۴۲- باب: ثَناءِ النَّاسِ عَلَى المَيِّتِ
باب [۴۲]: به خوبی یاد کردن مردمان از مرده
۶۸۶- عَنْ أَنَسٍ س: مَرُّوا بِجَنَازَةٍ، فَأَثْنَوْا عَلَيْهَا خَيْرًا، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «وَجَبَتْ» ثُمَّ مَرُّوا بِأُخْرَى فَأَثْنَوْا عَلَيْهَا شَرًّا، فَقَالَ: «وَجَبَتْ» فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الخَطَّابِ س: مَا وَجَبَتْ؟ قَالَ: «هَذَا أَثْنَيْتُمْ عَلَيْهِ خَيْرًا، فَوَجَبَتْ لَهُ الجَنَّةُ، وَهَذَا أَثْنَيْتُمْ عَلَيْهِ شَرًّا، فَوَجَبَتْ لَهُ النَّارُ، أَنْتُمْ شُهَدَاءُ اللَّهِ فِي الأَرْضِ» [رواه البخاری: ۱۳۶٧].
۶۸۶- از انسسروایت است که: [صحابهشبر جنازه گذشتند، و از وی به خوبی یاد کردند، پیامبر خدا جفرمودند: «واجب گردید».
بعد از آن بر جنازه دیگری گذشتند، و از وی به بدی یاد کردند، پیامبر خدا جفرمودند: «واجب گردید».
عمر بن خطابسپرسید: چه واجب گردید؟
فرمودند: «این شخص از وی به خوبی یاد کردید، جنت برایش واجب گردید، و این شخص از وی به بدی یاد کردید، دوزخ برایش واجب گردید، شما شاهدان خدا در روی زمین هستید» [۴۶٩].
۶۸٧- عَنْ عُمَرُ س: قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: «أَيُّمَا مُسْلِمٍ، شَهِدَ لَهُ أَرْبَعَةٌ بِخَيْرٍ، أَدْخَلَهُ اللَّهُ الجَنَّةَ» فَقُلْنَا: وَثَلاَثَةٌ، قَالَ: «وَثَلاَثَةٌ» فَقُلْنَا: وَاثْنَانِ، قَالَ: «وَاثْنَانِ» ثُمَّ لَمْ نَسْأَلْهُ عَنِ الوَاحِدِ [رواه البخاری: ۱۳۶۸].
۶۸٧- از عمر بن خطابسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند:
«هر مسلمانی که چهار نفر به خوبی وی شهادت بدهند، خداوند او را به بهشت میبرد».
گفتم: اگر سه نفر شهادت بدهند؟
فرمودند: «و [لو آنکه] سه نفر شهادت بدهند».
گفتم: اگر دو نفر شهادت بدهند؟ فرمودند «و[لو آنکه] دو نفر شهادت بدهند».
ولی از شهادت دادن یک نفر از ایشان پرسان نکردیم [۴٧٠].
[۴۶٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) حاکم در (مستدرک) از نضر بن آنس روایت میکند که صحابه در مورد جنازه اول گفتند که این شخص کسی بود که خدا و رسولش را دوست میداشت، و میکوشید که در طاعت خدا باشد، و در مورد جنازه دوم گفتند که او کسی بود که از خدا و رسول او بدش میآمد، و کارهایش در معصیت خدا بود. ۲) طوری که در احادیث دیگری آمده است، غیبت کردن از مرده مانند غیبت کردن از زنده گناه دارد، و اینکه پیامبر خدا جصحابه را از غیبت کردن آن شخص منع نکردند، سببش این بود که آن شخص از منافقین و از کسانی بود که در فسق و معصیت خود مجاهره مینمود، و علماء گفتهاند که کسی که معصیتش را علنی انجام میدهد، بد گفتن از چنین شخصی در زندگی و مرگ در غیبت داخل نمیگردد. ۳) شهادت دادن به بدی و یا خوبی وقتی مقبول است که از روی صدق و عدالت باشد، نه از روی دشمنی و عداوت، و یا محبت و صداقت، بنابراین اگر مردمی روی عداوت، شهادت به بدی شخص نیکو کاری میدهند، و یا مردمی روی مجامله و رابطه دوستی، شهادت به خوبی برای شخص بد کاری میدهند، این شهادتهای دروغین اصل واقعیت را تغیر نمیدهد، و در نتیجه به اثر شهادت دروغ آنها نه نیکوکار مستوجب دوزخ میشود، و نه بدکار مستوجب جنت. ۴) چون هیچ آدمی از گناه و خطاء معصوم نیست، اگر مرده مجاهر به فسق، و یا مشهور به بدعت و یا ظلم نباشد، باید اعمال نیک او را در نظر گرفته و برایش به نیکی شهادت داد. ۵) در اصل این شهادت – طوری که در حدیث آتی میآید – شهادت دادن دو نفر کافی است، ولی شاهدان هرچه که بیشتر باشند، بهتر است. ۶) باید این شهادت از طرف کسانی باشد که با میت شناسائی کاملی دارند، مانند: همسایگان، همکاران، اقوام، و امثال اینها، نه رهروان و رهگذران، زیرا شهادت رهو و رهگذر از روی واقعیت نیست، و چه بسا که در دروغ داخل شود. ٧) کسانی که شهادت میدهند – چنانچه که در حدیث دیگری آمده است – باید عادل باشند، و غرض شخصی در میان نباشد. ۸) در این شهادت فرقی بین شهادت مرد و زن نیست، و مرد میتواند برای زن، و زن میتواند برای مرد شهادت بدهد، زیرا احادیثی که در این مورد آمده است، فرق و تفصیلی در این زمینه قائل نشده است. [۴٧٠] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) برای مستوجب شدن به جنت باید شهادت از چهار نفر باشد، ولی خداوند به رحمت خود شهادت سه و یا دو نفر را نیز قبول میکند، زیرا مراد از شهادت، علم آوری حاکم در قضیه است، و خداوند به همه چیز عالم است. ۲) در حدیث دیگری از ابن عمربروایت است که پیامبر خدا جفرمودند: وقتی که مردم برای مرده شهادت میدهند، ملائکه میگویند: پروردگارا! تو میدانی و ما هم میدانیم که واقعیت خلاف چیزی است که اینها شهادت میدهند، خداوند متعال میگوید: شما شاهد باشید که من آنچه را که آنها نمیدانند برایش آمرزیدم، و شهادت آنها را در چیزی که اطلاع دارند – و به آن شهادت دادهاند – قبول نمودم»، و از این حدیث دانسته میشود که اگر مردم نظر به علم و اطلاع خود به خوبی شخصی شهادت دادند، و آن شخص کارهای پنهانی بدی نیز داشته باشد، شهادت آنها سبب مغفرت آن شخص میشود، به شرط آنکه در شهادت خود صادق باشند، و از کارهای بدش اطلاعی نداشته باشند.