۱۳- باب: مَنْ أَدْرَكَ رَكْعَةً مِن العَصرِ قَبلَ الغُرُوب
باب [۱۳]: کسی که یک رکعت از عصر را پیش از غروب دریابد
۳۴۴- وعَنْه س، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِذَا أَدْرَكَ أَحَدُكُمْ سَجْدَةً مِنْ صَلاَةِ العَصْرِ، قَبْلَ أَنْ تَغْرُبَ الشَّمْسُ، فَلْيُتِمَّ صَلاَتَهُ، وَإِذَا أَدْرَكَ سَجْدَةً مِنْ صَلاَةِ الصُّبْحِ، قَبْلَ أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ، فَلْيُتِمَّ صَلاَتَهُ» [رواه البخاري: ۵۵۶].
۳۴۴- و از ابو هریرهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند: «اگر کسی یک سجده از نماز عصر را پیش از آنکه آفتاب غروب نماید، دریابد، نماز خود را تمام نماید، و اگر یک سجده از نماز صبح را پیش از طلوع آفتاب دریابد، نماز خود را تمام نماید» [۲۶].
۳۴۵- عَنِ عبدِ اللهِ ابْنِ عُمَرَ ب: أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ ج، يَقُولُ: «إِنَّمَا بَقَاؤُكُمْ فِيمَا سَلَفَ قَبْلَكُمْ مِنَ الأُمَمِ كَمَا بَيْنَ صَلاَةِ العَصْرِ إِلَى غُرُوبِ الشَّمْسِ، أُوتِيَ أَهْلُ التَّوْرَاةِ التَّوْرَاةَ، فَعَمِلُوا حَتَّى إِذَا انْتَصَفَ النَّهَارُ عَجَزُوا، فَأُعْطُوا قِيرَاطًا قِيرَاطًا، ثُمَّ أُوتِيَ أَهْلُ الإِنْجِيلِ الإِنْجِيلَ، فَعَمِلُوا إِلَى صَلاَةِ العَصْرِ، ثُمَّ عَجَزُوا، فَأُعْطُوا قِيرَاطًا قِيرَاطًا، ثُمَّ أُوتِينَا القُرْآنَ، فَعَمِلْنَا إِلَى غُرُوبِ الشَّمْسِ، فَأُعْطِينَا قِيرَاطَيْنِ قِيرَاطَيْنِ، فَقَالَ: أَهْلُ الكِتَابَيْنِ: أَيْ رَبَّنَا، أَعْطَيْتَ هَؤُلاَءِ قِيرَاطَيْنِ قِيرَاطَيْنِ، وَأَعْطَيْتَنَا قِيرَاطًا قِيرَاطًا، وَنَحْنُ كُنَّا أَكْثَرَ عَمَلًا؟ قَالَ: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: هَلْ ظَلَمْتُكُمْ مِنْ أَجْرِكُمْ مِنْ شَيْءٍ؟ قَالُوا: لاَ، قَالَ: فَهُوَ فَضْلِي أُوتِيهِ مَنْ أَشَاءُ» [رواه البخاري: ۵۵٧].
۳۴۵- از عبدالله بن عمربروایت است که از پیامبر خدا جشنیده است که فرمودند : «مدت بقای شما به امتهای گذشته، مانند نسبت بین نماز عصر تا غروب آفتاب است، برای اهل تورات، تورات داده شد، و آنها تا نصف روز به آن عمل نمودند، سپس [از عمل کردن به آن] عاجز گشتند، از این جهت برای هر کدام آنها یک یک قیراط، مزد داده شد.
بعد از آن برای اهل انجیل، انجیل داده شد، و آنها تا نماز عصر به آن عمل نمودند، بعد از آن [از عمل کردن به آن] عاجز گشتند، از این جهت برای آنها یک یک قیراط مزد داده شد.
بعد از آن برای ما قرآن داده شد، و ما به آن تا غروب آفتاب عمل نمودیم، پس برای ما دو دو قیراط مزد داده شد.
اهل آن دو کتاب [یعنی: یهود و نصارا] گفتند: پروردگارا! برای اینها [یعنی: برای مسلمانان] دو دو قیراط، و برای ما یک یک قیراط مزد دادی، در حالی که ما از آنها بیشتر کار کرده بودیم [۲٧].
خداوند جلّ جلاله گفت: مگر در مورد مزد دادن برای شما ظلم کردهام؟
گفتند: نِه.
خداوند متعال گفت: پس این [مزدی را که برای مسلمانان دادهام] فضل و مهربانی من است، و فضل و مرحمت خود را برای هر کسی که خواسته باشم میدهم» [۲۸].
[۲۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: مراد از سجده – طوری که در روایات دیگری آمده است – یک رکعت کامل است، بنابراین جمهور علماء نظر به ظاهر این حدیث میگویند: کسی که یک رکعت از نماز عصر را پیش از غروب آفتاب، و یا یک رکعت از نماز فجر را پیش از طلوع آفتاب درک نماید، نمازش را تمام نماید، و نمازش در وقت خود اداء گردیده است، و علمای احناف نسبت به نماز عصر با جمهور هم نظر هستند، ولی در مورد نماز فجر میگویند: اگر کسی یک رکعت از نماز فجر را پیش از طلوع آفتاب اداء نمود، و ادای رکعت دیگرش هنگام طلوع آفتاب واقع گردید، نمازش فاسد میشود، و برای اثبات قول خود تعلیلات عقلی زیادی آورده و این حدیث را نیز به شکل معقولی تاویل نمودهاند، که ذکر این تعلیلات و تاویلات به درازا میکشد، از این جهت از ذکر آنها خود داری مینمایم. [۲٧] این عبارت حدیث نبوی شریف اشاره بر این دارد که دخول وقت نماز عصر، هنگامی است که سایه هر چیزی دو چندش گردد، زیرا اگر دخول وقت عصر، از هنگام یک چند شدن سایه هر چیزی باشد، وقت عصر با وقت پیشین مساوی میگردد، در حالی که یهود و نصاری گفتند که مایان از آنها وقت بیشتری کار کردیم، این ما جری در روز قیامت واقع میشود، و پیامبر خدا جبه اساس وحی، و یا کشف و الهام از آن خبر دادهاند. [۲۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) امت محمد جبا آنکه عمل کمتری انجام داده باشند، برایشان از طرف خداوند متعال مزد بیشتری داده میشود، و این فضل و مرحمت خداوند متعال نسبت به امت محمدی است. ۲) امام ابو زید دبوسی با تفصیل و تعلیلی که در کتاب (الأسرار) ذکر کرده است با استدلال به این حدیث گفته است که: وقت نماز عصر وقتی است که سایه هر چیز دو چند آن میشود. ۳) همچنین بعضی از احناف با استناد بر این حدیث گفتهاند که: وقت نماز ظهر تا وقتی که سایه هر چیز دو چند آن گردد، ادامه مییابد، و البته هیچیک از این استدلالات خالی از مناقشه و اخذ ورد نیست، برای تفصیل بیشتر آن میتوان به کتاب عمدة القاری، و کتاب فتح الباری در شرح این حدیث مراجعه نمود.