٩٠- باب: الذِّكْرِ بَعْدَ الصَّلاَةِ
باب [۴۳]: ذِکر بعد از نماز
۴٧۸- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب: «أَنَّ رَفْعَ الصَّوْتِ، بِالذِّكْرِ حِينَ يَنْصَرِفُ النَّاسُ مِنَ المَكْتُوبَةِ كَانَ عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ ج» وَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: «كُنْتُ أَعْلَمُ إِذَا انْصَرَفُوا بِذَلِكَ إِذَا سَمِعْتُهُ» [رواه البخاری: ۸۴۱].
۴٧۸- از ابن عباسبروایت است که گفت: ذکر کردن با صدای بلند، بعد از اینکه مردم از نماز فرض فارغ میشدند، از عادت زمان پیامبر خدا جبود.
و ابن عباسبگفت [اگر در خارج مسجد میبودیم] از شنیدن آواز ذکر مردم، میدانستیم که نماز خوانده شده است [۱٩٧].
۴٧٩- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، قَالَ: جَاءَ الفُقَرَاءُ إِلَى النَّبِيِّ ج، فَقَالُوا: ذَهَبَ أَهْلُ الدُّثُورِ مِنَ الأَمْوَالِ بِالدَّرَجَاتِ العُلاَ، وَالنَّعِيمِ المُقِيمِ يُصَلُّونَ كَمَا نُصَلِّي، وَيَصُومُونَ كَمَا نَصُومُ، وَلَهُمْ فَضْلٌ مِنْ أَمْوَالٍ يَحُجُّونَ بِهَا، وَيَعْتَمِرُونَ، وَيُجَاهِدُونَ، وَيَتَصَدَّقُونَ، قَالَ: «أَلاَ أُحَدِّثُكُمْ إِنْ أَخَذْتُمْ أَدْرَكْتُمْ مَنْ سَبَقَكُمْ وَلَمْ يُدْرِكْكُمْ أَحَدٌ بَعْدَكُمْ، وَكُنْتُمْ خَيْرَ مَنْ أَنْتُمْ بَيْنَ ظَهْرَانَيْهِ إِلَّا مَنْ عَمِلَ مِثْلَهُ تُسَبِّحُونَ وَتَحْمَدُونَ وَتُكَبِّرُونَ خَلْفَ كُلِّ صَلاَةٍ ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ»، فَاخْتَلَفْنَا بَيْنَنَا، فَقَالَ بَعْضُنَا: نُسَبِّحُ ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ، وَنَحْمَدُ ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ، وَنُكَبِّرُ أَرْبَعًا وَثَلاَثِينَ، فَرَجَعْتُ إِلَيْهِ، فَقَالَ: تَقُولُ: «سُبْحَانَ اللَّهِ، وَالحَمْدُ لِلَّهِ، وَاللَّهُ أَكْبَرُ، حَتَّى يَكُونَ مِنْهُنَّ كُلِّهِنَّ ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ» [رواه البخاری: ۸۴۳].
۴٧٩- از ابو هریرهسروایت است که گفت: فقراء نزد پیامبر خدا جآمده و گفتند: مردم ثروتمند همۀ درجات اعلی و نعمتهای کامل جنت را بردند.
همانطوری که ما نماز میخوانیم، نماز میخوانند، و همانطوری که ما روزه میگیریم، روزه میگیرند، ولی ثروت آنها سبب فضیلت برما شده است، زیرا با مالی که دارند حج و عمره میکنند، در جهاد اشتراک مینمایند و زکات و خیرات میدهند.
فرمودند: «آیا برای شما از چیزی خبر ندهم که اگر به آن عمل کنید، ثواب گذشتگان را دریابید، و از آیندگان کسی به شما نرسد، و شما بهترین مردمان عصر و زمان خود باشید، مگر کسی باشد که به مثل آنچه که شما عمل میکنید عمل کند، [و آن چیز این است که]: بعد از هر نمازی سی وسه مرتبه (سُبْحَانَ اللَّهِ)و (وَالحَمْدُ لِلَّهِ)و (وَاللَّهُ أَكْبَرُ)بگوئید» [۱٩۸].
راوی میگوید: ما در بین خود اختلاف نمودیم، بعضی ما گفتیم که: باید سی وسه مرتبه (سُبْحَانَ اللَّهِ)سی وسه مرتبه (وَالحَمْدُ لِلَّهِ)و سی چهار مرتبه (وَاللَّهُ أَكْبَرُ)بگوییم، من نزد پیامبر خدا جرفتم [و موضوع را به عرض رسانیدم].
