فهرست موضوعی آیات قرآن

فهرست کتاب

کشتن فرزندان از ترس فقر و تنگدستی حرام است

کشتن فرزندان از ترس فقر و تنگدستی حرام است

(متأسفانه این عمل جاهلی در عصر و زمان ما در شکل دیگری تکرار می‌شود و به عنوان کمبود احتمالی مواد غذایی روی زمین، کودکان بی‌گناه را در عالم جنین از طریق «کورتاژ» به قتل می‌رسانند):

﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٞ٥٨ يَتَوَٰرَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ مِن سُوٓءِ مَا بُشِّرَ بِهِۦٓۚ أَيُمۡسِكُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ أَمۡ يَدُسُّهُۥ فِي ٱلتُّرَابِۗ أَلَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ٥٩[النحل: ۵۸-۵۹]

﴿وَإِذَا ٱلۡمَوۡءُۥدَةُ سُئِلَتۡ٨ بِأَيِّ ذَنۢبٖ قُتِلَتۡ٩[التكوير: ۸-۹]

***

توضیح موضوع: زنده به گور کردن دختران، یکی از دردناکترین و وحشیانه‌ترین پدیده‌های عصر جاهلیّت عرب بود که وحشتناک‌ترین جنایت، زیر پوشش دروغین دفاع از ناموس و حفظ شرافت و حیثیّت خانواده انجام می‌گرفت.

عامل پیدایش این جنایت وحشتناک و این پدیده‌ی دردناک را می‌توان در چند چیز خلاصه کرد:

۱. عدم ارزش زن به عنوان یک انسان در جامعه‌ی جاهلی.

۲. تولید کننده بودن پسران، و مصرف کننده بودن دختران، در آن جوامع نیز به این جنایت کمک کرده بود؛ زیرا پسران برای آن‌ها سرمایه‌ی بزرگی محسوب می‌شد که در غارتگری‌ها و نگهداری شتران و مانند آن از وجودش استفاده می‌کردند، در حالی که دختران چنین نبودند.

۳. فقر شدید که بر آن جامعه حاکم بوده، مخصوصاً با توجه به اینکه دختران همانند پسران قادر بر تولید اقتصادی نبودند و در غارتگری‌ها شرکت نداشتند.

۴. همچنین این فکر که در جنگ‌های فراوان قبیله‌ای آن روز، ممکن بود دختران به اسارت درآیند و به اصطلاح نوامیس آن‌ها به دست بیگانگان بیافتد و از این راه لکّه‌ی ننگی بر دامانشان بنشیند، دست به این کار زدند.

۵. از سوی دیگر وجود جنگ‌ها و نزاع‌های دائمی قبیلگی میان آن‌ها، سبب فقدان سریع مردان و پسران جنگجو می‌شد و طبعاً تناسب و تعادل میان تعداد دختران و پسران به هم می‌خورد، و تا آنجا وجود پسران عزیز شده بود که تولد یک پسر مایه‌ی مباهات بود، و تولد یک دختر، مایه‌ی ناراحتی و رنج یک خانواده!

به هر حال، این عوامل چندگانه دست به دست هم دادند و پدیده‌ی وحشتناک «زنده به گور کردن دختران» را به وجود آوردند.

و امروز نیز که دنیا به خاطر نگرانی از افزایش جمعیّت و کمبودهای اقتصادی، سقط جنین را مجاز می‌داند، گرفتار نوعی جاهلیّت شده است.