۴۶- باب: إِذَا كَانَ بَيْنَ الإِمَامِ وَبينَ الْقَوْمِ حَائِطٌ أَوْ ستر
باب [۴۶]: وقتی که بین امام و بین مردم دیوار و یا پردۀ باشد
۴۲۳- عَنْ عَائِشَةَ ل، قَالَتْ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جيُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ فِي حُجْرَتِهِ، وَجِدَارُ الحُجْرَةِ قَصِيرٌ، فَرَأَى النَّاسُ شَخْصَ النَّبِيِّ ج، فَقَامَ أُنَاسٌ يُصَلُّونَ بِصَلاَتِهِ، فَأَصْبَحُوا فَتَحَدَّثُوا بِذَلِكَ، فَقَامَ اللَّيْلَةَ الثَّانِيَةَ، فَقَامَ مَعَهُ أُنَاسٌ يُصَلُّونَ بِصَلاَتِهِ، صَنَعُوا ذَلِكَ لَيْلَتَيْنِ - أَوْ ثَلاَثًا - حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ، جَلَسَ رَسُولُ اللَّهِ جفَلَمْ يَخْرُجْ، فَلَمَّا أَصْبَحَ ذَكَرَ ذَلِكَ النَّاسُ فَقَالَ: «إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تُكْتَبَ عَلَيْكُمْ صَلاَةُ اللَّيْلِ» [رواه البخاری: ٧۲٩].
۴۲۳- از عائشهلروایت است که گفت: پیامبر خدا جشب در حجرۀ خود نماز میخواندند، و دیوار حجرۀ کوتاه بود، مردم پیامبر خدا جرا [در حال نماز خواندن] دیدند، و گروهی از مردم به ایشان اقتداء نموده و نماز خواندند، چون صبح شد، این حادثه را برای دیگران گفتند.
شب دوم [پیامبر خدا ج]به نماز ایستاد، و مردمی آمده و به ایشان اقتداء نمودند، این کار را دو و یا سه شب انجام دادند.
چون شب بعدی آمد، [پیامبر خدا جبرای نماز خواندن] بیرون نشدند، چون صبح شد مردم سبب را جویا شدند، پیامبر خدا جفرمودند:
«ترسیدم که مبادا نماز شب، [یعنی: نماز تهجد] بر شما فرض گردد» [۱۱۶].
[۱۱۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) اقتداء کردن به امامی که قصد امامت دادن را برای آنها ندارد، جواز دارد، ولی احناف میگویند: اگر زنها به چنین امامی اقتداء میکردند، باید امام از اقتدای آنها اطلاع داشته، و نیت امامت دادن برای آنها را کرده باشد. ۲) خواندن نماز نفل – و از آن جمله نماز تهجد – در خانه، بهتر از خواندن آن در مسجد است، امام مالک/میگوید: خواندن نفل در خانه، بهتر از خواندن آن در مسجد نبوی است، مگر برای کسی که غریب باشد، یعنی: برای کسی که چند روزی در مدینه منوره سکونت داشته و بعد از آن سفر میکند، خواندن نماز نفل در مسجد نبوی، بهتر از نماز خواندن وی در خانهاش میباشد. ۳) خواندن نماز نفل به جماعت جواز دارد. ۴) دیوار و یا پرده و امثال اینها مانع اقتداء کردن به امام نمیشود.