توجه مسلمانان و غیرمسلمانان به قرآن
قرآن کریم، تنها کتاب تحریف نشدهی آسمانی و مهمترین و اساسیترین متن و منبع معارف نزد مسلمانان است و به همین دلیل سنگ بنیادین کاخ تمدن و فرهنگ اسلامی و سرچشمهی اصلی اندیشهی یک چهارم جمعیت جهان است.
براستی قرآن کریم پیوسته دریای لبریز و سرشار از علوم و معارف است، هر کس خواهان به دست آوردن مرواریدهای گرانبهایش باشد، باید در اعماق آن غوطهور شود.
با وجود تألیفات فراوان دانشمندان اسلامی و علیرغم ذخایر نفیس و ارزشمندی که در کتابخانههای اسلامی موجود میباشد که تمامی این تألیفات و تلاشها در راستای ترویج فرهنگ قرآنی و خدمت به این میراث گرانبها صورت پذیرفته است، قرآن هنوز به صورت دریایی لبریز از عجائب و شگفتیها باقی مانده است و دریای بیکرانش مملوّ از مرواریدها و جواهر میباشد و هر از چند گاهی گوشهای از آن برای ما نمایان میگردد، به طوری که پرتوهای الهی و تراوشهای قدسی و رایحههای نورانیاش، عقل را خیره و خرد را مات و متحیّر میسازد؛ زیرا محتوی اکسیری است که ضامن رستگاری انسانیّت از شقاوت و دوزخ زبانه کشیدهی حیات است.
و هماره این قرآن، دریای خروشانی است که برای بیرون آوردن گنجهای گرانبها و شناساندن اسرار و رموز آن به غوّاصانی نیازمند است که به اعماقش غوطهور شوند، و هنوز دانشمندان در ساحل این دریای بیکران ایستاده و از آب گوارا و زلال و صافش مشتی برمیگیرند، اما رفع عطش نمیکنند. آن کیست که میتواند از کلام پروردگار قادر و متعال آگاهی کامل و فراگیر پیدا کند و اسرار و دقایق و اعجاز آن را دریابد و گمان برد که حق را ادا کرده یا به درجهی کمال رسیده است؟!
قرآن کتابی است اعجازگر که برای همیشه علوم و معارف و حکمتهای والایش را به انسان هدیه میکند، تا ایمان آنان را افزایش دهد و یقین حاصل کنند که «معجزهی ابدی» پیامبر «امّی» حضرت محمد بن عبدالله ج میباشد.
قرآن، کتاب آسمانی بزرگترین دین الهی است که ما مسلمانان به داشتن چنین کتاب عظیمی مباهات میکنیم. این کلام خدا از همان ابتدای نزولش بر پیامبر اسلام و ابلاغ آیات آن از جانب آن حضرت ج بر پیروان خود باعث برانگیختن اعجاب همه، حتی آنانی که به دین مبین اسلام، ایمان نیاورده بودند شد. چرا که عربها به فصاحت و بلاغت زبانشان مینازیدند و بزرگانشان دارای طبعی روان بودند، اما با آمدن قرآن دریافتند که هیچ شعر و مطلبی چه در زبان عرب و چه در زبانهای دیگر به پای این کتاب آسمانی نمیرسد.
اما اعجاز و عظمت قرآن تنها در فصاحت و بلاغش نبود، بلکه با تکیه بر آیات مُتقن و استوار، تمام ادیان اجداد آنها را مردود، و آنها را به یگانهپرستی دعوت میکرد. قرآن نه تنها در بین مسلمانان کتابی عظیم و مقدس است، بلکه دانشمندان پیرو ادیان الهی دیگر نیز به عظمت آن پی برده و سالها در مطالب آن به تحقیق و تفحص مشغولند و هر زمان به معجزههایی تازه از این کتاب آسمانی دست مییابند که باعث شگفتی بیش از پیش آنان است.
و در حقیقت دربارهی هیچ کس و هیچ چیزی به اندازهی قرآن، سخن نگفتهاند، کتاب ننوشتهاند، تحقیق و پژوهش نکردهاند و به تجزیه و تحلیل نپرداختهاند، چه اعراب و چه غیر آنها، چه مسلمانان و چه غیرمسلمانان و چه سایر مردمان. علتش هم کاملاً واضح و روشن است، زیرا عظمت هیچ چیز نه تنها به عظمت و بزرگی او نمیرسد که بدان نزدیک هم نمیشود.
