصاً اگر فرد مسلمان امکان و توانایی ازدواج داشته باشد، چرا که خداوند متعال در انسان «غریزهی جنسی» برای حفظ نسل آفریده و هر چیزی که آن را به طور مطلق نفی کند، مسلماً باطل است.
«زهد اسلامی» که به معنای سادگی زندگی و حذف تجمّلات و عدم اسارت در چنگال مال و مقام است، هیچ ارتباطی به مسئله رهبانیّت ندارد، زیرا رهبانیّت به معنای جدایی و بیگانگی از اجتماع است، و زهد به معنای آزادگی و وارستگی به خاطر اجتماعیتر زیستن است.