٧- باب: الدُّعَاءِ عِنْدَ النِّدَاءِ
باب [٧]: دعا در وقت أذان
۳٧٧- عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: «مَنْ قَالَ حِينَ يَسْمَعُ النِّدَاءَ: اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاَةِ القَائِمَةِ آتِ مُحَمَّدًا الوَسِيلَةَ وَالفَضِيلَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا الَّذِي وَعَدْتَهُ، حَلَّتْ لَهُ شَفَاعَتِي يَوْمَ القِيَامَةِ» [رواه البخاری: ۶۱۴].
۳٧٧- از جابر بن عبداللهبروایت است که پیامبر خدا جفرمودند: «کسی که اذان را شنیده و بگوید: (اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاَةِ القَائِمَةِ آتِ مُحَمَّدًا الوَسِيلَةَ وَالفَضِيلَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا الَّذِي وَعَدْتَهُ)شفاعت من در روز قیامت برایش واجب میگردد» [۶۵].
[۶۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) معنی این دعا این است که: الهی! تو پروردگار این دعای کامل، و پروردگار نمازی که بر پا گردیده است میباشی، از تو مسئلت مینمایم تا برای محمد منزلت عالی و فضیلت بر همگان، و مقام محمودی را که برایش وعده دادهای عنایت فرمائی. ۲) مراد (از دعای کامل) اذان، و مراد از (مقام محمود) در نزد جمهور علماء، شفاعت کبری در روز قیامت است، در سنن ترمذِ از ابو هریرهسروایت است که گفت: کسی از پیامبر خدا جپرسید که: مراد از این قول خداوند متعال که میفرماید: ﴿عَسَىٰٓ أَن يَبۡعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا﴾[الإسراء: ٧٩] چیست؟ فرمودند: مراد از آن شفاعت است. ۳) مراد از شفاعت کبری که خاص برای پیامبر خدا جاست، و برای هیچکس دیگری – حتی سائر انبیاء÷– نیست، همان شفاعتی است که در روز محشر صورت میگیرد، تا مردم زودتر از مشقت و مشکلاتی که در آن موقف میباشد، رهائی یافته و به حساب و کتاب پیش شوند. قاضی عیاض/میگوید که: برای پیامبر خدا جپنج شفاعت است. اول) همان شفاعت عامه کبری است. دوم) شفاعت برای عدهای است تا بدون حساب و کتاب به بهشت بروند. سوم) شفاعت برای مردمی از موحدین این امت است که مستحق رفتن به دوزخ شدهاند، پیامبر خدا جبرای آنها شفاعت میکند، تا اگر خدا بخواهد شفاعت حبیب خود را در مورد آنها قبول نماید، و آنها به دوزخ نروند. چهارم) شفاعت برای کسانی است که نسبت به گناهانی که مرتکب شدهاند، به دوزخ رفتهاند، و پیامبر خدا جبرای آنها در نزد خداوند متعال شفاعت میکند، و به این شفاعت پیامبر خدا جاز دوزخ بیرون میشوند. پنجم) شفاعت کردن برای کسانی است که به بهشت رفتهاند، و پیامبر خدا جبرای آنها شفاعت میکنند تا خداوند متعال مرتبه و مقام و درجه آنها را بلندتر سازد. ۴) امام قرطبی به نقل از قاضی عیاض/میگوید که: مشهور است که سلف صالح شفاعت نبی کریم جرا مسئلت مینمودند، بنابراین، به گفته گروهی که میگویند: (طلب شفاعت پیامبر خدا جاز خداوند متعال مکروه است زیرا شفاعت برای گنهکاران است)، نباید التفات کرد، زیرا: اول آنکه) شفاعت – همانطوری که برای گنهکاران است – برای تخفیف حساب و رفع درجات نیز میباشد. دوم آنکه) هر انسان عاقلی به تقصیر خود معترف بوده، و محتاج به عفو و رحمت پروردگار است، و به عملی که انجام داده است، متکی نیست، و دائماً در این خوف است که مبادا از هالکین باشد. سوم آنکه) کسی که شفاعت کردن را مکروه میداند و از خداوند شفاعت نبی کریم جمسئلت نمیکند، پس نباید طلب رحمت و مغفرت نیز بنماید، زیرا مغفرت و رحمت نیز برای گنهکاران است، و البته طوری که گفتیم، این سخنان بر خلاف چیزی است که در دعای سلف آمده است، الجامع لاحکام القرآن (۱٠/۳۱٠).