قرآن کریم - این معجزهی جاودانهی اسلامی و کتاب حیاتبخش آسمانی - از آغاز نزول تاکنون در میان مسلمانان از اهمیت و توجه خاص و فوقالعادهای برخوردار بوده است و وجود کتابهای فراوان تفسیر، لغات قرآن، معاجم، قاموسها، علوم قرآنی، ادبیات قرآن و... شاهد راستیِ این مدعا است.
با این همه، نمیتوان ادعا کرد که مسلمانان حق این کتاب مقدس آسمانی و برنامهساز زندگی را ادا کرده باشند و تحقیقاً یکی از مهمترین عوامل داخلی انحطاط مسلمانان در این عصر، عدم توجه صحیح و استفادهی کامل و همه جانبه از قرآن میباشد. بنابراین برای اعادهی حیثیت و به دست آوردن عظمت و حیات مجدد اسلام و مسلمانان، باید به قرآن روی آورد و از حقایق بیانتهایش هر چه بیشتر بهره گرفت و این گنجینهی الهی را دستور العمل زندگی فرد و جامعه قرار داد.
در حقیقت «قرآن» کتاب خدا و کتاب مردم است تا پایان جهان، و کلیهی نیازهای عقیدتی، اخلاقی، و عملی بشر و همهی معارف الهی را در بردارد و به گفتهی خود قرآن ﴿تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ﴾[النحل: ۸۹] است.
چنین کتابی به طور حتم دارای ابعادی وسیع و نامحدود است و هر قدر راجع به آن کاوش و تحقیق و پژهش به عمل آید، مطلب به پایان نمیرسد و باز هم جای بحث در آن باقی است و به همین خاطر از صدر اسلام به خصوص از قرن دوم به بعد دربارهی لفظ و معنی و تفسیر و تأویل و قرائت و تجوید و جمع و کتابت و رسم الخط و اعراب و مفردات و آیات و سور و سایر ابعاد این کتاب عظیم، محققان اسلامی و صاحبنظران دینی و پژوهشگران قرآنی، مطلب نوشتهاند و هنوز هم مینویسند و جا دارد که این کار ادامه یابد که قطعاً ادامه خواهد داشت. مسلمانان از همان آغاز طلوع اسلام و گسترش نور هدایت الهی به همه جای دنیا، به وسیلهی قرآن کریم که سرچشمهی هدایت و منبع تابش نور است، عنایت زیادی به آن داشتهاند. عنایتی که شامل همهی جنبههای قرآن و مشتمل بر تمام مسائل مربوط به آن بوده است و همین توجه به قرآن، آثار مبارک و میمونی در زندگی همهی انسانها به ویژه مسلمانها داشته است، از جمله دانش و خرد، دین و هنر، قانون و قانونگذاری، فلسفه و اخلاق، سیاست و حکومت، اقتصاد و ثروت و همهی مظاهر پیشرفت فکری و عملی که مردم در زندگی مادی و معنوی خود میشناسند، از قرآن بهرهمند شدهاند.
کتابخانههای اسلامی از آثار این پیشرفت عظیم، افتخار زیادی کسب کرد، حتی کتابخانههای سایر ملتها نیز به گنجینههای ارزشمندی دست یافتند که در برابر آنها عقل درمانده، سرگردان و حیرتزده میشود و در کنار آن حیرتزدگی، نوعی شگفتی و عظمتی را میبیند که در برابر آن عمیقترین تواضع و تسلیم را در خود احساس میکند به طوری که جز اعتراف به ناتوانی و سر فرود آوردن چارهای ندارد.
