۲٠- باب: وَقْتِ الْفَجْرِ
باب [۲٠]: وقت نماز صبح
۳۵۵- عَنْ أَنَسِ س، أَنَّ زَيْدَ بْنَ ثَابِتٍ س، حَدَّثَهُ: «أَنَّهُمْ تَسَحَّرُوا مَعَ النَّبِيِّ ج، ثُمَّ قَامُوا إِلَى الصَّلاَةِ، قُلْتُ: كَمْ بَيْنَهُمَا؟ قَالَ: قَدْرُ خَمْسِينَ أَوْ سِتِّينَ»، يَعْنِي آيَةً [رواه البخاری: ۵٧۵].
۳۵۵- از انسسروایت است که زید بن ثابتسبرایش گفت: آنها [یعنی: صحابه] با پیامبر خدا جسحری نمودند، بعد از آن به طرف نماز رفتند.
پرسیدم: بین سحری و نماز خواندن چه قدر وقت بود؟
گفت: بهاندازه خواندن پنجاه یا شصت آیت [۴۲].
۳۵۶- عَنْ سَهْلَ بْنَ سَعْدٍ س، قَالَ: «كُنْتُ أَتَسَحَّرُ فِي أَهْلِي، ثُمَّ يَكُونُ سُرْعَةٌ بِي، أَنْ أُدْرِكَ صَلاَةَ الفَجْرِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج» [رواه البخاری: ۵٧٧].
۳۵۶- از سهل بن سعدسروایت است که گفت: با خانوادهام سحری میکردم و به عجله میآمدم تا نماز فجر را با پیامبر خدا جدریابم [۴۳].
[۴۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: در حدیث نسائی آمده است که پیامبر خدا جبرای انسسگفتند: «ای انس! میخواهم روزه بگیرم، چیزی خوراکه برایم بده»، انس میگوید: برایشان چیزی خرما و آب آوردم، و این واقعه بعد از اذان دادن بلال بود، پیامبر خدا جفرمودند: شخصی را پیدا کن که با من سحری کند»، رفتم و زید بن ثابت را دعوت نمودم، او آمد و با پیامبر خدا جسحری کرد، پیامبر خدا جبعد از سحری دو رکعت نماز خواندند، و بعد از آن به طرف نماز [فجر] رفتند. [۴۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) این حدیث نبوی شریف دلالت بر این دارد که پیامبر خدا جنماز فجر را در اول وقت آن میخواندند، ولی در حدیث دیگری آمده است که پیامبر خدا جفرمودند: «نماز فجر را به روشنی بخوانید، که مزدش بیشتر است». ۲) امام طحاوی در جمع بین این دو حدیث میگوید که: مراد از حدیث دوم آن است که قراءت را در نماز فجر دراز کنید تا وقتیکه هوا روشن شود، وعده دیگری حدیث دوم را ناسخ حدیث اول میدانند، ولی شاید نظر امام طحاوی راجحتر باشد، زیرا در این صورت به هردو حدیث عمل میشود، ولی در صورت نسخ تنها به حدیث دوم عمل شده و حدیث اول به طور کامل ترک میشود، و عمل به هردو حدیث، بهتر از عمل کردن به یک حدیث و ترک حدیث دیگر است.