۳۵- باب: المَيِّتُ يَسمَعُ خَفقَ النِّعَالِ
باب [۳۵]: مرده صدای کفشها را میشنود
۶٧۴- عَنْ أَنَسِ بْنِ مالِكٍ س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «العَبْدُ إِذَا وُضِعَ فِي قَبْرِهِ، وَتُوُلِّيَ وَذَهَبَ أَصْحَابُهُ حَتَّى إِنَّهُ لَيَسْمَعُ قَرْعَ نِعَالِهِمْ، أَتَاهُ مَلَكَانِ، فَأَقْعَدَاهُ، فَيَقُولاَنِ لَهُ: مَا كُنْتَ تَقُولُ فِي هَذَا الرَّجُلِ مُحَمَّدٍ ج؟ فَيَقُولُ: أَشْهَدُ أَنَّهُ عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ، فَيُقَالُ: انْظُرْ إِلَى مَقْعَدِكَ مِنَ النَّارِ أَبْدَلَكَ اللَّهُ بِهِ مَقْعَدًا مِنَ الجَنَّةِ، قَالَ النَّبِيُّ ج: «فَيَرَاهُمَا جَمِيعًا، وَأَمَّا الكَافِرُ - أَوِ المُنَافِقُ - فَيَقُولُ: لاَ أَدْرِي، كُنْتُ أَقُولُ مَا يَقُولُ النَّاسُ، فَيُقَالُ: لاَ دَرَيْتَ وَلاَ تَلَيْتَ، ثُمَّ يُضْرَبُ بِمِطْرَقَةٍ مِنْ حَدِيدٍ ضَرْبَةً بَيْنَ أُذُنَيْهِ، فَيَصِيحُ صَيْحَةً يَسْمَعُهَا مَنْ يَلِيهِ إِلَّا الثَّقَلَيْنِ» [رواه البخاری: ۱۳۳۸].
۶٧۴- از انس بن مالکساز پیامبر خدا جروایت است که فرمودند:
«وقتی که بنده در قبرش گذاشته میشود، و همراهانش برگشته و میروند، در حالی که هنوز صدای کفشهای پای آنها را میشنود، دو ملک نزدش آمده و او را مینشانند، و برایش میگویند:
تو راجع به این شخص که محمد جباشد، چه میگویی؟
میگوید: من گواهی میدهم که او بنده و رسول خدا است.
برایش گفته میشود که جای خود را در دوزخ نگاه کن! که خداوند عوض آن، به تو جایی را در جنت عطا فرموده است».
پیامبر خدا جفرمودند: «و همان است که جنت و دوزخ هردو را میبیند.
اگر آن شخص کافر – و یا منافق باشد [۴۴۶]– [در جواب سوال آن دو ملک] میگوید: نمیدانم، من چیزی را میگفتم که مردمان میگفتند.
برایش گفته میشود که: نه خودت فهمیدی و نه از دیگران پیروی نمودی! بعد از آن با چکش آهنی در بین دو گوشش میکوبند، و چنان فریادی میکشد که همه کسانی که به نزدیکش میباشند، به جز از انس و جن صدای او را میشنوند» [۴۴٧].
[۴۴۶] شک بین این دو عبارت احتمال دارد که از راوی باشد، یعنی: راوی به خاطر نداشت که پیامبر خدا ج(کافر) گفتند و یا (منافق)، و احتمال آن است که این عبارت از خود نبی کریم جباشد، به این معنی که اگر این شخص دوم چه کافر باشد و چه منافق، چنین میگوید و حالش چنین است، ولی سیاقی که بعد از این میآید این احتمال دوم را ترجیح میدهد، زیرا چیزی را که این شخص در جواب دو ملک میگویند، سخن منافق است نه سخن کافر. [۴۴٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) عذاب قبر حق است. ۲) سوال ملکین که به نام (منکر و نکیر) یاد میشوند، حق است. ۳) پوشیدن کفش در قبرستان در نزد جمهور علماء جواز دارد، و امام احمد بن حنبل و اهل ظاهر میگویند: پوشیدن کفش در قبرستان مکروه است، و دلیلشان این است که پیامبر خدا جشخصی را دیدند که در بین قبرها با کفشهای خود راه میرود، فرمودند: «وای بر تو، کفشهای خود را دور بینداز»، و امام طحاوی/میگوید: سبب امر پیامبر خدا جبه دورانداختن کفشهای آن شخص، مجرد کفش نبود، بلکه سبب آن بود که کفشهایش نجس بود، بنابراین اگر کسی با کفشی که در آن نجاستی نباشد، در بین قبرها عبور میکند، باکی ندارد.