به راستی از فجر اسلام تاکنون مسلمانان نسبت به این کتاب عنایت تمام ورزیده و همهی جوانب و جنبههای آن را مورد بحث و فحص و مطالعه و درس قرار دادهاند. گروهی به ضبط لغات قرآن و نگارش کلمات آن، و در پی شناخت مخارج حروفش و شمارش تعداد آنها اهتمام ورزیدهاند، و درصدد شمارش تعداد کلمات قرآن و آیهها و سورهها و حزبها و نصفها و ربعها، و تعداد سجدهها، و آموزش آن به صورت ده آیه ده آیه، درآمدهاند، و به امور بسیار دیگر از قبیل برشمردن تعداد کلمات متشابه و آیات متماثل و هم مانند توجه کردهاند، بدون اینکه به معانی قرآن و تدبّر و تفکر دربارهی آنچه در آن به امانت گذاشته شده است روی آورند و متعرض شوند، این عده را «قرّاء» نامیدهاند.
علماء و صاحب نظران نحوی، به معرب و مبنی بودن اسمها و فعلهای قرآن، و به حروف عامل و غیرعامل آن اهمیت دادهاند، و دربارهی اسمها و توابع آنها، و همچنین دربارهی اقسام فعلها، و فعلهای لازم و متعدی، و رسم الخط کلمات و تمام آنچه به آن مربوط است سخن را به درازا کشاندهاند، و حتی بعضی از آنان دقایق و حقایق معانی کلمات مشکل قرآن را روشن و واضح نمودهاند، و بعضی دیگر تمام معانی کلمات قرآن را روشن و بیان کردهاند.
«مفسّران» به الفاظ و کلمات قرآن توجه کردهاند، به این صورت که از قرآن کلمهای را یافتهاند که بر یک معنی دلالت دارد، و کلمهای دیگر بر دو معنی، و لفظ دیگری یافتهاند که بر بیشتر از دو معنی دلالت دارد.
بنابراین معنی اول را بر حکم و دستورش باقی گذاشتهاند و معنی پوشیده و نامفهوم را واضح و روشن نمودهاند، و دربارهی کلماتی که احتمال دو معنی و یا بیشتر از دو معنی را دارد، در ترجیح دادن یکی از آنها، بسیار دقت و تفکر کردهاند و هر کدام از ایشان مطابق فکر و اندیشهی خود عمل نموده و آنچه را که فکر و نظرش مقتضی دانسته، رأی داده و بیان کرده است.
«علماء و صاحبنظران اصول» به ادلّهی عقلی و شواهد اصلی و نظری قرآن اهتمام ورزیدهاند و از آن دلائلی استنباط و دریافت کردهاند و علمی را به وجود آوردهاند که آن را «اصول دين» نامیدهاند.
و گروهی دیگر در معانی کلمات خطابی قرآن، تأمل و تفکّر کردهاند، و دریافتهاند بعضی از آنها عمومیّت و بعضی دیگر خصوصیّت را میرسانند (یعنی بعضی مقتضی خطاب عموم، و برخی دیگر مقتضی خطاب خصوصاند) و همچنین مسائل دیگر. بنابراین از قرآن، احکام لغت حقیقی و مجازی را استنباط و استخراج نمودهاند، و دربارهی تخصیص، و اخبار و نص، و ظاهر و مجمل، و محکم و متشابه، و امر و نهی، و نسخ، سخن گفتهاند، و مسائل دیگر و انواع قیاسها از قبیل: استصحاب حال و استقراء را نیز بررسی کرده و فنّی به نام «اصول فقه» را به وجود آوردهاند.
جمعی دیگر با استوار نمودن نظر صحیح و فکر درست و راستین، در حلال و حرام، و سایر احکامی که در قرآن هست، دقت و مطالعه کردهاند، در نتیجه اصول آن را پایهگذاری نموده و فروعش را تقسیم کرده و به خوبی شرح و تفصیل دادهاند و در این مورد سخن را گسترانیدهاند و آن را «علم فروع» و «علم فقه» نامیدهاند.
و گروهی دیگر در قرآن به قصّهها و داستانهای قرون گذشته و ملتهای پیشین نظر انداختهاند و اخبار آنها را نقل نموده و آثار و وقایع ایشان را جمعآوری و تدوین کردهاند تا آنجایی که آغاز دنیا و پیدایش اشیاء را ذکر و بیان نموده و آن را «تاريخ و قصص» نامیدهاند.
