۱۱- باب: إِذَا لَم يَجِد كَفَناً إلاَّ مَا يُوَارِي رَأسَهُ أو قَدَمَيهِ غَطَّى بِهِ رَأسَهُ
باب [۱۱]: اگر جز کفنی که تنها سر و یا پا را میپوشانید نیافتند، سر میت را بپوشانند
۶۴٧- عَنْ خَبَّابٌ س، قَالَ: هَاجَرْنَا مَعَ النَّبِيِّ جنَلْتَمِسُ وَجْهَ اللَّهِ، فَوَقَعَ أَجْرُنَا عَلَى اللَّهِ، فَمِنَّا مَنْ مَاتَ لَمْ يَأْكُلْ مِنْ أَجْرِهِ شَيْئًا، مِنْهُمْ مُصْعَبُ بْنُ عُمَيْرٍ وَمِنَّا مَنْ أَيْنَعَتْ لَهُ ثَمَرَتُهُ، فَهُوَ يَهْدِبُهَا، قُتِلَ يَوْمَ أُحُدٍ، فَلَمْ نَجِدْ مَا نُكَفِّنُهُ إِلَّا بُرْدَةً إِذَا غَطَّيْنَا بِهَا رَأْسَهُ خَرَجَتْ رِجْلاَهُ، وَإِذَا غَطَّيْنَا رِجْلَيْهِ خَرَجَ رَأْسُهُ، «فَأَمَرَنَا النَّبِيُّ جأَنْ نُغَطِّيَ رَأْسَهُ ، وَأَنْ نَجْعَلَ عَلَى رِجْلَيْهِ مِنَ الإِذْخِرِ» [رواه البخاری: ۱۲٧۶].
۶۴٧- از خبابسروایت است که گفت: با پیامبر خدا جهجرت نمودیم، و مقصد ما رضای خدا بود، پس [بنا به وعدۀ خدا] مزد ما بر خدا واجب شد، بعضی از ما مردند، و از مزد خود چیزی نخوردند [۴٠۴]، از آن جمله (مصعب بن عمیر)سبود.
و بعضی از ما میوهاش پخته شد، و آن را میچیند، مصعبسروز جنگ (أحد) شهید شد، و به جز یک جامه چیز دیگری [در دارائیاش] برای کفن کردنش نیافتیم، اگر سرش را با آن میپوشیدیم، پاهایش بیرون میشد، و اگر پاهایش را میپوشیدیم سرش بیرون میشد.
پیامبر خدا جامر کردند که سرش را بپوشانیم و بر روی پاهایش (اذخر) بیندازیم [۴٠۵].
[۴٠۴] یعنی: کسانی که پیش از فتوحات اسلامی وفات نمودند، از غنائمی که خداوند متعال نصیب مسلمانان کرد، بهرۀ نبردند، و البته اینهایی که از مزد دنیوی بهرۀ نبردند، خداوند متعال مزدشان را در آخرت به وجه بهتر و شایستهتری خواهد داد. [۴٠۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) (اذخر): گیاهی است که در سرزمین حجاز یافت میشود، بوی خوشی دارد، و در دشتها میروید. ۲) اگر جامۀ کافی برای کفن میت پیدا نمیشد، باید در تکفین از سر میت شروع نمود، و علماء گفتهاند که: اگر کفن کمتر از این بود، باید بین ناف تا زانوی میت پوشانیده شود، و اگر کمتر از این بود، باید عورت غلیظهاش پوشانیده شود.