۱- باب: مَا جَاء فِي التَّقصِيرِ وَكَم يُقِيمُ حَتَّى يَقْصُرَ
باب [۱]: آنچه که دربارۀ قصر نماز، و در مدت اقامت آمده است
۵٧۵- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب، قَالَ: «أَقَامَ النَّبِيُّ جتِسْعَةَ عَشَرَ يَقْصُرُ [رواه البخاری: ۱٠۸٠].
۵٧۵- از ابن عباسبروایت است که گفت: پیامبر خدا جنوزده روز در [مکه] اقامت نمودند، و [در این مدت] نماز را کوتاه میخواندند [۳۱٧].
۵٧۶- عَنْ أَنَسٍ سقَالَ: خَرَجْنَا مَعَ النَّبِيِّ جمِنَ المَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ فَكَانَ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ حَتَّى رَجَعْنَا إِلَى المَدِينَةِ، قُلْتُ: أَقَمْتُمْ بِمَكَّةَ شَيْئًا؟ [رواه البخاری: ۱٠۸۱].
۵٧۶- از انسسروایت است که گفت: با پیامبر خدا جاز مدینه به سوی مکه سفر نمودیم، تا وقتی که پس به مدینه آمدیم، نماز را دو رکعت، دو رکعت میخواندیم [۳۱۸].
گفتم: آیا در مکه چیزی اقامت کردید؟
گفت: [بلی]، ده روز در مکه اقامت نمودیم [۳۱٩].
[۳۱٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: در مدتی که مسافر نیت اقامت نموده و برایش کامل خواندن نماز لازم میگردد، نظر به احادیث مختلف و استنباطات متفاوت، بین علماء اختلافات زیادی وجود دارد، که تا بیست ودو قول میرسد، و البته ذکر همه این اقوال به درازا میکشد، و فائده چندانی هم از ذکر آنها متصور نیست، بنابراین به ذکر اشهر آنها اکتفاء مینماییم: امام شافعی و مالک و احمد بن حنبل رحمهم الله میگویند: مدت اقامتی که موجب اتمام نماز است، چهار شبانه روز و یا بیشتر از آن است، در نزد احناف مدت اقامت موجب اتمام پانزده روز است، و اگر کسی کمتر از این مدت نیست اقامت نمود، باید نمازش را کوتاه بخواند، قابل تذکر است که در نیت اقامت پنج چیز شرط است: ۱) ترک سیر و راه پیمودن، بنابراین اگر کسی در حالت ادامه سفر نیت اقامت نمود، نیت اقامتش صحت نداشته و مسافر گفته میشود. ۲) صلاحیت جا برای اقامت، بنابراین اگر کسی در کوه و یا دشت نیت اقامت نمود، این نیتش اعتباری ندارد. ۳) اینکه این اقامت در یکجا باشد، بنابراین اگر کسی نیت اقامت و سکنی گزینی در چند جا را نمود، مسافر گفته میشود و باید نمازش را کوتاه بخواند. ۴) اینکه مدت اقامت کامل، یعنی: حد اقل پانزده روز باشد. ۵) اینکه نیت کننده مستقل باشد، یعنی: قدرت داشته باشد که به اختیار خود سفر و یا اقامت نماید، بنابراین اقامت زنی که همراه شوهرش میباشد، عسکری که با فرماندهاش میباشد، مزدوری که با بادارش میباشد، شاگردی که با استادش میباشد، قرضدار مفلسی که با طلبگارش میباشد، تابع گفته شده، و نیت اقامت آنها به طور مستقلانه و بدون اجازه متبوع آنها جواز ندارد. [۳۱۸] یعنی: نمازهای چهار رکعتی را که عبارت از نماز ظهر، و عصر و عشاء باشد، دو رکعت دو رکعت میخواندیم، ولی نماز فجر که دو رکعتی است به همان حال خودش دو رکعت، و نماز مغرب به همان حال خودش سه رکعت اداء میگردد. [۳۱٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از اقامت ده روز در مکه، اقامت در مکه و اطراف آن است، یعنی: در مکه و اطراف آن که منی و غیره باشد، ده روز اقامت نمودیم، زیرا این واقعه در حجة الوداع بود، و در این سفر پیامبر خدا جده روز کامل را در خود شهر مکه نبودند، بلکه از این مدت چند روزی را در مشاعر حج بودند، ولی چون شاعر حج که منی و عرفات و مزدلفه باشد، از مربوطات شهر مکه است، بنابراین گفته میشود که همین ده روز را در مکه بودهاند. ۲) طوری که در روایات بسیاری آمده است، پیامبر خدا جدر روز چهارم ذی الحجه به مکه مکرمه رسیدند، و در روز هشتم ذی الحجه به طرف منی رفتند، به این طریق مدت اقامتشان در مکه مکرمه – بدون روز آمدن به مکه مکرمه و بیرون شدن از آن – سه روز بود، و شب نهم در منی بودند، و روز نهم به طرف عرفات رفتند، و شب دهم را در مزدلفه بودند، و واپس به منی برگشتند، و تا روز سوم ایام تشریق که روز چهارم عید باشد، جهت انجام دادن مناسک حج، به منی بودند، در این روز بعد از زوال از منی بیرون شدند، و به محصب آمدند، و از همانجا شب به مکه آمده و طواف وداع را انجام دادند، و پیش از طلوع صبح از مکه مکرمه بیرون شدند، این بود تفصیل ایام بود وباش پیامبر خدا جدر مکه مکرمه در حجة الوداع.