۱- باب: مَا جَاءَ فِي الْوِتْرِ
باب [۱]: آنچه که دربارۀ وتر آمده است
۵۳٩- عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب: أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ جعَنْ صَلاَةِ اللَّيْلِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: «صَلاَةُ اللَّيْلِ مَثْنَى مَثْنَى، فَإِذَا خَشِيَ أَحَدُكُمُ الصُّبْحَ صَلَّى رَكْعَةً وَاحِدَةً تُوتِرُ لَهُ مَا قَدْ صَلَّى» [رواه البخاری: ٩٩٠].
۵۳٩- از ابن عمربروایت است که شخصی از پیامبر خدا جدر مورد نماز شب پرسان نمود، پیامبر خدا جفرمودند:
«نماز شب دو رکعت دو رکعت است، اگر کسی از شما خوف طلوع صبح را داشت، تنها یک رکعت بخواند، این یک رکعت نمازهایی را که خوانده است، برایش وتر میسازد» [۲٧۵].
۵۴٠- عَنْ عَائِشَةَ ل: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جكَانَ يُصَلِّي إِحْدَى عَشْرَةَ رَكْعَةً، كَانَتْ تِلْكَ صَلاَتَهُ - تَعْنِي بِاللَّيْلِ - فَيَسْجُدُ السَّجْدَةَ مِنْ ذَلِكَ قَدْرَ مَا يَقْرَأُ أَحَدُكُمْ خَمْسِينَ آيَةً قَبْلَ أَنْ يَرْفَعَ رَأْسَهُ، وَيَرْكَعُ رَكْعَتَيْنِ قَبْلَ صَلاَةِ الفَجْرِ، ثُمَّ يَضْطَجِعُ عَلَى شِقِّهِ الأَيْمَنِ حَتَّى يَأْتِيَهُ المُؤَذِّنُ لِلصَّلاَةِ» [رواه البخاری: ٩٩۴].
۵۴٠- از عائشهلروایت است که پیامبر خدا جدر شب، یازده رکعت نماز میخواندند، به سجده که میرفتند، بهاندازه که کسی از شما پنجاه آیت را تلاوت کند، سر خود را بالا نمیکردند، و پیش از نماز صبح، دو رکعت نماز میخواندند، و بعد از آن، تا هنگامی که مؤذن [جهت نماز خواندن] نزدشان میآمد، به پهلوی راست خود استراحت میکردند [۲٧۶].
[۲٧۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) طوری که از عبارت حدیث نبوی شریف دانسته میشود، غرض شخص سؤال کننده از پیامبر خدا ج: یکی از دو چیز بود، یا میخواست بداند که نماز شب چند رکعت است، و یا میخواست بداند که نماز شب چند رکعتی خوانده میشود. ۲) نظر به این حدیث و احادیث دیگری که در مورد نماز نفل پیامبر خدا جدر روز و شب آمده است، بین علماء اختلاف است، امام شافعی/میگوید: نماز نفل در شب و روز باید دو رکعت دو رکعت خوانده شود، یعنی: در هردو رکعتی باید سلام داده شود، و امام ابو حنیفه/میگوید: نماز نفل در شب و روز چهار رکعتی است، و امام یوسف و امام محمد از شاگردان امام ابو حنیفه رحمهم الله میگویند: نماز نفلی شب دو رکعتی و نماز نفلی روز چهار رکعتی است، و هر کدام برای خود دلیلهای فراوانی دارند، که جای بیان این ادله، کتب فقه و کتب شروح حدیث است. ۳) همچنین در اینکه نماز وتر یک رکعت است، و یا سه رکعت بین علماء اختلاف است، امام شافعی/میگوید: خواندن وتر به این طریق است که بعد از ادای دو رکعت سلام داده شود، و بعد از سلام دادن، یک رکعت دیگر خوانده و سلام بدهد، و در نزد احناف، نماز یک رکعتی نماز گفته نمیشود، بنابراین بعد از خواندن دو رکعت نباید سلام بدهد، بلکه باید یک رکعت دیگر را ضمیمه ساخته و بعد از آن سلام بدهد، تا نمازش – مانند نماز شام – سه رکعتی شود. ۴) سؤالی که شاید به ذهن خواننده خطور نماید این است که در ماه رمضان که وتر به جماعت خوانده میشود، آیا روا است که حنفی به شافعی، و یا شافعی به حنفی اقتداء نموده و طبق مذهب وی وتر را اداء نماید، و یا بهتر آن است که وتر را مطابق مذهب خود، تنها بخواند. در جواب باید گفت که: اقتداء کردن شافعی به حنفی، و اقتداء کردن حنفی، به شافعی، و همچنین اقتداء کردن هر کسی از هر مذهبی به هر کسی از هر مذهب دیگری از مذاهب معروفه اهل سنت و جماعت جواز دارد، و بهتر آن است که نماز را به جماعت اداء نماید، تا فضیلت جماعت را در یابد، گر چه تنها خواندن وتر جائز است. [۲٧۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: در اندازه نماز شب پیامبر خدا جاحادیث متعدد و مختلفی روایت شده است، هفت رکعت، نه رکعت، یازده رکعت، سیزده رکعت، و هفده رکعت. و سبب این اختلاف، اختلاف حالات، از سفر و اوقات، از فرصت داشتن و فرصت نداشتن، حالت جوانی و حالت کلان سالی در آخر عمر، و غیره است. و گرچه خواندن نماز شب موافق هر یک از این روایات جواز دارد، ولی علماء در افضلیت آن اختلاف دارند، و آنچه که در این مورد میتوان گفت این است که اگر فرصت و قدرتی وجود داشته باشد، بهتر است نماز تراویح با نماز وتر بیست وسه رکعت، و نماز تهجد با نماز وتر سیزده رکعت خوانده شود، زیرا طوری که گفتهاند: (در کار خیر اسرافی نیست) و بالاخص آنکه روایاتی از نبی کریم جدر این زمینه رسیده است.