عدهای دیگر به نام «خطباء» و «وعّاظ» به احکام و امثال، و پند و اندرزهایی که در قرآن هست و دل اشخاص را به حرکت و هیجان درمیآورند، نظر انداخته و آنها را مورد بررسی و تفحّص قرار دادهاند و به وسیلهی «وعد» (نوید دادن)، «وعید» (بیم دادن)، «تحذیر» (ترسانیدن)، «بشیر» (مژده دادن) و بیان «موت و میعاد» و «حشر و حساب»، و «عقاب و ثواب» و «بهشت و دوزخ» مردم را بیدار نموده، و چند فصلی از پند و اندرزها، و چند اصلی از منع و بازداشتها را استنباط و استخراج نموده و بدین وسیله به نام «خطباء» و «وعّاظ» مشهور شدهاند.
بعضی دیگر نیز از آیاتی که دربارهی مواریث و بیان سهام و صاحبان سهام ارث که در قرآن هست، و چیزهای دیگری از «علم فرائض» را فرا گرفته و از آن مسائل حساب فرائض را از قبیل: نصف، رُبع، سُدس، و ثُمن را استنباط و استخراج نمودهاند و از آن «علم فرائض» را به وجود آوردهاند.
عدهای دیگر در آیات قرآنی که دلالت بر حکم روشن گردش شب و روز، و حکم خورشید و ماه و ستارگان و برجها و منازل آنها، و همچنین چیزهای دیگر غیر از آنها، نظر انداخته و از آن علم وقتشناسی «تقويم» را استخراج نمودهاند.
نویسندگان و شعراء در قرآن به فصاحت و روانی کلمات، و بدیع بودن نظم و زیبائی سیاق عبارات، و ابتدا و انتهای موزون آنها، و مخالص و گوناگونی در خطاب، و اِطناب و ایجاز سخن، و همچنین چیزهای دیگر، توجه و نظر انداختهاند، و از آن علم «معاني و بيان و بديع» را استنباط و استخراج و دریافت کردهاند. به هر حال این مطالب و نکات، بیانگر این است که قرآن کریم، معجزهی زنده و جاودانهی اسلام و کتاب حیاتبخش آسمانی است که از آغاز نزول تاکنون در میان مسلمانان از اهمیت و توجه خاص و فوقالعادهای برخوردار بوده است و وجود کتابهای فراوان تفسیر، لغات قرآن، معاجم، قاموسها، علوم قرآنی، ادبیات قرآن و... شاهد و گواهی راستین بر این ادّعا است.
و هر علمی نقطهی پایانی دارد به جز «علم قرآن» که همواره دریای خروشان است و برای بیرون آوردن گنجهای گرانبها و شناساندن اسرار و رموز آن به غوّاصانی نیازمند است که به اعماقش غوطهور شوند و از آب گوارا و زلال و صافش و از دُرها و مرواریدهای گرانبهایش، مشتی برگیرند.
به هر حال، قرآن کلام الهی است که تا پایان جهان، پاسخگوی تمام نیازهای جهانیان [نیازهای مادی و معنوی، دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی، سیاسی و نظامی، فرهنگی و اقتصادی، عبادی و خانوادگی، اخلاقی و تربیتی و...] خواهد بود. و چنین کتابی به طور حتم دارای ابعادی وسیع و گسترده و نامحدود و نامتناهی است و هر قدر راجع به آن کاوش و تحقیق، پژوهش و بررسی، مطالعه و تدریس، وارسی و موشکافی و کند و کاو به عمل آید، مطلب به پایان نمیرسد و باز هم جای بحث در آن باقی است. و به همین خاطر از صدر اسلام [به خصوص از قرن دوم به بعد] دربارهی ابعاد و زوایای مختلف این کتاب عظیم [لفظ و معنا، تفسیر و تأویل، قرائت و تجوید، جمع و کتابت، رسم الخط و اعراب، مفردات و کلمات، آیات و سُور و سایر ابعاد این کتاب] محققان اسلامی، و دانشمندان دینی و پژوهشگران قرآنی و صاحبنظران شرعی و فرهیختگان جامعهی بشری، مطلب نوشتهاند و هنوز هم مینویسند و جا دارد که این کار ادامه یابد که قطعاً ادامه خواهد داشت.