«نفخهی صور» (در صور دمیدن)
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ وَيَوۡمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُۚ قَوۡلُهُ ٱلۡحَقُّۚ وَلَهُ ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِۚ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ٧٣﴾[الأنعام: ۷۳]
﴿وَتَرَكۡنَا بَعۡضَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ يَمُوجُ فِي بَعۡضٖۖ وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَجَمَعۡنَٰهُمۡ جَمۡعٗا٩٩﴾[الكهف: ۹۹]
﴿يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِۚ وَنَحۡشُرُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ زُرۡقٗا١٠٢﴾[طه: ۱۰۲]
﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ وَلَا يَتَسَآءَلُونَ١٠١﴾[المؤمنون: ۱۰۱]
﴿وَيَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۚ وَكُلٌّ أَتَوۡهُ دَٰخِرِينَ٨٧﴾[النمل: ۸۷]
﴿إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ خَٰمِدُونَ٢٩﴾[يس: ۲۹]
﴿مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ تَأۡخُذُهُمۡ وَهُمۡ يَخِصِّمُونَ٤٩ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ تَوۡصِيَةٗ وَلَآ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ يَرۡجِعُونَ٥٠ وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يَنسِلُونَ٥١﴾[يس: ۴۹-۵۱]
﴿إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ جَمِيعٞ لَّدَيۡنَا مُحۡضَرُونَ٥٣﴾[يس: ۵۳]
﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ يَنظُرُونَ٦٨﴾[الزمر: ۶۸]
﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِۚ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡوَعِيدِ٢٠﴾[ق: ۲۰]
﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ١٣﴾[الحاقة: ۱۳]
﴿فَإِذَا نُقِرَ فِي ٱلنَّاقُورِ٨ فَذَٰلِكَ يَوۡمَئِذٖ يَوۡمٌ عَسِيرٌ٩﴾[المدثر: ۸-۹]
﴿يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَتَأۡتُونَ أَفۡوَاجٗا١٨﴾[النبأ: ۱۸]
﴿يَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ٦ تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ٧﴾[النازعات: ۶-۷]
***
توضیح موضوع: از مجموعهی آیات قرآن استفاده میشود که دو بار «نفخ صور» میشود: یکبار در پایان دنیا و آستانهی رستاخیز که وحشت همه را فرا میگیرد و همگی با شنیدن آن قالب تهی میکنند و میمیرند. و بار دوم به هنگام بعث و نشور و قیام قیامت است که با نفخ صور همهی مردگان به حیات باز میگردند و زندگی نوینی را آغاز میکنند.
و در قرآن نیز به صور اول «راجفة» (همان صیحهی نخستین یا نفخ صور اول است که شیپور فنای جهان و زلزلهی نابودی دنیا است) گفته میشود، و به صور دوم «رادفة» (همان صیحهی دوم که نفخهی حیات و رستاخیز و بازگشت به زندگی جدید است) گفته میشود.
و از مجموعهی آیات قرآن استفاده میشود که در پایان جهان، صیحهی عظیمی اهل آسمانها و زمین را میمیراند و این «صیحهی مرگ» است و در آغاز رستاخیز با صیحه و فریاد عظیمی همه زنده میشوند و به پا میخیزند و این «فریاد حیات و زندگی» است.
اما این دو فریاد دقیقاً چگونه است؟ و چه اثری در صیحهی اول، و چه تأثیری در صیحهی دوم است؟ جز خدا کسی نمیداند و از کیفیت و چگونگی آن باخبر نیست.
به هر حال، هر دو نفخه به صورت ناگهانی تحقق مییابد؛ اما نفخهی اول چنان غافلگیرانه است که گروه زیادی از مردم مشغول کسب و کار و مخاصمه و جدال بر سر اموال و خرید و فروشاند که صیحهی نخستین واقع میشود. چنانکه در روایات اسلامی آمده است که این صیحهی آسمانی آنچنان غافلگیرانه است که دو نفر در حالی که پارچهای را گشودهاند و مشغول معاملهاند، پیش از آنکه آن را برچینند و بپیچیند، جهان پایان مییابد، و کسانی هستند که در آن لحظه، لقمهی غذا از ظرف برداشته، اما پیش از آنکه به دهان آنها برسد، صیحهی آسمانی فرا میرسد و جهان پایان مییابد، و کسانی هستند که مشغول تعمیر و گِلمالی حوضاند تا چهار پایان را سیراب کنند، پیش از آنکه چهارپایان سیراب شوند، قیامت بر پا میشود.
و در مورد صیحهی دوم، تعبیرات آیات قرآن از جمله آیهی ۶۸ سورهی زمر ﴿فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ يَنظُرُونَ٦٨﴾ نشان میدهد که صیحهی دوم برای حیات و زندگی، ناگهانی صورت میگیرد، و این مسئله درس تربیتی عمیقی به انسانها میدهد، و این حقیقت را برایشان روشن میسازد که در هر لحظه و هر حال باید آماده برای استقبال از چنین حادثهی هولناک و عظیمی بود، چرا که هیچ تاریخ معینی برای آن بیان نشده و وقوع آن در هر زمان محتمل است و بدون هیچ مقدمهای آغاز میشود.
و در بعضی از روایات اسلامی، فاصلهی میان دو نفخه، چهل سال ذکر شده است که معلوم نیست معیار این سالها چه اندازه است، سالهای معمولی و یا سالیان و ایّامی همچون سالیان و ایّام قیامت؟!