فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد دوم

فهرست کتاب

٧- باب: مَنْ تَطَوَّعَ فِي السَّفَرِ فِي غَيْرِ دُبُرِ الصَّلاةِ وَقَبلَها
باب [٧]: کسی که در سفر بدون از نمازهای قبلی و بعدی نماز، نفل خوانده است

٧- باب: مَنْ تَطَوَّعَ فِي السَّفَرِ فِي غَيْرِ دُبُرِ الصَّلاةِ وَقَبلَها
باب [٧]: کسی که در سفر بدون از نمازهای قبلی و بعدی نماز، نفل خوانده است

۵۸۵- عَنْ عَامِرٍ بْنِ رَبِيعَةَ س: أَنَّهُ «رَأَى النَّبِيَّ جصَلَّى السُّبْحَةَ بِاللَّيْلِ فِي السَّفَرِ عَلَى ظَهْرِ رَاحِلَتِهِ حَيْثُ تَوَجَّهَتْ بِهِ» [رواه البخاری: ۱۱٠۴].

۵۸۵- از عامر بن ربیعهس [۳۲٩]روایت است که وی پیامبر خدا جرا در سفر دیده است که هنگام شب بر بالای شتر خود، نفل می‌خواندند، و روی ایشان به طرفی بود که شتر به همان طرف روان بود [۳۳٠].

[۳۲٩] وی عامر بن ربیعه بن کعب است، از کسانی است که در اول مسلمان شده بودند، با همسر خود به حبشه و سپس به مدینه منوره هجرت نمود، در تمام غزوات با پیامبر خدا جاشتراک داشت، در فتنه زمان عثمانسبعد از اینکه در خانه خود نماز تهجد را خواند، خواب شد، در خواب دید که کسی برایش می‌گوید: از خداوند بخواه که تو را از این فتنه مانند بندگان صالح خود، در پناه خود نگهدارد، از خواب بیدار شد، و به نماز خواندن پرداخت، و به همین طریق دعا کرد، فردایش مریض شد، و تا وقتیکه وفات نمود از خانه‌اش بیرون نشد، اسد الغابه (۳/۸٠-۸۱). [۳۳٠] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: از مجموع روایات در موضوع نفل خواندن و یا نفل نخواندن پیامبر خدا جدر حالت سفر، چنین دانسته می‌شود که: هر صحابی چشم دید خود را گفته است، کسی که پیامبر خدا جرا در حال نفل خواندن دیده است، گفته است که نفل می‌خواندند، و کسی ایشان را در چنین حالتی ندیده است، گفته است که نفل نمی‌خواندند، ولی چون قول مثبت بر قول نافی مقدم است، چنین دانسته می‌شود که پیامبر خدا جدر سفر نفل می‌خواندند، بنابراین کسی که فرصت داشته باشد، نفل خواندن – و به طریق اولی خواندن سنن رواتب برایش – بهتر است.