فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد دوم

فهرست کتاب

٧٠- باب: وَضعِ الأَكُفِّ عَلى الرُّكَبِ فِي الرُّكُوعِ
باب [۲۳]: در رکوع، کف دست‌ها باید بر زانوها باشد

٧٠- باب: وَضعِ الأَكُفِّ عَلى الرُّكَبِ فِي الرُّكُوعِ
باب [۲۳]: در رکوع، کف دست‌ها باید بر زانوها باشد

۴۵۳- عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبي وَقَّاصٍ س، أَنَّه صلَّى إِلَى جَنْبِ ابنه مُصْعَبٌ قَالَ: فَطَبَّقْتُ بَيْنَ كَفَّيَّ، ثُمَّ وَضَعْتُهُمَا بَيْنَ فَخِذَيَّ، فَنَهَانِي أَبِي، وَقَالَ: كُنَّا نَفْعَلُهُ، «فَنُهِينَا عَنْهُ وَأُمِرْنَا أَنْ نَضَعَ أَيْدِينَا عَلَى الرُّكَبِ» [رواه البخاری: ٧٩٠].

۴۵۳- سعد بن ابی وقاصسروایت است که وی: در پهلوی فرزندش مصعبسنماز خواند، [مصعبس]گفت که: [در هنگام رکوع کردن] دو کف دستم را با هم پیوست نموده و بین هردو رانم گذاشتم.

پدرم مرا از این کار منع کرد و گفت: ما نیز چنین می‌کردیم، ولی از آن نهی شدیم، و به ما امر شد تا دست‌های خود را بر زانوهای خود بگذاریم [۱۵۸].

[۱۵۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: در اول مشروعیت نماز، در وقت رکوع کردن کف‌های دست خود را با هم پیوست نموده و در بین ران‌های خود قرار می‌داند، و این کار موافق کاری بود که یهود می‌کردند، و پیامبر خدا جدر اموری که برای‌شان چیزی وحی نمی‌شد، خوش داشتند که موافق اهل کتاب عمل نمایند، ولی در اخیر برای‌شان امر شد که با یهود مخالفت نموده و در هنگام رکوع کردن، دست‌های خود را به زانوهای خود بگیرند.