هدایت و ضلالت (گمراهی)
﴿... وَٱذۡكُرُوهُ كَمَا هَدَىٰكُمۡ وَإِن كُنتُم مِّن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلضَّآلِّينَ﴾[البقرة: ۱۹۸]
﴿قُلۡ إِنِّي نُهِيتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَكُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِينَ٥٦﴾[الأنعام: ۵۶]
﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِۦۖ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ١١٧﴾[الأنعام: ۱۱۷]
﴿قُلۡ فَلِلَّهِ ٱلۡحُجَّةُ ٱلۡبَٰلِغَةُۖ فَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰكُمۡ أَجۡمَعِينَ١٤٩﴾[الأنعام: ۱۴۹]
﴿فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلضَّلَٰلَةُۚ إِنَّهُمُ ٱتَّخَذُواْ ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَيَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ٣٠﴾[الأعراف: ۳۰]
﴿... وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهۡتَدِيَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُۖ لَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّۖ وَنُودُوٓاْ أَن تِلۡكُمُ ٱلۡجَنَّةُ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾[الأعراف: ۴۳]
﴿مَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِيۖ وَمَن يُضۡلِلۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ١٧٨ وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ١٧٩﴾[الأعراف: ۱۷۸-۱۷۹]
﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِلَّ قَوۡمَۢا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰهُمۡ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ١١٥﴾[التوبة: ۱۱۵]
﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۖ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ١٠٨﴾[يونس: ۱۰۸]
﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِيٓ إِلَيۡهِ مَنۡ أَنَابَ٢٧﴾[الرعد: ۲۷]
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِيُبَيِّنَ لَهُمۡۖ فَيُضِلُّ ٱللَّهُ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٤﴾[إبراهيم: ۴]
﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَيۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُۚ ... إِن تَحۡرِصۡ عَلَىٰ هُدَىٰهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَن يُضِلُّۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ٣٧﴾[النحل: ۳۶-۳۷]
﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَلَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٩٣﴾[النحل: ۹۳]
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ١٢٥﴾[النحل: ۱۲۵]
﴿مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا١٥﴾[الإسراء: ۱۵]
﴿قُلۡ إِن ضَلَلۡتُ فَإِنَّمَآ أَضِلُّ عَلَىٰ نَفۡسِيۖ وَإِنِ ٱهۡتَدَيۡتُ فَبِمَا يُوحِيٓ إِلَيَّ رَبِّيٓۚ إِنَّهُۥ سَمِيعٞ قَرِيبٞ٥٠﴾[سبأ: ۵۰]
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ لِلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٍ٤١﴾[الزمر: ۴۱]
﴿ذَٰلِكَ مَبۡلَغُهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱهۡتَدَىٰ٣٠﴾[النجم: ۳۰]
﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ٧﴾[القلم: ۷]
﴿أَلَمۡ يَجِدۡكَ يَتِيمٗا فََٔاوَىٰ٦ وَوَجَدَكَ ضَآلّٗا فَهَدَىٰ٧﴾[الضحى: ۶-۷]
***
توضیح موضوع: در آیات زیادی بیان شده است که هدایت و گمراهی در دست خدا است. بعضی از این امر سوء استفاده کرده و آن را دلیل بر این دانستهاند که انسان مجبور است و در انجام و انتخاب کار اختیاری ندارد و این خداست که هدایت و یا گمراه میکند.
ولی اگر در آیات قرآن به دقت بنگریم متوجه میشویم که قرآن علّت هدایت و گمراهی که به خدا نسبت داده شده را استحقاق و شایستگیِ بندگان معرفی میکند و میفرماید:
﴿يُضِلُّ بِهِۦ كَثِيرٗا وَيَهۡدِي بِهِۦ كَثِيرٗاۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِۦٓ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقِينَ٢٦﴾[البقرة: ۲۶]
در اینجا سرچشمهی ضلالت و گمراهی، «فسق و خروج از اطاعت و فرمان الهی» برشمرده شده است.