فرمودند: «بگو: (سُبْحَانَ اللَّهِ، وَالحَمْدُ لِلَّهِ، وَاللَّهُ أَكْبَرُ)و مجموع اینها را سی وسه مرتبه بگو» [۱٩٩].
۴۸٠- عَنِ المُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ س: أَنَّ النَّبِيَّ جكَانَ يَقُولُ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلاَةٍ مَكْتُوبَةٍ: «لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ، وَلَهُ الحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، اللَّهُمَّ لاَ مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَلاَ مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ، وَلاَ يَنْفَعُ ذَا الجَدِّ مِنْكَ الجَدُّ» [رواه البخاری: ۸۴۴].
۴۸٠- از مغیره بن شعبهسروایت است که پیامبر خدا جبعد از هر نماز فرضی چنین میگفتند:
«لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ، وَلَهُ الحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، اللَّهُمَّ لاَ مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَلاَ مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ، وَلاَ يَنْفَعُ ذَا الجَدِّ مِنْكَ الجَدُّ» [۲٠٠].
[۱٩٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: بعضی از علماء نظر به ظاهر این حدیث گفتهاند که: ذکر کردن به صدای بلند بعد از نماز فرض مستحب است، ولی اکثر علماء میگویند: اگر امام قصد تعلیم ذکر را برای مقتدیان داشت، مستحب است که ذکر را به صدای بلند بگوید، ورنه بهتر آن است که امام و مقتدیها ذکر را آهسته بگویند. [۱٩۸] از مسائل و احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) اسلوب این حدیث نبوی شریف دارای دو احتمال است، احتمال اول آنکه: عدد سی وسه متعلق به هر سه لفظ باشد، یعنی: هر لفظی را یازده بار بگوید، و احتمال دوم آنکه: عدد سی وسه متعلق به هر یک از این سه لفظ باشد، یعنی: هر لفظی را سی وسه بار بگوید، و امام عینی/همین احتمال دوم را ترجیح داده است. ۲) در صحیح مسلم آمده است که فقرای مهاجرین نزد پیامبر خدا جآمده و گفتند: برادران ثروتمند ما این سخن شما را شنیدند، و همان چیزی را که ما میگوئیم، آنها هم میگویند: پیامبر خدا جفرمودند: «این فضل و مرحمت خدا است که برای هر کس که خواسته باشد، میدهد». ۳) بعضی از علماء از این حدیث نبوی شریف این طور استنباط کردهاند که اگر ثروتمند و فقیر فرائض را بجا بیاورند، ثروتمند بر فقیر فضیلت دارد، زیرا شخص ثروتمند با مال خود کارهای نیکی از قبیل صدقه و خیرات و امثال آنها را انجام میدهد، که فقیر از انجام دادن آن کارها عاجز است، وعده دیگری از علماء بر این نظراند که: فقیر صابر بر ثروتمند شاکر فضیلت دارد، زیرا پیامبر خدا جفقیر بودند، و اگر داشتن ثروت بهتر میبود، پیامبر خدا جآن را اختیار میکردند، و چون چنین نکردند، پس معلوم میشود که حالت فقر از حالت ثروت بهتر است. و در حقیقت گر چه دلیل هر طرف قوی است، ولی اگر ثروتمندی باشد که تمام مالش را از راه حلال بدست آورده باشد، و حق مال را همانطوری که شریعت امر کرده است، اداء نماید، کم از فقیر نخواهد بود، چنانچه اگر فقیری باشد، که به حالت فقرش صبر نموده و نیتش از روی صدق و اخلاص این باشد، که اگر مالی میداشت و یا در آینده خداوند برایش مالی بدهد، بمانند آن شخص ثروتمند صدقه و خیرات خواهد داد، ثوابش از ثواب شخص ثروتمند کم نخواهد بود، والله تعالی أعلم. [۱٩٩] این جزء اخیر حدیث دلالت بیشتری بر این دارد که: مجموع این سه عبارت سی وسه مرتبه گفته میشود، ولی متیقن نیست، بنابراین همان دو احتمال جزء اول حدیث به حال خود باقی میماند. [۲٠٠] معنی حدیث نبوی شریف این است که: هیچ معبود بر حقی جز خدای واحد که شریکی برایش نیست، وجود ندارد، مالک عالم [در خلق و تصرف] خاص برای او است، و ثنا و ستایش خاص برای او است، و او بر هر چیزی قادر است، الهی! اگر بدهی مانعی نیست، و اگر ندهی دهنده نیست، و صاحب مال و ثروت را در نزد تو ثروتش منفعتی نمیرساند، [بلکه منفعت رسیدن برای بنده، عمل نیک و رضای پروردگار است].