«علم و دانش، و دانشمندان و فرهیختگان»
﴿كَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِيكُمۡ رَسُولٗا مِّنكُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِنَا وَيُزَكِّيكُمۡ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ١٥١﴾[البقرة: ۱۵۱]
﴿...وَمَا يَعۡلَمُ تَأۡوِيلَهُۥٓ إِلَّا ٱللَّهُۗ وَٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِۦ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ رَبِّنَاۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾[آل عمران: ۷]
﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَأُوْلُواْ ٱلۡعِلۡمِ قَآئِمَۢا بِٱلۡقِسۡطِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ١٨ إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ وَمَا ٱخۡتَلَفَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡ...﴾[آل عمران: ۱۸-۱۹]
﴿...وَأَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمۡ تَكُن تَعۡلَمُۚ وَكَانَ فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكَ عَظِيمٗا﴾[النساء: ۱۱۳]
﴿لَّٰكِنِ ٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ مِنۡهُمۡ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ يُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَۚ وَٱلۡمُقِيمِينَ...﴾[النساء: ۱۶۲]
﴿...مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَيۡءٖۗ قُلۡ مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِي جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰ نُورٗا وَهُدٗى لِّلنَّاسِۖ تَجۡعَلُونَهُۥ قَرَاطِيسَ تُبۡدُونَهَا وَتُخۡفُونَ كَثِيرٗاۖ وَعُلِّمۡتُم مَّا لَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنتُمۡ وَلَآ ءَابَآؤُكُمۡۖ قُلِ ٱللَّهُۖ ثُمَّ ذَرۡهُمۡ فِي خَوۡضِهِمۡ يَلۡعَبُونَ﴾[الأنعام: ۹۱]
﴿بَلۡ كَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ يُحِيطُواْ بِعِلۡمِهِۦ وَلَمَّا يَأۡتِهِمۡ تَأۡوِيلُهُ...﴾[يونس: ۳۹]
﴿الٓرۚ كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ١﴾[إبراهيم: ۱]
﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّي وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا٨٥﴾[الإسراء: ۸۵]
﴿وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ٥٤﴾[الحج: ۵۴]
﴿وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا يَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ٤٣﴾[العنكبوت: ۴۳]
﴿وَيَرَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ هُوَ ٱلۡحَقَّ وَيَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ٦﴾[سبأ: ۶]
﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ١٩ وَلَا ٱلظُّلُمَٰتُ وَلَا ٱلنُّورُ٢٠ وَلَا ٱلظِّلُّ وَلَا ٱلۡحَرُورُ٢١﴾[فاطر: ۱۹-۲۱]
﴿...إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴾[فاطر: ۲۸]
﴿...قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾[الزمر: ۹]
﴿وَمَا تَفَرَّقُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡ﴾[الشورى: ۱۴]
﴿وَءَاتَيۡنَٰهُم بَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِۖ فَمَا ٱخۡتَلَفُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡ...﴾[الجاثية: ۱۷]
﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰكَ عَلَىٰ شَرِيعَةٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ فَٱتَّبِعۡهَا وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ١٨﴾[الجاثية: ۱۸]
﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ١ عَلَّمَ ٱلۡقُرۡءَانَ٢ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ٣ عَلَّمَهُ ٱلۡبَيَانَ٤ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ بِحُسۡبَانٖ٥﴾[الرحمن: ۱-۵]
﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ١ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ٢ ٱقۡرَأۡ وَرَبُّكَ ٱلۡأَكۡرَمُ٣ ٱلَّذِي عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ٤ عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ يَعۡلَمۡ٥﴾[العلق: ۱-۵]
***
توضیح موضوع: علم و دانش یکی از ارزشهای بلند و برتر رسالت اسلام و قرآن است؛ و قرآن کریم زندگی مادی و معنوی، دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی، سیاسی و نظامی، فرهنگی و اقتصادی، عبادی و خانوادگی و... انسان را براساس آن قرار داده است و آن را راه ایمان و فراخوان به عمل و اولین نامزد و جانشین خداوند در زمین قرار داده است، و وسیلهی فضل و برتری حضرت آدم÷ بر فرشتگان که در تکاپوی احراز مقام خلافت خداوند بودند، قرار داد.
اسلام، دین دانش و قرآن، کتابی است که به دانش و دانشآموزی مردم را فرامیخواند؛ و اولین آیهای که بر رسول خدا ج نازل گردید، از علم و دانش و دانشآموزی بحث میکند و میفرماید: ﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ١﴾[العلق: ۱].
