۴۸- باب: رَفْعِ الْيَدَيْنِ فِي التَّكْبِيرَةِ الأُولَی مَعَ الافتِتَاحِ سَوَاءً
باب [۱]: بالا کردن دستها در تکبیر اول، برابر با شروع نماز
۴۲۵- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جكَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ حَذْوَ مَنْكِبَيْهِ إِذَا افْتَتَحَ الصَّلاَةَ، وَإِذَا كَبَّرَ لِلرُّكُوعِ، وَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ، رَفَعَهُمَا كَذَلِكَ أَيْضًا، وَقَالَ: سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، رَبَّنَا وَلَكَ الحَمْدُ، وَكَانَ لاَ يَفْعَلُ ذَلِكَ فِي السُّجُودِ» [رواه البخاری: ٧۳۵].
۴۲۵- از عبدالله بن عمربروایت است که پیامبر خدا جدر این جاها دستهای خود را تا برابر شانههای خود بالا میکردند، هنگام شروع کردن به نماز، و در وقت تکبیر گفتن برای رکوع، و در وقت بالا کردن سر از رکوع که «سمع الله لمن حمده، ربنا ولك الحمد»میگفتند، ولی در وقت سجده کردن، دستهای خود را بالا نمیکردند [۱۱۸].
[۱۱۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) بالا کردن دستها در تکبیر تحریمه به اتفاق علماء لازمی و حکمش باقی است. ۲) کیفیت بالا کردن دست به اینگونه است که: انگشتان خود را از یکدیگر بسیار نگشاید، و کف دست خود را به طرف قبله نماید. ۳) بهتر است که بالا کردن دستها متصل با گفتن تکبیر تحریمه باشد، ولی اگر اول دستهای خود را بالا کرد، و بعد از آن تکبیر گفت، و یا اول تکبیر گفت و بعد از آن دستهای خود را بالا کرد، نیز جواز دارد. ۴) اندازه بالا کردن دستها در نزد بعضی از علماء تا برابر شانهها، و در نزد عده دیگری تا برابر سینه، و در نزد احناف تا برابر نرمه گوشها است. ۵) جمهور علماء از آن جمله امام شافعی، امام احمد و اسحق، و ابو ثور، و ابن جریر طبری و ابن سیرین و عطاء، و عده دیگر از علماء میگویند که جای بالا کردن دستها بر علاوه از وقت تکبیره تحریمه در وقت رفتن به رکوع، و در وقت بالا شدن از رکوع است، و امام بخاری/در کتاب خود بنام (رفع الیدین في الصلاة)میگوید که: نوزده نفر از صحابههای پیامبر خدا جدر وقت رکوع کردن دستهای خود را بالا میکردند، و مهمترین دلیل کسانی که بالا کردن دست را در این جاها لازم میدانند، همین حدیث عبدالله بن عمرباست. ولی عده بسیار دیگری از علماء میگویند که: دستها جز در تکبیر تحریمه در جای دیگری از نماز نباید بالا شود، و از جمله این علماء: امام ابو حنیفه و اصحابش، و ثوری، و نخعی، و ابن ابی لیلی، وعلقمه بن قیس، و اسود بن یزید، و عامر شعبی، ابو اسحاق سبیعی، و امام مالک و غیره رحمهم الله هستند، و امام ترمذی/میگوید که: عده از صحابه و تابعین نیز به همین نظر هستند، و در (البدائع) آمده است که از ابن عباس روایت شده است که گفت: عشرۀ مبشرۀ که پیامبر خدا جآنها را به بهشت بشارت دادهاند، دستهای خود را جز در وقت شروع کردن به نماز (یعنی: در وقت تکبیر تحریمه) در جای دیگری بالا نمیکردند، وعده دیگری از صحابهشنیز به همین نظر بودند. ودلیل این گروه حدیث براء بن عازب است که میگوید: «پیامبر خدا جوقتی که برای شروع نماز تکبیر میگفتند دستهای خود را بالا میکردند، تا برابر نرمه گوشهایشان میرسید، بعد از آن این کار را نمیکردند». و از حدیث باب چنین جواب میدهند که این حدیث منسوخ است، و دلیل نسخ آن حدیثی است که: ابوبکر بن عیاش از حصین از مجاهد روایت میکند که گفت: (پشت سر ابن عمربنماز خواندم، و وی جز در تکبیر تحریمه در جای دیگری از نماز دستهایش را بالا نمیکرد)، امام طحاوی/میگوید: همین ابن عمربپیامبر خدا جرا دید که دستهای خود را بالا میکنند، و خودش بعد از پیامبر خدا جبالا کردن دستها را ترک کرد، و اگر در نزدش نسخ بالا کردن دستها ثابت نمیشد، هرگز بالا کردن دستها را ترک نمیکرد. آنچه که از منهج ما بود و حتی بیشتر از آن در مورد این حدیث نبوی شریف سخن گفتیم، و کسی که در این مورد تفصیل بیشتری میخواهد به کتاب: فتح البخاری (۲/٧۳۵-٧۳۶) و عمدۀ القاری (۴/٧۳۳-۳۸۲) مراجعه کند.