فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد دوم

فهرست کتاب

۴۴- باب: التَّعَوُّذِ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ
باب [۴۴]: پناه جستن [به خدا] از عذاب قبر

۴۴- باب: التَّعَوُّذِ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ
باب [۴۴]: پناه جستن [به خدا] از عذاب قبر

۶٩۲- عَنْ أَبِي أَيُّوبَ س، قَالَ: خَرَجَ النَّبِيُّ جوَقَدْ وَجَبَتِ الشَّمْسُ، فَسَمِعَ صَوْتًا فَقَالَ: «يَهُودُ تُعَذَّبُ فِي قُبُورِهَا» [رواه البخاری: ۱۳٧۵].

۶٩۲- از ابو ایوبسروایت است که گفت: پیامبر خدا جهنگامی که آفتاب غروب کرده بود [از شهر مدینه] بر آمدند، آوازی را شنیدند، فرمودند: «این‌ها مردم یهودی هستند که در قبرهای خود عذاب می‌شوند» [۴٧۵].

۶٩۳- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جيَدْعُو وَيَقُولُ: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمِنْ عَذَابِ النَّارِ، وَمِنْ فِتْنَةِ المَحْيَا وَالمَمَاتِ، وَمِنْ فِتْنَةِ المَسِيحِ الدَّجَّالِ» [رواه البخاری: ۱۳٧٧].

۶٩۳- از ابو هریرهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جبه طور دائم دعا می‌کردند که:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمِنْ عَذَابِ النَّارِ، وَمِنْ فِتْنَةِ المَحْيَا وَالمَمَاتِ، وَمِنْ فِتْنَةِ المَسِيحِ الدَّجَّالِ» [۴٧۶].

[۴٧۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از این صدا، صدای مردم یهود بود که به سبب عذابی که به آن گرفتار بودند فریاد می‌کشیدند، و یا صدای وقوع عذاب بود، یعنی: مانند صدای کوبیدن آهن با چکش، و یا این صدا صوت ملائکه عذاب بود که در هنگام تعذیب یهود بر سر آن‌ها فریاد می‌زدند. ۲) شنیدن این صدا خاص برای پیامبر خدا جبود، زیرا صدای مرده را در قبر کسی نمی‌شنود طبرانی از عونسروایت می‌کند که: با پیامبر خدا جهنگام غروب آفتاب بر آمدم، و کوزۀ آبی با من بود، پیامبر خدا جرفتند و قضای حاجت کردند، چون پس آمدند، با آن آب وضوء ساختند، از من پرسیدند: چیزی را که من می‌شنوم تو نمی‌شنوی؟ گفتم: خدا و رسولش بهتر می‌دانند، فرمودند: من آواز یهودهایی را که در قبرهای خود عذاب می‌شوند، می‌شنوم. [۴٧۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) معنی این دعا این است که: الهی من از عذاب قبر، و از آتش دوزخ، و از فتنه زندگی و مرگ، و از فتنه مسیح دجال، به تو پناه می‌برم. ۲) مسیح بر وزن (فعیل) یا به معنی فاعل است و یا به معنی مفعول، اگر به معنی فاعل باشد، معانیش این می‌شود که مسح کننده است، یعنی: کسی است که تمام روی زمین را مسح کرده و می‌پیماید، و اگر به معنی مفعول باشد، معانیش این می‌شود که مسح کرده شده است، یعنی: کسی است که چشمش مسح کرده شده و کور است. ۳) سوال ملکین در قبر حق است، ولی در بعضی جزئیات بین علماء اختلاف است، و خلاصه این اختلافات با بیان قول راجح قرار آتی است: أ) از مسلمان و منافق به اتفاق همگان سوال می‌شود، و در اینکه از کافر هم سوال می‌شود، یا نه اختلاف نظر وجود دارد، و راجح آن است که از کافر نیز سوال می‌شود. ب) هم‌چنین در مورد طفلی که به حد تمیز و رشد نرسیده است، نیز اختلاف نظر وجود دارد، و قول راجح آن است که از وی نیز پرسان می‌شود. ج) آیا سوال قبر و عذاب آن خاص به امت محمدی است و یا آنکه در سائر امم نیز وجود دارد؟ راجح آن است که از هر امتی همانطوری که از امت محمدی سوال می‌شود، از آن‌ها نیز سوال می‌شود.