فرضیّت جهاد
﴿كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ وَهُوَ كُرۡهٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٢١٦﴾[البقرة: ۲۱۶]
***
توضیح موضوع: اسلام، دین صلح است، نه جنگ و خونریزی؛ و در اسلام اصل بر صلح و آشتی و عدالت و مهرورزی است نه بر جنگ و پیکار و ترور و خشونت. پس اصل صلح است و جنگ و نبرد عارضی است که به خاطر اضطرار از آن کار گرفته میشود.
امروزه برخی از غربیها و مستشرقان به اصطلاح روشنفکر، از رسول خدا ج انتقاد میکنند که ایشان با زور و شمشیر، اسلام را به جهان رسانده و اینگونه ایشان و دیگر مسلمانان را جنگ طلب و خشونتطلب معرفی میکنند، در حالی که اگر در جنگهای پیامبر ج نگاهی کوتاه بیاندازیم صد در صد این سخن را پوچ و یاوه مییابیم. مولانا ابوالحسن ندوی/ میفرماید: «تعداد غزوات رسول اکرم ج بیست و هفت غزوه است و تعداد سرایا (عملیّات و دستههای جنگی که خود آن حضرت ج در آنها شرکت نداشتهاند) به شصت میرسد که در برخی از آنها جنگی صورت نگرفته است.
شایان ذکر است مقدار خونی که در طول این جنگها ریخته شده، کمترین مقداری است که در تاریخ جنگها سراغ داریم، به طوری که تعداد کشتهشدگان از طرفین بالاتر از ۱۰۱۸ نفر نبوده است. اما ثمرات بیشماری را دربرداشته است. همین تعداد سبب شد که خون بقیهی انسانها محترم شده و جلوی آبروریزی و هتک حرمت گرفته شود، و امنیّت سرتاسر جزیرة العرب را فرا گیرد، به طوری که یک زن مسلمان از «حیره» حرکت میکند و به خانهی کعبه میرسد، در حالی که از هیچ کس ترس و بیمی ندارد.» [آیین زندگی، صص ۱۵۸-۱۵۹]
از این رو میتوان گفت که جهاد به معنای تهاجم و خشونت نیست؛ و میتوان جهادهای اسلامی را در سه بخش خلاصه و تقسیمبندی کرد: