۴- باب: تَحْرِيضِ النَّبِيِّ جعَلَى صَلاَةِ اللَّيْلِ وَالنَّوَافِلِ مِن غَيرِ إِيجَابٍ
باب [۴]: تشویق پیامبر خدا جبخواندن نماز شب، و نوافل، بدون آنکه واجب باشد
۵٩۳- عَنْ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جطَرَقَهُ وَفَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِيِّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَيْلَةً، فَقَالَ: «أَلاَ تُصَلِّيَانِ؟» فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنْفُسُنَا بِيَدِ اللَّهِ، فَإِذَا شَاءَ أَنْ يَبْعَثَنَا بَعَثَنَا، فَانْصَرَفَ حِينَ قُلْنَا ذَلِكَ وَلَمْ يَرْجِعْ إِلَيَّ شَيْئًا، ثُمَّ سَمِعْتُهُ وَهُوَ مُوَلٍّ يَضْرِبُ فَخِذَهُ، وَهُوَ يَقُولُ: ﴿وَكَانَ الإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا﴾[رواه البخاری: ۱۱۲٧].
۵٩۳- از علی بن ابی طالبسروایت است که: شبی پیامبر خدا جنزد او و فاطمه دختر پیامبر خدا÷آمده و فرمودند: «شما دو نفر نماز نمیخوانید»؟ [مراد از این نماز، نماز تهجد است].
گفتم: یا رسول الله! جان ما در دست خدا است، اگر بخواهد که ما را بیدار کند، بیدار میکند.
چون این سخن را گفتیم برگشتند و به من چیزی نگفتند، و هنگام برگشتن در حالی که[دست خود را] بر ران خود میزدند، شنیدم که میگفتند: «انسان از هر چیزی مجادلهگرتر است» [۳۴۱].
۵٩۴- عَنْ عَائِشَةَ ل، قَالَتْ: «إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جلَيَدَعُ العَمَلَ، وَهُوَ يُحِبُّ أَنْ يَعْمَلَ بِهِ خَشْيَةَ أَنْ يَعْمَلَ بِهِ النَّاسُ، فَيُفْرَضَ عَلَيْهِمْ، وَمَا سَبَّحَ رَسُولُ اللَّهِ جسُبْحَةَ الضُّحَى قَطُّ وَإِنِّي لَأُسَبِّحُهَا» [رواه البخاری: ۱۱۲۸].
۵٩۴- از عائشهلروایت است که گفت: پیامبر خدا جبعضی از عبادات را از ترس آنکه مبادا مردم نیز به آنها عمل نمایند و بر آنها واجب گردد، ترک میکردند، گرچه در اصل دوست داشتند که آن عبادات را انجام دهند، [و از همین جهت] هیچگاه پیامبر خدا جنماز ضحی را نخواندند، و من آن را میخواندم [۳۴۲].
[۳۴۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) این سخن پیامبر خدا جکه (انسان از هر چیزی مجادلهگرتر است)، در واقع نقل قول خداوند متعال است که میفرماید: ﴿ وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَكۡثَرَ شَيۡءٖ جَدَلٗا ﴾. ۲) احتمال دارد که پیامبر خدا جاین سخن را برای این گفته باشند، که علیساز دلیلی که برای پیامبر خدا جذکر نمود، از برخاستن برای اقامه نماز تهجد شانه خالی کرده بود، و همچنین احتمال دارد که ذکر این آیه کریمه جهت قبول کردن عذر علیسو تصدیق قول او باشد، که فطرت و طبیعت انسان آن است که در مقابل هر سخنی میخواهد مجادله کند، و مسؤولیت را نپذیرد، پس بر علیساز این سخنش که گفت: اختیار ما در دست خداوند است، اگر بخواهد که ما را بیدار کند، بیدار میکند، باکی نیست. [۳۴۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) نماز (ضحی) نماز است که هنگام چاشت، یعنی در وسط روز بین طلوع و زوال آفتاب، و یا پیش از زوال آفتاب خوانده میشود. ۲) بهترین وقت خواندن نماز ضحی، در ثلث سوم وقت بین طلوع آفتاب و زوال است، مثلاً: اگر بین طلوع آفتاب و زوال شش ساعت باشد، بعد از اینکه از طلوع آفتاب چهار ساعت گذشت، و یا به زوال دو ساعت باقیماند، نماز (ضحی) خوانده شود. ۳) مراد از این قول عائشهلکه پیامبر خدا جنماز ضحی را نمیخواندند این است که بر خواندن آن نماز مداومت نمیکردند، ورنه ثابت است که ایشان این نماز را گاه گاهی میخواندند، از آن جمله اینکه روز فتح مکه نماز ضحی را خواندند، و ابو ذر و ابو هریره را به خواندن آن تشویق نمودند، و یا اینکه عائشهلاز آنچه که علم داشته است خبر داده است، و وی خبر نداشته است که پیامبر خدا جگاهی گاهی نماز ضحی را میخواندند.