و نیز میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ٢٥٨﴾[البقرة: ۲۵۸] در اینجا تکیه روی مسئلهی «ظلم»شده و آن را زمینهساز ضلالت معرفی کرده است.
و نیز میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٢٦٤﴾[البقرة: ۲۶۴] در اینجا «کفر» به عنوان زمینهساز گمراهی ذکر شده است.
و در جایی میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ٣﴾[الزمر: ۳]، در اینجا نیز «دروغگویی و کفران» را مقدمهی ضلالت و گمراهی شمرده است.
و در جایی دیگر میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ كَذَّابٞ٢٨﴾[غافر: ۲۸] در اینجا «اسراف و دروغگویی» عامل گمراهی است.
خلاصه اینکه قرآن ضلالت الهی را مخصوص کسانی میشمارد که دارای این اوصافند: «کفر، ظلم، فسق، دروغ، اسراف، کفران و ...». آیا کسانی که دارای این اوصاف هستند، شایستهی ضلالت و گمراهی نیستند؟ و این اعمال آنها است که خواه ناخواه دامن آنها را میگیرد و پرده بر چشم و گوش و عقل آنها میافکند و آنها را به ضلالت میکشاند و از آنجا که خاصیّت همهی اشیاء و تأثیر همهی اسباب، به فرمان خداوند است، میتوان «اِضلال و گمراهی» را در تمام این موارد به خدا نسبت داد، امّا این نسبت عین اختیار بندگان و آزادیِ ارادهی آنها است.
و دربارهی «هدایت» نیز شرایط و اوصافی در قرآن بیان شده که نشان میدهد که آن هم بدون علّت، و برخلاف حکمت الهی نیست.
خداوند در مورد کسانی که دارای صفات پسندیده هستند و شایستگی و لیاقت هدایت الهی را کسب میکنند، میفرماید:
﴿يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ﴾[المائدة: ۱۶]
در اینجا «پیروی فرمان خدا و جلب خشنودی او» زمینهساز هدایت الهی شمرده شده است.
و در جای دیگر میفرماید: ﴿وَيَهۡدِيٓ إِلَيۡهِ مَنۡ أَنَابَ٢٧﴾[الرعد: ۲۷]، در اینجا «توبه و انابه» عامل استحقاق هدایت شمرده شده است.
و نیز میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ فِينَا لَنَهۡدِيَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ﴾[العنكبوت: ۶۹]، در اینجا «جهاد مخلصانه در راه خدا» به عنوان شرط اصلیِ هدایت ذکر شده است.
و نیز میفرماید: ﴿وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ يَهۡدِ قَلۡبَهُۥۚ﴾[التغابن: ۱۱]، در اینجا «ایمان و اعتقاد» شرط هدایت ذکر شده است.
و نیز میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى﴾[محمد: ۱۷]، در اینجا «پیمودن مقداری از راه هدایت» به عنوان شرطی برای ادامهی این راه به لطف خداوند ذکر شده است.
پس تا از سوی بندگان توبه و انابه، اعتقاد و اخلاص، و عمل و علم، و فرمان اوامر و فرامین خدا، و جهاد و تلاش، و گام برداشتن در مسیر حق نباشد، لطف و هدایت الهی شامل حال آنان نمیشود و خداوند دست آنان را نمیگیرد.
پس مشیّت الهی که در آیات «هدایت و ضلالت» روی آن تکیه شده هرگز به معنی مشیّت بیدلیل و خالی از حکمت نیست، بلکه در هر مورد شرائط خاصّی دارد که آن را هماهنگ با حکیم بودن خدا میکند و قرآن علّت هدایت و گمراهی را استحقاق و شایستگی بندگان معرفی میکند، و هدایت و گمراهی از جانب خدا برابر سنّت و اسباب و علتهای آنها است و جبری در بین نیست.