فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد دوم

فهرست کتاب

٩- باب: وَقْتُ الْعَصْرِ
باب [٩]: وقت نماز عصر

٩- باب: وَقْتُ الْعَصْرِ
باب [٩]: وقت نماز عصر

۳۳٧- حديثُ أبي بَرْزَةَ سفي ذِكر الصَّلواتِ تقدَّم قريبًا وقال في هذهِ الرَّواية لما ذَكرَ العِشَاءَ، قَالَ: وَكَانَ يَكْرَهُ النَّوْمَ قَبْلَهَا، وَالحَدِيثَ بَعْدَهَا [حديث رقم: ۵۴۸].

۳۳٧- در حدیث ابو برزه – در مورد وقت نمازها – که همین حالا گذشت، این عبارت نیز آمده است که: پیامبر خدا جاز خواب شدن پیش از نماز خفتن، و از صحبت کردن بعد از آن، بدشان می‌آمد [۱۸].

۳۳۸- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س، قَالَ: «كُنَّا نُصَلِّي العَصْرَ، ثُمَّ يَخْرُجُ الإِنْسَانُ إِلَى بَنِي عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ، فَنَجِدُهُمْ يُصَلُّونَ العَصْرَ» [رواه البخاري: ۵۴۸].

۳۳۸- از انس بن مالکسروایت است که گفت: ما نماز عصر را وقتی اداء می‌کردیم که اگر کسی به قبیله (بنی عمرو بن عوف) میرفت، می‌دید که آن‌ها هنوز مشغول خواندن نماز عصر هستند [۱٩].

۳۳٩- وعَنْه سقَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جيُصَلِّي العَصْرَ وَالشَّمْسُ مُرْتَفِعَةٌ حَيَّةٌ، فَيَذْهَبُ الذَّاهِبُ إِلَى العَوَالِي، فَيَأْتِيهِمْ وَالشَّمْسُ مُرْتَفِعَةٌ» وَبَعْضُ العَوَالِي مِنَ المَدِينَةِ عَلَى أَرْبَعَةِ أَمْيَالٍ أَوْ نَحْوِهِ [رواه البخاري: ۵۵٠].

۳۳٩- و از انس بن مالکسروایت است که گفت: پیامبر خدا جنماز عصر را اداء می‌کردند، و آفتاب بلند و درخشان بود، شخصی که به (عوالی) می‌رفت و چون به آنجا می‌رسید، می‌دید که آفتاب هنوز بلند است، بعضی از قسمت‌های (عوالی) از مدینه حدود چهار میل و یا چیزی مثل آن، فاصله دارد [۲٠].

[۱۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: از این جهت پیامبر خدا جاز خواب شدن پیش از نماز خفتن، و از صحبت کردن بعد از آن، بدشان می‌آمد که خواب شدن پیش از نماز عشاء سبب آن می‌شود که اگر شخص خوابش سنگین باشد، نماز عشاء از نزدش فوت شود، و اگر خوابش سنگین نباشد و بتواند نماز عشاء را اداء نماید، چون این شخص پیش از نماز خفتن (عشاء) خوابیده است، تا ساعت‌ها بعد از نماز عشاء خوابش نمی‌برد، و کسی که ساعت‌ها بعد از نماز عشاء خواب نشود، احتمال زیاد موجود است که نه تنها آنکه برای نماز تهجد برخاسته نتواند، بلکه احتمال آن وجود دارد که نماز فجرش هم فوت شود، و فوت نماز (فجر) ولو آنکه به سبب خواب باشد، کار نا شایست و ناروایی است. [۱٩] قبیله بنی عمرو در دو میلی مدینه و در نزدیک قباء قرار داشت، و سبب تاخیر نماز این مردم آن بود که آن‌ها اهل کار و زراعت بودند، و بعد از فارغ شدن از کارهای خود می‌آمدند و نماز می‌خواندند. [۲٠] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) عوالی عبارت از بلندی‌هایی است که به طرف جنوب شرق مدینه منوره در نزدیکی‌های قباء قرار دارد، عوالی منطقه زیادی را دربر می‌گیرد، قسمت‌های اول آن از مدینه دو میل، و قسمت‌های اخیر آن، هفت تا هشت میل فاصله دارد، و چون یک میل به حساب فعلی حدود یکهزار و ششصد متر است، بنابراین اگر کسی که به قسمتی از عوالی که چهار میل فاصله داشته باشد برود، تقریباً حدود بیش از شش کیلو متر راه را باید بپیماید، و پیمودن این فاصله اگر کسی تند راه برود، حدود یک ساعت و یا چیزی بیشتر از آن را دربر می‌گیرد. ۲) بنابراین اکثر علماء گفته‌اند که اول وقت عصر آن است که سایه هر چیزی همانند آن گردد، ولی علمای احناف و علمای دیگری که با آن‌ها هم نظر هستند می‌گویند که اول وقت عصر آن است که سایه هر چیزی دو چند آن گردد، و از این حدیث این طور جواب می‌دهند که: اگر کسی نماز عصر را در وقتی که سایه هر چیزی دو چند آن می‌گردد اداء نماید، و فاصله شش کیلومتری را بپیماید، مانعی ندارد که آفتاب هنوز بلند بوده و درخشش و روشنی خود را از دست نداده باشد، والله تعالی اعلم.