خُلع
﴿...فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَا فِيمَا ٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَعۡتَدُوهَاۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ﴾[البقرة: ۲۲۹]
***
توضیح موضوع: خُلع آن است که زن به خاطر جلب رضایت شوهرش برای طلاق دادن او، مقداری پول نقد یا اموالی را به او بدهد. در حقیقت هر گاه اختلاف بین زن و مرد شدّت گرفت و امکان ادامهی زندگی بین آنان وجود نداشت، و زن مایل به جدایی از شوهرش شد، در این صورت باید مالی را به منظور جبران ضرر ناشی از جدایی، به شوهرش بدهد، و از او درخواست جداییکند.
و شرایط خُلع عبارتند از:
۱. زن، شوهر خود را دوست نداشته باشد و خواستار جدایی از او بشود. اما اگر مرد هم از او دل خوشی نداشته و تمایل به جدایی با او را داشته باشد، درست نیست که در مقابل طلاق دادن زن، چیزی را از او بگیرد، بلکه مرد یا باید صبر کند و بسازد، یا چنانچه زندگی آنان با هم سخت و تلخ است، او را طلاق بدهد.
۲. تا جایی که امکان دارد، زن لازم است راه صبر و بردباری را در پیش گیرد و با شوهرش بسازد، امّا چنانچه نگران آن بود که دچار زیان دینی و عاطفی بشود، پس از مشورت با پدر و مادر و خویشاوندان و انسانهای آگاه و باتجربه از میان مردان و زنان، تقاضای خلع بنماید. زیرا پیامبر اکرم ج میفرماید: «هر زنی که بدون دلیل از شوهرش تقاضای طلاق کند، بوی بهشت بر او حرام است». [ابن ماجه، ابوداود و ترمذی]
۳. مرد نباید به وسیلهی اذیّت و آزار زن، زمینه را برای تقاضای طلاق از طرف او فراهم کند، چنانچه مرد عرصه را بر زن تنگ کند و کاری کند که زن متقاضی خلع بشود، هر چیزی را که از زن بگیرد، حرام و نامشروع است.
و مستحب است که شوهر برای طلاق دادن همسرِ متقاضی طلاقش، چیزی بیش از مهریّهاش را از او تقاضا نکند.
و شوهر در ایّام عدّه نمیتواند زن خود را بازگرداند. زیرا خُلع طلاق را «بائن» مینماید و خُلع به صورت «طلاق بائنه» درمیآید. یعنی اگر پس از آن خواستند زندگی مشترک را از سر بگیرند، باید دوباره عقد جدیدی انجام بشود.