۱٠- باب: إِذَا صَلَّى قَاعِداً ثُمَّ صَحَّ أَوْ وَجَدَ خِفَّةً تَمَّمَ مَا بقِيَ
باب [۱٠]: اگر نشسته نماز میخواند، و بعد از آن صحت یافت، و یا احساس خفت نمود، باید باقیمانده نماز را تمام نماید
۵۸۸- عَنْ عَائِشَةَ أُمِّ المُؤْمِنِينَ ل،: أَنَّهَا «لَمْ تَرَ رَسُولَ اللَّهِ جيُصَلِّي صَلاَةَ اللَّيْلِ قَاعِدًا قَطُّ حَتَّى أَسَنَّ، فَكَانَ يَقْرَأُ قَاعِدًا، حَتَّى إِذَا أَرَادَ أَنْ يَرْكَعَ قَامَ، فَقَرَأَ نَحْوًا مِنْ ثَلاَثِينَ آيَةً - أَوْ أَرْبَعِينَ آيَةً - ثُمَّ رَكَعَ» [رواه البخاری: ۱۱۱۸].
۵۸۸- از عائشه ام المؤمنینلروایت است که وی هیچ وقت پیامبر خدا جرا ندیده است که نماز شب را نشسته خوانده باشند.
و چون سنشان زیاد شد، [نماز را] نشسته میخواندند، و هنگامی که میخواستند رکوع نمایند، برمیخاستند و حدود سی یا چهل آیت را [ایستاده] میخواندند، و بعد از آن رکوع میکردند [۳۳۳].
۵۸٩- وَعَنْهَا لفي رواية: ثُمَّ يَفْعَلُ فِي الرَّكْعَةِ الثَّانِيَةِ مِثْلَ ذَلِكَ، فَإِذَا قَضَى صَلاَتَهُ نَظَرَ: فَإِنْ كُنْتُ يَقْظَى تَحَدَّثَ مَعِي، وَإِنْ كُنْتُ نَائِمَةً اضْطَجَعَ» [رواه البخاری: ۱۱۱٩].
۵۸٩- و از عائشهلدر روایت دیگری آمده است که:
بعد از آن در رکعت دوم مانند رکعت اول عمل مینمودند، بعد از تمام کردن نماز، نظر میکردند، اگر بیدار میبودم، با من صحبت میکردند، و اگر خواب میبودم، به پهلو استراحت میکردند [۳۳۴].
[۳۳۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) در نزد جمهور علماء روا است که – حسب استطاعت – در یک رکعت نیم آن را نشسته و نیم آن را ایستاده بخواند، چه اول ایستاده باشد و بعد از آن بنشیند، و چه اول نشسته باشد، و بعد از آن بایستد. ۲) سنت و یا مستحب است که در نماز نفل قراءت دراز باشد، و در نزد اکثر علماء طول قیام بهتر از کثرت سجود است، یعنی: اگر کسی چهار رکعت و یا شش رکعت با طول قیام میخواند، بهتر از آن است که هشت رکعت و یا ده رکعت به قیام کوتاه بخواند، ولی امام محمد در مذهب احناف میگوید که: کثرت سجود بهتر است، زیرا پیامبر خدا جفرمودهاند که: «سجده بسیار بکن». ۳) به اجماع علماء خواندن نماز نفل به طور نشسته روا است، ولو آنکه شخص قدرت به ایستادن داشته باشد، گرچه در حالت استطاعت، نماز خواندن به طور ایستاده بهتر است. [۳۳۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: این حدیث مکمل و بیانگر حدیث قبلی است، و چیزی که از این حدیث بر علاوه از احکام و مسائل متعلق به حدیث اول دانسته میشود: عشرت نیک و اسلوب نهایت پسندیده نبی کریم جنسبت به اهل و فامیلشان میباشد، زیرا با وجود محبت سرشاری که نسبت به عائشهلداشتند، و میخواستند که هر وقت با وی صحبت کنند، اگر متوجه میشدند که وی خوابست، از این رغبت خود چشم پوشی نموده و او را از خواب بیدار نمیکردند، و باید طریق عشرت، و کیفیت معامله با خانواده را – مانند هر کار دیگری - از ایشان آموخت، صلوات الله و سلامه علیه الی یوم الدین.