قرآن، بزرگترین کتابی است که در راستای دور ریختن خرافات و دوری از تقلید کورکورانهی آباء و اجداد و شخصیتها و بزرگان، و عوامزدگی و شخصیتپرستی، «اندیشهی علمی» و تحقیق و بررسی را ملاک قرار داده است؛ اندیشهای که در عرصهی بحث و بررسی حقایق و باورهای یقینی، ارزشی برای حدس و گمان و هواپرستی قائل نمیشود، و در زمینهی مشاهدات قطعی ملموس، ادعای بدون دلیلِ قاطع را نمیپذیرد، و در عقلیّات تنها منطقِ سلیم، و در نقلیّات تنها روایاتِ مطمئن را میپذیرد.
قرآن، بحث و بررسی را واجب و اندیشیدن را عبادت، و جستجوی حقیقت را راهی برای نزدیکی به خداوند، و به کارگیری ابزار شناخت را شکر نعمت، و عدم استفاده از آنها را مایهی نکبت و نقمت به شمار میآورد.
قرآن در بسیاری از آیاتش از «اولي الالباب» و «اولوالنُّهی» و «اولوالابصار» نام میبرد و در اینجا مقصود از «صاحبان بصر»، صاحبان اندیشه است نه کسانی که چشم حسّی دارند.
و در بسیاری از جاها «لقوم يتفكرون» و «لقومٍ يعلمون» و «لقومٍ يعقلون» میگوید و در لابلای بسیاری از آیات به دلهای غافل تذکر میدهد که «افلا تعقلون» و «افلا تتفكَّرون».
در تمدن اسلامی - برخلاف بسیاری از تمدنهای دیگر - چیزی از جدال میان «دین و دانش» یا میان «حکمت و شریعت» یا بین «عقل و نقل» وجود ندارد؛ اضافه بر آن بسیاری از افتخارات تاریخ تمدن بشری در زمینههای علوم پزشکی، ریاضی، شیمی و ستارهشناسی و... مانند ابنرشد، فخر رازی، خوارزمی، ابنالنفیس، ابنخلدون، ابنسینا، فارابی و... را در آغوش خویش پرورش داده است؛ از این رو همهی اصول اسلام به تمام معنی با علم و دانش و تمدن سازگاری و هماهنگی دارد.
و دانشمندان اسلامی و فرهیختگان دینی و پژوهشگران قرآنی و محققان احادیث تابناک نبوی در مورد وجوب کسب علم و دانش بر همهی زنان و مردان مسلمان، اتفاق نظر دارند؛ برخی از علوم را «فرض عین» و برخی دیگر را جزو «فرض کفایه» به شمار میآورند.
علومی واجب عینی و فردی هستند و بر هر فرد مسلمان فراگیری آن واجب و فرض میباشند که در جهت فهم عقاید و اندیشهها و عبادات و اخلاق و کارهای دنیوی برای تأمین زندگی خود و خانواده و انجام مسئولیت مشارکت اجتماعی، به آن نیازمند باشد.
و علومی فرض کفایی هستند که در تحقق امور و مصالح دنیا و دین جامعهی اسلامی، اعم از علوم دینی یا دنیوی نقشی را برعهده داشته باشند. به همین خاطر علمای مسلمان معتقدند که علومی مانند: پزشکی و مهندسی و فنی و صنعتی که مبنای زندگی اقتصادی و اجتماعی هستند، واجب کفایی میباشند. بدین معنی که چنانچه به اندازهی کافی و مورد نیاز پزشک و مهندس و صنعتکار خبره و کارشناس در همهی عرصههای مختلف وجود داشته باشند و خلاء موجود را پر کنند و نیازها را برآورده نمایند، در مجموع جامعهی اسلامی به وظیفهی خود عمل کرده است و مسئولیت و گناه ترک آن ساقط میگردد؛ امّا چنانچه در یکی از زمینههای علمی و فنّی مورد نیاز کوتاهی شود و به صورت محدود یا گسترده به دیگران وابسته شوند، گناه و مسئولیت آن متوجه همهی ملّت مسلمان به ویژه مسئولین امور میگردد. و در پرتو همین مفاهیم و ارزشها است که ارکان تمدن اسلامی براساس «علم و ایمان» پایهریزی گردیده است. و براستی کمال و تمامیّت انسان، براساس دانش و بینش او استوار است، زیرا در سایهی این بینش میتواند خود را در ردهی فرشتگان آسمانی قرار داده و برای وصول به مقاماتِ رفیع اخروی، کسب آمادگی کند.
