وحی حضرت زکریا÷ به قومش (به طریق اشاره)
﴿فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُكۡرَةٗ وَعَشِيّٗا١١﴾[مريم: ۱۱]
***
توضیح موضوع: چنانچه قبلاً نیز گفتیم، وحی گاهی به معنای اشارهی سریع، یا حرکات رمزی با چشم و ابرو، و تغییر دادن خطوط چهره آمده است، چنانچه خداوند در داستان حضرت زکریا، آیهی ۱۱ سورهی مریم میفرماید: ﴿فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ﴾. آنچه در تفسیر این آیه مشهور است، این است که حضرت زکریا در این مورد، فقط یک اشارهی رمزی کرده است و سخنی را بر زبان جاری نگردانیده است. شاعر نیز در این شعر، وحی را به معنای «اشارهی رمزی با دست و دیگر اعضای بدن» به کار برده است:
نظرتُ اليهـا نظـرةً فتحيـرتْ
دقائق فكري في بديع صفاتها
فاوحي اليها الطرف انّي احّبها
فـاثر ذاك الوحي في وجَناتها
ترجمه: «نگاهی به سراپای اندامش افکندم، تار و پود اندیشهام در گیر و دار نگریستن به زیبایی و ظرافت او در هم ریخت. آنگاه مژگان چشمانم به او وحی فرستاد که دوستش دارم، و شگفت اینکه آثار این وحی را بیدرنگ در آیینهی چهرهاش نگریستم.» پس نتیجه میگیریم که وحی به هفت قسم تقسیم میشود:
۱- وحی رسالت و نبوت.
۲- وحی به معنای الهام [نحل / ۶۸]
۳- وحی به معنای اشاره [مریم / ۱۱]
۴- وحی به معنای تقدیر [فصلت / ۱۲]
۵- وحی به معنای امر و فرمان [مائده / ۱۱۱]
۶- وحی به معنای دروغپردازی و وسوسه [انعام / ۱۱۲]
۷- وحی به معنای خبر و رساندن پیام [انبیاء / ۷۳]
به هر حال وحی از سوی پروردگار را میتوان دوگونه تصور کرد: