فهرست موضوعی آیات قرآن

فهرست کتاب

مذمّتِ جدل و مراء و ستیزه‌جویی

مذمّتِ جدل و مراء و ستیزه‌جویی

﴿...مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلَۢاۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٌ خَصِمُونَ[الزخرف: ۵۸]

***

توضیح موضوع: پرسش‌هایی که معلم و دانش پژوه مطرح می‌سازند نباید به منظور وانمود ساختن عجز و ناتوانی و یا طعنه زدن به جنبه‌های علمی طرف باشد، بلکه باید پرسش دانش پژوه از استاد و معلم به منظور فراگیری و کسب اطلاع، و پرسش استاد از شاگرد به منظور ارشاد شاگرد به حقیقت و واقعیّت باشد، یعنی طرفین باید از سؤالهای خود، ارشاد و راهنمایی و یا استرشاد و راهیابی را در نظر گیرند. با چنین شرایطی، هدف عالی تعلیم و تربیت، رشد خود را آغاز نموده و نهال علم و دانش بارور می‌گردد. اما اگر هدف پرسش‌کننده، عبارت از خودنمایی و ستیزه‌جویی باشد و بخواهد از راه سؤال پیچ کردن، غلبه و پیروزی خویش را به رخ دیگران بکشد، این رویه و چنین هدف‌گیری‌ها در جان و دل انسان نیروهای پست و فرومایه و عادات پلیدی را به ثمر می‌رساند، عاداتی که خشم خدا را برمی‌انگیزد.

علاوه بر اینکه «مراء و جدال» موجب فرومایگی روح و جلب خشم الهی می‌گردد، مفاسد و معاصی دیگری را برای انسان به ارمغان می‌آورد که این مفاسد عبارتند از: آزار رساندن به طرف، بی‌سواد قلمداد کردن او، تعریض و کنایه به او، خودستایی، تزکیه‌ی نفس و امثال آن‌ها که از گناهان گرانبار و از عیوبی به شمار می‌آیند که در سنّت و راه و رسم دین مقدس اسلام به سختی از آن‌ها نهی شده است.

و غائله‌ی سوء و نتایج شومِ پرسش‌هایِ عاریِ از هدف علمی، به همین جا ختم نمی‌شود، بلکه از رهگذر آن، زندگانی انسان دستخوش پریشانی و اضطراب می‌گردد زیرا اگر انسان با فرد سفیه و نابخرد به منظور خودنمایی به جدال و ستیز برخیزد، رفتار سفیهانه‌ی او، وی را می‌آزارد، و اگر با فرد صبور و دوراندیش بستیزد، او را حقیر و کوچک می‌سازد.

خداوند متعال از زبان پیامبر اکرم ج شدت حرمت و ممنوعیّت ستیز و درگیری‌هایی که هدف آن عبارت از خودنمایی می‌باشد، به مردم اعلام فرموده است. پیامبر ج می‌فرماید: «اگر کسی از ستیز و جدال خودداری کند و با وجود اینکه خود را ذی‌حق می‌داند از درگیری در سخن صرف نظر کند، خانه و سرای آرام‌بخشی در قله‌های رفیع بهشت برای او مهیّا می‌گردد؛ و اگر کسی از جدال خودداری نماید در حالی که حق با او نیست، برای او سرایی در وسط بهشت بنا می‌شود.»

به هر حال «جدال و مراء» با مردم که ریشه‌ی آن، حس خودنمایی و خویشتن آرایی است، از چهار صورت بیرون نیست:

۱. ممکن است جدال و درگیری، مربوط به مسئله‌ای باشد که طرفین نزاع کاملاً از آن وقوف و آگاهی داشته و در اساس و بنیاد آن مسئله، هیچ‌گونه اختلافی با هم نداشته باشند. بنابراین نزاع و درگیری طرفین در آن مسئله، موجب از دست رفتن نصیحت و اندرزهای دینی گشته، و در نتیجه آن دو پویای فضیحت و رسوایی خود خواهند بود، و در آخر علم و دانش را از این رهگذر تباه و بی‌مقدار می‌سازند.

۲. و یا آنکه طرفین، گرفتار جهل و بی‌اطلاعی نسبت به آن مسئله می‌باشند، در این صورت، نزاع آن‌ها جز اظهار جهل و نادانی و ستیزه‌جویی و اصرار در ابراز بی‌اطلاعی، نتیجه و ثمره‌ی دیگری نخواهد داشت.

۳. و یا آنکه یکی از طرفین، فردی آگاه و عالم به مسئله، و دیگری فردی فاقد علم و بصیرت در آن مسئله می‌باشد؛ اگر آن فرد آگاه و عالم بخواهد از راه جدال، و دیگری عجز و ناتوانی و نارسایی علمی طرف را به رخ او و دیگران بکشد، در حقیقت ظلم و ستم را بر او روا داشته است، زیرا برای ارشاد دیگران، جدال و ستیزه‌جویی، راه منحصر به فرد نیست، و انسان می‌تواند مردم را با آمیزه‌ی مهر و رأفت، و رحمت و شفقت، راهنمایی و ارشاد کند.

۴. و یا ایکنه طرف، فاقد علم و آگاهی است، ولی طرف نزاع آن، فردی عالم و آگاه است، اگر در چنین شرایطی با او به ستیزه‌جویی بپردازد احترام و آبروی او را از میان برده و مقام و منزلت عالم و دانشمند را ارج ننهاده است؛ از این رو تو که در برابر حق تسلیم نمی‌گردی از راه جدال و ستیز با عالم و دانشمند - نه تنها بهره‌ای عائد خود نمی‌سازی - بلکه گناه اهانت به دانشمند را بر بار گناه ستیزه‌جویی خویش، اضافه می‌کنی.

ملاحظه می‌شود که جدال و ستیزه‌جویی به هر صورت و در هر شرایطی، زشتی و زیانبار بودن آن، غیرقابل تردید می‌باشد.

و اگر کسی انصاف را نصب العین خود قرار دهد و در برابر حق و واقعیّت، انعطاف‌پذیر باشد و از جدال و درگیری‌های خصمانه دست بردارد، به استحکام ایمان خویش توفیق یافته و به کیفیت معاشرت و طرز برخوردهای دینی خود سروسامانی داده و روابط خود را بهبود بخشیده، و عقل و خرد خویش را از گزند لغزش‌ها و انحرافات، مصون داشته است.