٩- باب: قِيَامِ النَّبِيِّ جبِاللَّيْلِ وَنَومِهِ وَمَا نُسِخَ مِن قِيَامِ اللَّيْلِ
باب [٩]: قیام و خواب پیامبر خدا جدر شب، و آنچه که از قیام شب نسخ شده است
۶٠۳- عَنْ أَنَسِ س، يَقُولُ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جيُفْطِرُ مِنَ الشَّهْرِ حَتَّى نَظُنَّ أَنْ لاَ يَصُومَ مِنْهُ، وَيَصُومُ حَتَّى نَظُنَّ أَنْ لاَ يُفْطِرَ مِنْهُ شَيْئًا، وَكَانَ لاَ تَشَاءُ أَنْ تَرَاهُ مِنَ اللَّيْلِ مُصَلِّيًا إِلَّا رَأَيْتَهُ، وَلاَ نَائِمًا إِلَّا رَأَيْتَهُ» [رواه البخاری: ۱۱۴۱].
۶٠۳- از انسسروایت است که گفت: پیامبر خدا جدر بعضی ماهها، آنقدر افطار میکردند [یعنی: آنقدر روزه نمیگرفتند]، که گمان میکردیم از این ماه، چیزی را روزه نخواهند گرفت، و در بعضی ماهها آنقدر روزه میگرفتند که گمان میکردیم از این ماه چیزی را افطار نکنند، [یعنی: چیزی را بدون روزه نگذارند].
و اگر میخواستی که ایشان را در شب بدون حالت نماز خواندن نبینی، بدون حالت نماز خواندن نمیدیدی، و اگر [میخواستی که ایشان را جز در حالت] خواب نبینی، جز در حالت خواب نمیدیدی [۳۵۱].
[۳۵۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) بین این حدیث و بین حدیث عائشهلکه گفته بود: وقتی که خروس بانگ میزد پیامبر خدا جبه نماز برمیخاستند، منافاتی نیست، زیرا در هر کدام از انس و عائشهلاز آنچه که از حالت پیامبر خدا جاطلاع داشتند، خبر دادهاند، چون پیامبر خدا جدر نیمه اول شب گاهی نماز میخواندند و گاهی نمیخواندند، انسساز همین چیز خبر داده است، و چون ایشان ثلث اخیر شب را به نماز برمیخاستند، و در این وقت در خانه بودند، و از این حالت ازواج مطهرات خبر داشتند، عائشهلاز آن خبر داده است. ۲) این حدیث دلالت بر این دارد که نماز شب، و روزه نفلی پیامبر خدا جبه شکل استمراری و به یک طریق واحد، و به ترتیب معینی نبود، بلکه به حسب امکانات و به حسب چیزی بود که برایشان میسر میشد، و گرچه در روزه گرفتن بعضی ماهها، و بعضی روزها توجه بیشتری داشتند.