۲۴- باب: البُكَاءَ عِنْدَ المَرِيضِ
باب [۲۴]: گریه در نزد مریض
۶۶۳- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب، قَالَ: اشْتَكَى سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ شَكْوَى لَهُ، فَأَتَاهُ النَّبِيُّ جيَعُودُهُ مَعَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ، وَسَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ، وَعَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ ش، فَلَمَّا دَخَلَ عَلَيْهِ فَوَجَدَهُ فِي غَاشِيَةِ أَهْلِهِ، فَقَالَ: «قَدْ قَضَى» قَالُوا: لاَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، فَبَكَى النَّبِيُّ ج، فَلَمَّا رَأَى القَوْمُ بُكَاءَ النَّبِيِّ جبَكَوْا، فَقَالَ: «أَلاَ تَسْمَعُونَ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُعَذِّبُ بِدَمْعِ العَيْنِ، وَلاَ بِحُزْنِ القَلْبِ، وَلَكِنْ يُعَذِّبُ بِهَذَا - وَأَشَارَ إِلَى لِسَانِهِ - أَوْ يَرْحَمُ، وَإِنَّ المَيِّتَ يُعَذَّبُ بِبُكَاءِ أَهْلِهِ عَلَيْهِ» [رواه البخاری: ۱۳٠۴].
۶۶۳- از عبدالله بن عمربروایت است که گفت: سعد بن عباده از مریضی که داشت شکایت کرد.
پیامبر خدا جهمراه عبدالرحمن بن عوف، و سعد بن ابی وقاص، و عبدالله بن مسعودش، به عیادتش رفتند، چون نزدش داخل شدند، دیدند که اهل و اقاربش به اطرافش نشستهاند.
پرسیدند: «مگر فوت کرده است»؟
گفتند: نه، یا رسول الله!
پیامبر خدا جبگریه افتادند، و چون مردم گریه پیامبر خدا جرا دیدند، [آنها نیز] به گریه افتادند.
[پیامبر خدا ج]فرمودند: «آیا نمیشنوید که خداوند به اشک چشم، واندوه قلب عذاب نمیکند، - در حالی که به طرف زبان خود اشاره میکردند، فرمودند – بلکه به سبب این است که عذاب میکند و یا مورد رحمت قرار میدهد، و مرده به سبب اینکه اهل و اولادش بر وی گریه میکنند، تعذیب میشود» [۴۳۴]
[۴۳۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از این گفته پیامبر خدا جکه به طرف زبان خود اشاره کرده و فرمودند: «بلکه سبب این است که [خداوند] عذاب میکند و یا مورد رحمت قرار میدهد» این است که: این زبان است که سبب گرفتار شدن به عذاب خدا، و یا مورد رحمت قرار گرفتن وی میشود، یعنی: اگر جزع و فزع کرد، و شکایت و داد و فریاد نمود، سبب گرفتار شدن به عذاب خدا میشود، و اگر ساکت شد، و به عوض داد و فریاد حمد و ثنای خداوند متعال را گفت، و هر چیز را از طرف خدا دانست، یعنی: در وقت مصیبت رسیدن (الحمد لله) و (إنا الله وإنا إلیه راجعون)گفت، مستوجب رحمت پروردگار میشود. ۲) از رقت قلب و اشک چشم گناهی نیست، ولی شیون و فریاد است که سبب گناه و عذاب خداوندی میشود. ۳) مستحب است که بزرگان به عیادت زیر دستان بروند. ۴) نهی از منکر - اگر گوش شنوایی داشته باشد – لازم است. ۵) گریه کردن در نزد مریض، اگر بدون شیون و فریاد باشد، جواز دارد. ۶) مرده به سبب گریه وابستگان تعذیب میشود، و تفصیل آن قبلاً گذشت.