خامهای که دانشمند در طریق ارشاد جامعه بر روی کاغذ و نوشت افزار به جریان میاندازد، از خون شهداء و جانبازان راه حق، گرانقدرتر و ارجمندتر است. آنگاه که عالم و دانشمند در مسیری گام برمیدارد فرشتگان الهی، بال و پر خویش را زیر پای او میگسترانند، پرندگان هوا، ماهیان دریا و همهی جانداران و جانوران او را میپایند و از پروردگار، آمرزش و رحمت او را درخواست میکنند.
دانشمندی که شبانگاه و یا لحظهای در بستر خواب قرار میگیرد و یا بر چیزی تکیه میزند تا بدان وسیله برای نشر علم و ارشاد مردم تجدید قوا کند، خواب و استراحت او بر عبادت و نیایش هفتاد سالهی عاری از بینش پارسایان و زاهدان و عابدان برتری دارد.
به هر حال، باید انسان مسلمان توجه داشته باشد که خداوندﻷ، علم و دانش را علّت اساسی آفرینش همهی پدیدههای هستی - اعم از آسمان و زمین - معرفی کرده است. و همین نکته برای نشان دادن عظمت و ارزش علم، بهترین دلیل گویا و قاطعترین گواه میباشد.
وقتی خداوند میخواهد چشم بصیرت انسان را در برابر این نکته و حقیقت باز کند و دلهای خردمندان را در مقابل این واقعیت، آگاه و بیدار سازد، در نبشتار استوار بنیاد و کتاب آسمانی خود میگوید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا١٢﴾[الطلاق: ۱۲]
برای روشن شدن مسئله فضیلت علم - به ویژه علم به توحید و یگانگی خدا - همین آیه کفایت میکند، علم توحید یعنی اطلاع از یگانگی و یکتایی پروردگار جهان، اساس و بنیاد هر دانش، و محور هر گونه شناخت و معرفت است؛ یعنی همهی دانشها و معارف، سرانجام انسان را به خدا رهنمون میگردد، به همین جهت پروردگار عالم، دانش و معرفت را از لحاظ شرافت و ارزش در اوج همهی مراتب و مقامات قرار داده است.
و براستی که علماء و دانشمندان و فرهیختگان و دانشوران، چراغ هدایتند، پیامبران ارشادند، و امانتداران خدا در میان مردمند که گمراهان را هدایت و دست طالبان ارشاد را میگیرند و به مقصد میرسانند. خداوند فهم وسیع، عقل سرشار، و بصیرت نافذ را به آنان بخشیده است که از اشتباه و خطا در رأی، و فساد فکری مصون باشند و آنان را در کشف حقایق و غوامض علوم یاری دهد. سینههایشان ظرف معارف و دلهایشان گنجینهی حکمتها است که بسان چشمههای جوشانی هستند که مردم را سیراب میسازند بدون اینکه خشک شوند. هر چند که در میان ملّتی بیشتر باشند، آن ملّت پیشرفتهتر و مترقیتر است، و کمی و دور بودنشان از ملت، موجب انحطاط و عقبماندگی آن ملّت است.
با مرگ یک عالم حقیقی، چراغی که تاریکیهای زندگی را میزدود خاموش میشود، و شمشیر برندهای که مدافع حق بود کُند میشود و رکنی از ارکان عظمت امّت اسلامی، منهدم و ویران میگردد. و هر گاه چنین عالمی، جانشینی شایسته نداشته باشد، تاریکی همچنان بر دوام، و کاخ عظمت همچنان بیرکن و منهدم است و خرافات و اوهام بر عقلها مستولی میشود، و حشرات فتنه و گمراهی در فضای اسلامی ظاهر میگردند و کسانی صدرنشین مجالس میشوند که شایستگی و لیاقت آن را ندارند، و افرادی بر کرسی افتاء و قضاوت مینشینند که هیچ نسبتی با علم و دانش و حکمت و فرزانگی ندارند و اساطیر و خرافات و بدعتها حاکم شده و علم حقیقی رخت برمیبندد و در نتیجه گمراهی همه جا را فرامیگیرد.
پس بر علماء لازم است امانتی را که خداوندﻷ از مسائل علوم و فنون مختلف برعهدهی آنها گذاشته، در بین مردم انتشار دهند و نور هدایت را بر مردم بیفشانند، و بر عامهی مردم لازم است که بر فهم آنچه که در زندگی به آن نیازمندند بکوشند تا در وادی جهل و گمراهی قرار نگیرند.