فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد دوم

فهرست کتاب

۱٠- باب: مِنْ أَيْنَ تُؤتَى الجُمُعَةُ، وَعَلَى مَنْ تَجِبُ
باب [۱٠]: تا از چه مسافتی باید به نماز جمعه حاضر شد؟ و بر چه کسی واجب است؟

۱٠- باب: مِنْ أَيْنَ تُؤتَى الجُمُعَةُ، وَعَلَى مَنْ تَجِبُ
باب [۱٠]: تا از چه مسافتی باید به نماز جمعه حاضر شد؟ و بر چه کسی واجب است؟

۵٠۳- عَنْ عَائِشَةَ ل، قَالَتْ: كَانَ النَّاسُ يَنْتَابُونَ يَوْمَ الجُمُعَةِ مِنْ مَنَازِلِهِمْ وَالعَوَالِيِّ، فَيَأْتُونَ فِي الغُبَارِ يُصِيبُهُمُ الغُبَارُ وَالعَرَقُ، فَيَخْرُجُ مِنْهُمُ العَرَقُ، فَأَتَى رَسُولَ اللَّهِ جإِنْسَانٌ مِنْهُمْ وَهُوَ عِنْدِي، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «لَوْ أَنَّكُمْ تَطَهَّرْتُمْ لِيَوْمِكُمْ هَذَا» [رواه البخاری: ٩٠۲].

۵٠۳- از عائشهلروایت است که گفت: مردم از منازل خود و از (عوالی) به طور نوبتی به نماز جمعه می‌آمدند [۲۳۱]، [یعنی: گاهی به نماز جمعه می‌آمدند، و گاهی نمی‌آمدند] در ایام گرد و خاک، غبار و عرق به جان آن‌ها می‌نشست، و از آن‌ها بوی عرق می‌آمد.

شخصی از این افراد در حالی که پیامبر خدا جبه خانه‌‌ام بودند نزدشان آمد، پیامبر خدا جبرایش گفتند: «چه می‌شد اگر برای امروز [یعنی: روز جمعه]، خود را می‌شستید و پاک می‌کردید»؟ [۲۳۲].

۵٠۴- وَعَنْهَا لقَالَتْ: «كَانَ النَّاسُ مَهَنَةَ أَنْفُسِهِمْ، وَكَانُوا إِذَا رَاحُوا إِلَى الجُمُعَةِ، رَاحُوا فِي هَيْئَتِهِمْ فَقِيلَ لَهُمْ: لَوِ اغْتَسَلْتُمْ» [رواه البخاری: ٩٠۳].

۵٠۴- و از عائشهلروایت است که گفت: مردمان به کارهای روزمرۀ خود مشغول بودند و به همان لباس‌های کار خود به نماز جمعه می‌رفتند، برای آن‌ها گفته شد که: «چه می‌شود اگر غسل کنید»؟ [۲۳۳].

۵٠۵- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س: أَنَّ النَّبِىَّ جكانَ يُصَلِّي الجُمُعَةِ حِينَ تَمِيلُ الشَّمْسُ. [رواه البخاری: ٩٠۵].

۵٠۵- از انس بن مالکسروایت است که: پیامبر خدا جنماز جمعه را هنگامی که آفتاب زوال می‌کرد، می‌خواندند [۲۳۴].

[۲۳۱] طوری که قبلاً هم یاد آوری نمودیم، (عوالی) نام بلندی‌های بود که به طرف جنوب شرق حرم نبوی فعلی قرار داشت، و ابتدای آن از حرم نبوی حدود سه کیلومتر، و انتهای آن حدود هشت کیلومتر فاصله داشت، ولی اکنون تمام منطقه (عوالی) مربوط به شهر مدینه منوره گردیده و با آن‌هم به همین نام یعنی: (عوالی) یاد می‌شود. [۲۳۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) علماء در وجوب نماز جمعه بر کسی که در خارج از شهر سکونت دارد، اختلاف نظر دارند، به اینگونه که: أ) بعضی از آن‌ها می‌گویند: کسی که بتواند به نماز جمعه حاضر گردد، و تا شب به خانه‌اش بر گردد، نماز جمعه بر وی لازم است. ب) عده دیگری می‌گویند که: نماز جمعه بر کسی واجب است که صدای اذان را بشنود، خواه در داخل شهر سکونت داشته باشد، و خواه در بیرون از شهر، و البته مرادشان شنیدن صدای اذان با صوت عادی است، نه ذریعه وسائل تخنیکی امروزی. ج) وعده دیگری از آن جمله امام ابو حنیفه/می‌گوید: نماز جمعه بر کسی که در شهر سکونت دارد، واجب است، خواه صدای اذان را بشنود و خواه نشنود، زیرا امام ابو حنیفه/بر این نظر است که نماز جمعه جز در شهر و در مسجد جامع و یا در عیدگاه، در جای دیگری صحت ندارد، ولی فتوی در مذهب احناف بر قول اول است، یعنی کسی که تا شب به خانه‌اش بر گشته می‌تواند، باید به نماز جمعه حاضر گردد، و مراد از برگشتن مسافتی است که به طور پیاده طی می‌شود. [۲۳۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) لفظ حدیث آن است که: (برای آن‌ها گفته شد)، و گوینده معلوم نیست، ولی علمای علم اصول می‌گویند: در چنین حالتی حدیث حکم مرفوع را دارد، یعنی: به این معنی است که پیامبر خداجآن‌ها را امر کرده‌اند. ۲) غسل کردن در روز جمعه – طوری که قبلاً هم یاد آوری نمودیم – سنت است. ۳) خواندن نماز جمعه با هر لباسی روا است، ولی کسیکه به نماز جمعه حاضر می‌شود، بهتر آن است که لباس‌ها پاک و نظیفی را بپوشد. [۲۳۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: وقت نماز جمعه، بعد از زوال آفتاب است، یعنی: وقت نماز ظهر است، و این نظر عامه علماء است، گرچه در نزد بعضی از علماء ادای نماز جمعه در وقت نماز عید نیز جواز دارد، زیرا پیامبر خدا جدر یکی از احادیث فرموده‌اند که: «روز جمعه روزی است که خداوند آن را عید مسلمانان قرار داده است»، ولی مجرد نام نهادن روز جمعه به روز (عید) دلیل بر این نمی‌شود که ادای آن در وقت نماز عید نیز جواز داشته باشد، بنابراین راجح همان قول جمهور است.